تاثیر رنگها در طراحی شهری

به گزارش رکنا از قم، رنگ ها نه فقط از نظر زیبایی بخشیدن به دنیای اطراف ما اهمیت دارند، بلکه تاثیرات عاطفی – روانی قوی نیز بر اشخاص می گذارند. رنگها تعابیر روانی مختلفی دارند و همان طور که گفته شد، می توان خصوصیات افراد یا جامعه را از روی رنگهایی که استفاده می کنند و دوست دارند، شناسایی کرد. از این جهت رنگ ابزار مهمی در جهت هدایت و القای حالات روانی خاص به افراد و جوامع است. فضاهای تیره و ناهمگون، افراد را دچار افسردگی و فشارهای روانی ناخواسته می کند، در حالی که خود افراد نیز از دلایل واقعی آن با خبر نیستند. از رنگ می توان در طراحی فضا بهره فراون برد. رنگ به کاهش خستگی و برانگیختن چشم کمک می کند. رنگها زمینه متنوعی از فضاها کنتراست ها را در ساعات مختلف روز پدید آورده و در هر ساعت، سایه روشنهای جدیدی به وجود می آورند و فضا را متنوع و سرزنده می کند. ضمن این که با استفاده از رنگ می توان به فضا یکپارچگی و وحدت بخشید یا آن را متمایز و قابل شناسایی نمود. جالب این که این استفاده معمولا هزینه خاصی را به سازنده و استفاده کننده تحمیل نمی کند. رنگها معانی نمادین دارند و حتی در تصورات ذهنی ما نیز هر بنا با رنگهای خاصی تداعی می شود. مثلا رنگهای فیروزه ای و آبی یاد آور بناهای مذهبی و مساجد هستندو یا با دیدن رنگهای تند و شاد به یاد فضاهای کودکانه می افتیم. رنگهای مختلف می توانند یاد آور آرمانها، معانی و وقایع خاص باشند. برای مثال رنگهای سبز تیره و سیاه برای مراسم عاشورا و رنگهای زرد، سرخ، نارنجی یاد آور فصل پاییز و آغاز مدارس است که هر یک چهره متفاوتی به فضای شهر می دهند.

توسعه زندگی شهری در ربع قرن گذشته چنان ولوله ای در تمامی ارکان زندگی ما انداخته است که مدیریت فضای شهری در آرایش و پیرایش دیرهنگام و عجولانه هنوز هم آثار ناپختگی خود را برای هر شهروند تماشاگری به ادراک درمی آورد. از جمله این آثار ترکیب و کیفیت رنگی است که در رنگ آمیزی سطوح پیاده رو ها، نرده ها، پلکان ها، پل های هوایی، تیر چراغ برق ها، جدول های کنار خیابان ها، صندلی ها، دیواره زیر پل ها در اتوبان ها و… به کار رفته است. هر چند مسوولان مدیریت شهری به دنبال انداختن طرحی نو در این باره هستند ولی مسوولیت من شهروند در این باره چیست؟ انسان به عنوان موجودی ادراک کننده رنگ های پیرامون خود در طبیعت و محیط زندگی را براساس قوانینی از روانشناسی فیزیولوژیک، اصول رنگ ها و روانشناسی آن در بستر فرهنگی بی واسطه اش دریافت می کند. در سلسله مراتب نیازهای انسانی می توان به نیاز به زیبایی و آرامش اشاره کرد. اگر نیازهای پایه ای چون نیازهای فیزیولوژیک نیاز به امنیت، نیاز به تعلق خاطر و حمایت اجتماعی در انسان تشفی یابند، ارضای نیازهای سطح بالاتر انسان چون زیبایی، احترام، عدالت و معنویت ضرورت خواهد یافت. فضای شهری در زندگی امروزه شهروندان پتانسیلی چند منظوره جهت تشفی نیازهای متنوع انسانی را در خود دارد. اگر از کودکی که در خانواده ای گرم، شاد، آزاد و مسوول به سر می برد خواسته شود که شهری را ترسیم کند و آ ن را رنگ آمیزی کند یعنی نقاشی کند به احتمال زیاد از رنگ هایی متنوع، شاد و روشن و گرم استفاده خواهد کرد و خرسندی اش را با چشمانی که از شوق برق می زند نشان خواهد داد. رنگ ها در محیط زندگی انسانی بازتاب لایه هایی عمیق از تاثر است. تمایلات، خواسته ها، احساس ها، آرزوها، اندیشه ها و خاطرات کهن آدمی را گزارش می دهد. استفاده از رنگ در شهر را از دریچه های مختلفی می توان نگریست و بررسی کرد. ما می توانیم از رنگ آمیزی با استفاده از مواد، مصالح، اشکال و حجم ها در فضای شهری به عنوان عاملی در هماهنگی با نیازهای متعالی شهروندان چون شادابی، توازن و تازگی توام با ضرورت های زندگی شهری مانند پیام رسانی، آشناسازی، آسان سازی و نمادسازی که آن هم نگاه و زندگی شهروندان را هدف می گیرد، بنگریم. چیزی که بیش از همه خود را در این میان نمایان می سازد چگونگی تحقق چنین کیفیتی با بهره گیری از رنگ در موقعیت های متنوع شهری است. اگر نهادها و فرآیند جامعه مدنی به شکل مطلوب تری در عرصه عمومی فعال شوند و اعضای شورای شهر و شهرداری نمایندگی افکار عمومی را داشته باشند و شهروندان با حضور فعال خود در روال های دموکراتیک تغییر وضعیت زندگی خود مشارکت کنند شاید بتوان برای چنان کیفیتی راه هایی جست. بهره گیری از هنر و تجربه هنرمندان و درایت و هوشمندی متخصصان در رنگ آمیزی ظاهر شهر می تواند شرایط بهتری را برای تامین بهداشت روانی شهروندان فراهم سازد. سنتی که از دیرباز خود را در معماری بناهای تاریخی و نمادهای دینی و ملی چون رنگ فیروزه ای گلدسته ها و گنبدها و رنگ نیلگون طاق ها و شبستان ها و رنگ خاکی ستون های سنگی و آجرنماها و… به دست هنرمندان، دانشمندان و معمارانی بنام و گمنام بر خاطره کهن ما ردپایی گذارده است. کاشی کاری سبزرنگ خیابان، نقاشی های شهر و… همگی بر این روش بازسازی شده اند. چنین کیفیتی در شهر احساس همدلی، ستایشگری و خرسندی ناشی از تماشاگری شهروندان احساس تعلق اجتماعی و ملی را تامین خواهد کرد. طراحی نرده ها، فضاهای سبز، به کارگیری مواد و مصالح نوآوری شده، نورپردازی ها با رنگ آمیزی مشاطه گران شهری می تواند نویددهنده شرایطی مدرن و مطلوب در گستره هزار توی فرهنگ ایرانی و آیینی باشد و در غیر این صورت هشداردهنده نسبت به استفاده های نامناسب از امکانات بومی و غیربومی است.

رنگ در شهرهای قدیم

در بناها و فضاهای قدیم، رنگهای طبیعی مصالح محلی که بناها به وسیله آنها ساخته می شد، به شهر چهره ای هماهنگ و همگون می داد و با روحیه، اقلیم و فرهنگ مردم نیز بیشتر مطابقت می کرد به این ترتیب رنگ هر شهر تثبیت شده بود و جنبه ای از هویت آن محسوب می شد. بنابراین، با وجود تفاوت در مقیاس و عملکردها، نوعی وحدت کلی بر سراسر شهر حاکم بود. هر شهر هویت رنگی خاص داشت. در این شهرها، بناهای شاخص شهری به ویژه بناهای مذهبی با تزئینات کاشی فیروزه ای رنگ در زمینه خاکی خود می درخشیدند و خود را متمایز می کردند. شهرهای کویری، با آسمان آبی، درختان سبز و بناهای خاکی و گنبدهای فیروزه ای رنگ، تصویری چشم نواز در ذهن وخاطر هر بیننده ای حک می نمودند. تجربه حرکت در چنین فضاهای شهری به دلیل وحدت آن، آرامش بخش و به دلیل تنوع رنگی به جا و حساب شده سرزنده و متنوع بود.

رنگ در شهر های امروز…

بر عکس در شهرهای امروز ما، استفاده از رنگ به معضلی بدون پاسخ تبدیل شده که سازندگان، معماران و طراحان ومردم عادی را به استفاده بی فکر و کورکورانه از رنگ کشانده است. شهرهای ما یک بوم رنگی بی هویت و مغشوش هستند که تنها موجب افسردگی روان پریشی و عصبیت افراد جامعه می شوند. در جامعه ما حساسیت افراد نسبت به فضا از میان رفته و افراد فاقد نگرشی منسجم در مورد چگونگی نمود فضاها هستند. در نتیجه با فضاها به صورت انفعالی برخورد شده و اجازه داده می شود که سرعت زندگی روزمره و وقایع، ما را به دنبال خود بکشد ! ما با مسائل مهم فضاهایمان از جمله رنگ به صورت مقطعی و موردی برخود می کنیم.

شهرهای امروزی غالبا خاکستری هستند عناصر رنگی در آنها بیشتر سیمای رنگارنگ زباله هایی است که در همه محیط های شهر خودنمایی می کنند؛ پل ها، ساختمانهای سیمانی، سنگی و درختانی که از فرط آلودگی هوا سبزی شان رنگ باخته دیگر مجالی برای عرض اندام رنگ در آنها باقی نگذاشته است بطوری که متاسفانه شهروندان در برخورد با این نمادهای خشک و خشن تنها با آشفتگی بصری مواجه می شوند و آنچه باید در خدمت آرامش روانی شهروندان باشد برعکس عمل می کند، از طرفی هم در این رابطه هیچ گونه اصول و مبانی مدونی برای محیط های شهری تعریف نشده، تا بتوان بر اساس آن مدیران و طراحان و حتی مردم را در انتخاب رنگهای مناسب برای محیط زندگی شان هدایت کرد.

رنگ به عنوان یکی از مهم ترین عناصر بصری می تواند نمودی فعال و تاثیرگذار در منظر عمومی یک شهر داشته باشد. که با این همه در حال حاضر ضوابط و اصول مرتبط با کاربرد رنگ در شهر مدون نشده و این بخش از زیباسازی شهرها بر پایه سلیقه های مدیران و کارشناسان هدایت می شود.

علاوه بر این امروزه متاسفانه رنگ به وسیله ای برای خودنمایی تبدیل شده است، توجه به جنبه های عملکردی و فیزیکی رنگ بدون توجه به ابعاد و تاثیرات روانی آن باعث آزاردهنده بودن رنگهای به کار رفته در محیط می شود. مدیران از افراد غیر متخصص در طراحی و تجهیز فضاهای شهری استفاده می کنند و سپس با وجود صرف هزینه وانرژی زیاد با تعجب به نتایج تاسف بار به وجود آمده می نگرند. در معماری تک بناها نیز افراد غیر متخصص و گاه حتی متخصص تنها برای خودنمایی، جلوه فروشی و متمایز کردن بنا از سایر بناهای مجاور از رنگ های ناهمگون و نامتجانس با زمینه، عملکردو شخصیت بنا و محیط اطراف استفاده می کنند که با گذشت زمان، نادرستی این انتخاب ها آشکار می شود.

استفاده از رنگهای طبیعی در شهر

همان طور که مبلمان منزل و فضای محیط مسکونی باید از هماهنگی و نظم در انتخاب رنگها برخوردار باشد، اجزاء تشکیل دهنده شهر نیز در صورت تبعیت از اصول ترکیب و هماهنگی در رنگها فضایی مطلوب و آرامش بخش را برای شهروندان خواهد ساخت. فضاهای سبز شهری مهمترین عنصر تامین کننده تنوع رنگ هستند، و در شکل دهی به سیمای رنگی شهر نقش اساسی دارند.

رنگ مهمترین عامل در جذابیت پارک ها و فضاهای سبز شهری است و آگاهی از کاربرد متناسب رنگها موجب نیل به مقصود خواهد شد. یکی از وظایف طراحان چشم انداز، آگاهی از دانش ترکیب رنگ، روانشناسی رنگها و آشنایی با گونه های گیاهی تامین کننده آن است. درختان و درختچه ها و پوشش گیاهی بسیاری را در طبیعت می توان یافت که با تغییر رنگ در فصول مختلف موجب تنوع در چشم اندازهای شهری می شوند. در ترکیب رنگ گیاهان در هر منظره می توان از دو روش کلی تبعیت نمود؛ روش اول ترکیب رنگهایی است که در چرخه طیف رنگهای مجاور یکدیگرند، مثل ترکیب رنگهای قرمز، قرمز – بنفش و بنفش. در این روش ترکیب رنگ هر اندازه محیط مورد نظر وسیع تر باشد، طیف رنگی و رنگهای مجاور انتخابی بیشتر است. برعکس با کوچک شدن محیط، رنگهای انتخابی محدود خواهد شد.

روش دوم، در ترکیب رنگها، نقطه مقابل روش اول است. دراین شیوه از رنگهای مکمل و رنگهای مقابل یکدیگر استفاده می شود، به عنوان مثال طراح از گیاهانی با رنگهای بنفش- زرد و یا قرمز – سبز در مجاورت یکدیگر استفاده می کند. این شیوه بیشتر در مواردی استفاده می شود که هدف طراح جلب توجه و نظر بینندگان به چشم انداز است.

رنگ در شهر های امروز…

بر عکس در شهرهای امروز ما ، استفاده از رنگ به معضلی بدون پاسخ تبدیل شده که سازندگان ، معماران و طراحان ومردم عادی را به استفاده بی فکر و کورکورانه از رنگ کشانده است . شهرهای ما یک بوم رنگی بی هویت و مغشوش هستند که تنها موجب افسردگی روان پریشی و عصبیت افراد جامعه می شوند . در جامعه ما حساسیت افراد نسبت به فضا از میان رفته و افراد فاقد نگرشی منسجم در مورد چگونگی نمود فضاها هستند . در نتیجه با فضاها به صورت انفعالی برخورد شده و اجازه داده می شود که سرعت زندگی روزمره و وقایع ، ما را به دنبال خود بکشد ! ما با مسائل مهم فضاهایمان از جمله رنگ به صورت مقطعی و موردی برخود می کنیم.

در شهرهای ما هیچ گونه اصول و مبانی مدونی برای محیط های شهری وجود ندارد تا محیط ، اقلیم و فرهنگ مان و بر اساس اصول و طراحی رنگ بتوان مدیران و طراحان و حتی مردم را در انتخاب رنگهای مناسب برای محیط زندگی شان هدایت کرد.

شهرهای امروز ما نیازمند نگرشی جامع نسبت به مسئله رنگ هستند تا در کنار سایر مسایل شهری ، رنگ نیز طراحی شده و سازماندهی یابد. در نتیجه در فضاهای شهری با نوعی اغتشاش رنگی مواجهیم. رنگهایی که نه مکمل یکدیگرند و نه از قانون رنگی خاصی پیروی می کنند.

رنگ وسیله ای برای خودنمایی شده است. توجه به جنبه های عملکردی و فیزیکی رنگ بدون توجه به ابعاد و تاثیرات روانی آن باعث آزاردهنده بودن رنگهای به کار رفته در محیط می شود . مدیران از افراد غیر متخصص در طراحی و تجهیز فضاهای شهری استفاده می کنند و سپس با وجود صرف هزینه وانرژی زیاد با تعجب به نتایج تاسف بار به وجود آمده می نگرند. در معماری تک بناها نیز افراد غیر متخصص و گاه حتی متخصص تنها برای خودنمایی ، جلوه فروشی و متمایز کردن بنا از سایر بناهای مجاور از رنگ های ناهمگون و نامتجانس با زمینه، عملکردو شخصیت بنا و محیط اطراف استفاده می کنند که با گذشت زمان ، نادرستی این انتخاب ها آشکار می شود.

دیدگاه طراحی شهری

استفاده فراوان از رنگهای تند و متفاوت در پروفیل در و پنجره تا شیشه های رفلکس با رنگهای تند و خیره کننده برای تک تک ما ملموس و آشنا اند . این رنگها بر سردرگمی فرد در فضا می افزایند ، چرا که هر رنگ دارای پیام و دارای بار معنایی خاصی است. زمانی که بدون توجه به معانی نهفته در رنگها از آنها استفاده شود ، محیط به مکانی ناراحت کننده و ناخوشایند برای فرد بدل می گردد .

رنگ که خود عنصری هویتی و عاملی برای تقویت خوانایی است ، امروزه چنان در شهرها و محله ها به صورت تصادفی و سلیقه ای به کار گرفته می شود که بخشهای تازه ساز شهرهای کویری یا شهری در حاشیه دریای خزر ، تفاوت چندانی با شهر تهران ندارند . این اغتشاش و بی نظمی و بی هویتی در همه جا یکسان است و تنها از همین جهت می توان میان شهرها تجانس و تشابه یافت !

این در حالی است که هر شهر ، بسته به اقلیم ، مصالح بومی ، فناوری و منابع سلیقه و فرهنگ افراد ، رنگ نماها ، در و پنجره ها ، مبلمان شهری ، کف سازی ، سقف و بام اصولا تمامی عناصر شهری به رنگهای خاصی محدود می شود که به نوعی شناسنامه رنگ شهر به شمار می آیند. از کنار هم گذاشتن این نمونه های رنگی می توان پالت رنگی شهر را کرد. رنگهای پالت رنگی شهر مطلوب در دامنه های مشخص و هماهنگ قرار دارند و اکثرا تناسبات رنگی با یکدیگر هستند.

رنگ یکی از عناصری است که در کنار نور ، بافت ، فرم و شکل بر ادراک بصری افراد از محیط تاثیر می گذارد ؛ اما در عین حال شاید بیش از هر مقوله دیگری در طراحی ، با آن به صورت تصادفی برخورد شود. رنگها دارای وزن ادراکی اند : رنگهای روشن سبک ترند و رنگهای تیره سنگین تر . رنگ سیاه در این مورد استثناست وخالی بودن را القا می کند. رنگهای متفاوت القاء کننده مسافت و فاصله نیز هستند . رنگهای گرم نزدیک تر حس می شوند و فضا را تنگ تر می کنند ، در حالی که رنگهای سرد دورترند و فضا را وسیع تر نشان می دهند . در ضمن باید توجه داشت که چگونگی قرار گیری رنگها در کنار هم و نقشهای زمینه نیز بر این ابعاد تاثیر می گذارند.

ادراک رنگی در مجموع به سه عامل بستگی دارد :

۱- شرایط و محیطی که رنگ در آن دیده می شود.

۲- خصوصیات سطح جسم منعکس کننده مانند بافت و توانایی آن برای جذب یا انعکاس نور .

۳- توانایی فرد برای ادراک رنگها.

روان شناسان مطالعات زیادی بر روی تاثیر رنگ و نور بر ادارک ما از فضا و زمان انجام داده اند. همگان از تاثیر رنگ بر حس وزن ( سبکی و سنگینی ) ، دما ( گرمی و سردی ) ، فاصله ( دوری و نزدیکی ) و ابعاد ( بزرگی و کوچکی ) آگاه اند. حتی مقیاس زمان نیز در فضاهای دارای رنگهای مختلف ، متفاوت است. برای مثال ، شنوندگان سخنرانی در یک سالن آبی رنگ ، آن را طولانی و کسل کننده می یابند ، در حالی که همان سخنرانی در یک سالن سرخ رنگ ، هیجان انگیز و کوتاه تر ارزیابی می گردد .

مجموعه این عوامل باعث می شود تا صرف نظر از سایر عوامل محیطی و خصوصیات فضایی ، دو فضای یکسان با ترکیبات رنگی مختلف تاثیرات کاملا متفاوتی را بر ادراک انسان بگذارند.

اغتشاش و بی نظمی سیمای شهر

تهران از جمله شهرهایی است که به لحاظ بصری و منظر عمومی دارای اغتشاشات و بی نظمی های فراوانی است و با کمی دقت می توان وجود این بی نظمی ها را در تمام نقاط و سیمای شهر احساس کرد. عوامل متعددی مانند آلودگی هوا، وجود عناصر ناقض زیبایی و خوانایی محیط، رنگ آمیزی های غیراصولی و سلیقه یی عناصر شهری و همچنین معضلات ترافیکی در به وجود آوردن این اغتشاشات نقش دارند.

مدیر اداره نقاشی سازمان زیباسازی با تاکید بر اینکه رنگ آمیزی باید بر اساس شرایط اقلیمی شهر صورت گرفته و از جهات مختلف مورد بررسی قرار گیرد، می گوید: برخی رنگ ها را می توان در جاهایی استفاده کرد که در مکان دیگری غیرقابل استفاده است و حتی در بعضی مناطق که ازدحام ساختمان و سازه وجود دارد رنگ جوابگو نیست.

شعیبی اجرای این طرح را لازم می داند و معتقد است: قطعاً باید ضابطه یی برای رنگ آمیزی شهر ایجاد شود که به اقتضای شرایط محیط به روز شود و حتی شاید هم اساساً با ادله کافی به این نتیجه برسیم که رنگ آمیزی احتیاج به ضابطه پیچیده یی نخواهد داشت.

وی استفاده از تجربیات کشورهای دیگر را نیز در این مطالعات سود مند می داند و می افزاید: یکی از دغدغه های ما استفاده از تجربه های کشورهای دیگر در استفاده از رنگ است که برای ایجاد وضعیت ایده آل در شهر از آنها استفاده کنیم.

اثرات روانی رنگ در شهر نیز از موارد مطالعات سازمان زیباسازی است که به گفته مدیر اداره نقاشی سازمان زیباسازی در مطالعات دانشگاهی مورد پژوهش قرار گرفته است. با این حال وی می گوید: پژوهش های این سازمان متاسفانه دچار موانع اداری و سیاسی شد که این مطالعات باید جمع آوری شود.

وی وضعیت موجود شهر را در مورد رنگ آمیزی، بسیار نامناسب و آشفته عنوان می کند و تاکید دارد: تهران از نظر رنگ در یک تشتت باورنکردنی به سر می برد و بین اجزای رنگی تهران هیچ هارمونی وجود ندارد. تهران از نظر رنگ یک فقر اساسی دارد و مناطق شهرداری تهران هر کدام به سلیقه خود و بدون هیچ گونه مطالعه یی تهران را رنگ آمیزی کرده اند.

دکتر نوید سعیدی رضوانی عضو هیات علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد نیز با اشاره به اینکه رنگ یکی از جنبه های مهم گرافیک شهری است و یکی از ویژگی های مهم فضای شهری را تشکیل می دهد، می گوید: تصور دنیای بدون رنگ امکان پذیر نیست اما در جامعه ما رنگ های تیره، غالب است.

وی تاثیر روانی رنگ ها بر شهروندان را بسیار مهم ارزیابی می کند و معتقد است: رنگ های تیره غالباً افراد را دچار افسردگی می کند. اما رنگ ها نقش نمادین نیز دارند برای مثال رنگ سبز و فیروزه ای بناهای مذهبی را به یاد می آورند یا رنگ های تند و شاد خاطره فضا های کودکی را زنده می کنند.

این استاد شهرسازی با تاکید بر اینکه رنگ جنبه یی از هویت شهر است و شهرها با رنگ هویت خود را تعریف می کنند، می افزاید: رنگ آمیزی دیوارهای شهر بدون تعمق هنرمندانه وافی منظور نیست. ورود هنر به عرصه شهر نیازمند نگرش جامع به شهر است. در فضاهای شهری رنگ ها باید مکمل یکدیگر باشند و باعث اغتشاش بصری نشوند. رنگ ها نباید وسیله یی برای خودنمایی باشند.

تهران علاوه بر بی نظمی در رنگ آمیزی و اغتشاش در سیمای شهری برنامه یی هم برای نظم دهی به اوضاع آشفته منظر شهری ندارد. هر چند لایحه سیما و منظر شهری در شورای شهر تهران به تصویب رسیده است اما به نظر نمی رسد در تهران بتوان به اجرای آن امید بست. شعیبی با تاکید بر اینکه کاربرد رنگ در شهر به صورت کلی در لایحه سیما و منظر شهری مورد توجه قرار گرفته است، می گوید: گرافیک شهر و تمام اتفاقات بصری آن باید از فیلتر یک عده افراد متخصص بگذرد. اگر مبلمان شهری را تولید می کنیم آنها موظف هستند که محل نصب مبلمان را مشخص کنند. قاعده و هارمونی شهری باید با فضا به لحاظ رنگ و سایر المان های شهری متناسب باشد. برای مثال اگر مبلمان شهری با رنگ و تابلوی فروشگاه های یک خیابان تناسب نداشته باشد، حق بهره برداری از آن را نداریم.

وی با تاکید بر اینکه تدوین سرفصل های این لایحه و توجه به گرافیک شهری وظیفه سازمان زیباسازی است، می گوید: این لایحه به آرایش، رنگ و گرافیک شهری می پردازد و چیدمان عناصر شهری و راه های استفاده از آنها را نشان می دهد.

مدیر اداره نقاشی سازمان زیباسازی درباره نقاشی های شهری نیز معتقد است: اعتقاد تخصصی و کارشناسی ما این است که نقاشی های شهری یکی از روش های افزایش هماهنگی گرافیک شهر است. از این نقاشی ها می توان به صورت دکوراتیک، تجاری یا صنعتی استفاده کرد.

 وی اصلاح نقاشی های شهری و ساماندهی آنها را از وظایف شهرداری می داند و می گوید: پیش از این تصویرهایی از شهدا داشتیم که این اداره برای ساماندهی آنها ایجاد شد و در ادامه آثار دیگری را هم شکل دادیم که ویژگی های ارزشمندی دارند.

شعیبی با اشاره به اینکه برای ساماندهی نقاشی های شهری بخشنامه یی صادر شده است تا هیچ ارگانی بدون اجازه سازمان زیباسازی شهرداری تهران نتواند در شهر نقاشی دیواری داشته باشد، می افزاید: ما کار خوب را ارائه کردیم تا معیار تشخیص کار بد مشخص شود: کارهایی که با تنوع تکنیکی و ارتقای کیفی انجام شده است تا در مسیر ایجاد آثار فاخر و ارزشمند در شهر قدم برداریم.

بی برنامگی در رنگ آمیزی شهر حتی در نورپردازی های رنگی شهر تهران هم جا خوش کرده است. برج آزادی که این روزها با سیستم های مدرنی نورپردازی شده است لحظه به لحظه رنگ عوض می کند. برخورد سلیقه یی با نورپردازی رنگی یک اثر ملی که ضابطه یی را برنمی تابد نمونه یی از روش استفاده از رنگ و نور در شهر است.

مداح نظری / قم

 

وبگردی