مهندس تهرانی در باند تبهکاران حرفه ای
حوادث رکنا: پسر لیسانسه که در باند تبهکاران شیشهای فعالیت میکرد، پرده از سرنوشت سیاه خود برداشت.
پلیس همزمان با ردیابی شبکه دزدان حرفهای توانست 2 زورگیر آزاد شده از زندان را نیز به دام بیندازد.
ماموران پلیس در جریان سرقتهای لوازم داخل خودرو در پایتخت قرار گرفتند و همین کافی بود تا تیم ویژهای برای ردیابی دزدان شبرو وارد عمل شوند.
ماموران در گام نخست سراغ طعمههای دزدان رفته و شروع به تحقیق کردند که همگی ادعا کردند سرقتها شبهنگام و در تاریکی صورت گرفته است.
در این مرحله مشخص شد که عاملان این سرقت سراغ خودروهای پراید و پژو 206 که سیستمهای امنیتی و دزدگیر نداشتند، رفته و به شیوه تخریب شیشه یا کج کردن درها اقدام به دزدی لوازم باارزش داخل خودروها کردهاند.
بدین ترتیب ماموران سراغ آخرین دزدان که در این شیوه و شگرد حرفهای بوده و به تازگی از زندان آزاد شده بودند، رفتند.
ماموران در چند تیم عملیاتی مجرمان سابقهدار را به صورت نامحسوس تحت نظر قرار دادند و در این شاخه «اکبر» و «میثم» را که قصد داشتند با تهدید چاقو از طعمهای زورگیری کنند، دستگیر کردند.
2 زورگیر جوان که راهی جز اعتراف نداشتند، به ماموران گفتند: به تازگی از زندان آزاد شده بودیم و بعد از اینکه مدتی در کنار خانوادههایمان بودیم، تصمیم گرفتیم با هم دست به زورگیری بزنیم و در همان سرقت نخست دستگیر شدیم. این دستگیری در حالی بود که دزدان شبرو به سرقتهایشان ادامه میدادند و پلیس در گام بعدی و در تجسسهای فنی و پلیسی پی برد که یکی از دزدان افیونی که «مهرداد» نام دارد، با همدستی جوانی، عاملان این سرقتهای شبانه هستند.
همین سرنخ کافی بود تا ماموران مخفیگاه مهرداد را در جنوب پایتخت ردزنی کنند و در عملیاتی غافلگیرانه وی را که در حال استراحت بود، دستگیر کردند.
مهرداد در اعترافاتش پرده از راز همدست مهندس معمارش که تازهکار است، برداشت و تیم پلیس برای دستگیری وی وارد عمل شدند.
عقربهها ساعت یک بامداد را نشان میداد و ماموران با شناسایی مخفیگاه این جوان در مرکز شهر و در عملیاتی ضربتی «آرمین» را که در حال کشیدن شیشه بود، دستگیر کردند.
گفتوگو با مهندس شیشهای
«آرمین» 27 ساله ادعا میکند که برای تامین هزینههای اعتیادش دست به سرقت زده و دوران دانشجوییاش را بهترین و تلخترین دوران زندگیاش میداند.
سابقه داری؟
نه، یک بار هم به کلانتری محلمان نرفتهام، چه برسد به زندان و سابقه!
تحصیلات؟
لیسانس معماری.
چرا سرقت؟
برای اینکه برای تامین هزینه اعتیادم به پول نیاز داشتم.
چرا شیشهای شدی؟
چون میخواستم نمرات خوبی در امتحانات آخر ترم در دانشگاه بگیرم، به پیشنهاد دو تن از دوستانم شیشه کشیدم و همان کشیدن شیشه در شبهای امتحان کافی بود تا به آن اعتیاد پیدا کنم.
چرا ترک نکردی؟
روزهای نخست فکر نمیکردم معتاد شده باشم و بعد از امتحانات در جمع دوستانم شیشه کشیدم تا اینکه دیگر راهی برای بازگشت نداشتم و ترک کردن آن برایم سخت شده بود.
با مهرداد چطور آشنا شدی؟
چند بار در پاتوق شیشهایها با مهرداد آشنا شدم و زمانی که دید برای خریدن شیشه پول زیادی ندارم، پیشنهاد داد تا دست به دزدی بزنم و من هم پذیرفتم.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
نه، چون مهرداد حرفهای بود و شبها که برای سرقت اقدام میکردیم، کسی ما را نمیدید.
از سرقتهایتان بگو؟
شبها با مهرداد در خیابانها پرسه میزدیم و خودروهایی را که فاقد سیستم دزدگیر و امنیتی بود، شناسایی و با کج کردن در یا شکستن شیشه اقدام به سرقت میکردیم. شیوه سرقت بستگی به شرایط داشت که ماشینها در چه محلهایی باشند و اگر صدای شکستن شیشه خودروها کسی را هوشیار نمیکرد، این شیوه را عملی و در غیر این صورت با کج کردن درها دزدی میکردیم.
ارسال نظر