طرح اول ناظر به تنبیه و تحریم کشورهای همکاری کننده با امریکا در تحریم ایران است. طرح دوم قرار است دلار را از معادلات بین‌المللی حذف کند و طرح سوم هم به گفته نماینده مشهد در ارتباط با موضوع احتمال حمله سایبری امریکا به کشور است و در صورت حمله سایبری و قطع یا اختلال در اینترنت کشور، با اقدام نیروهای مسلح مواجه شود.

اما این طرح‌ها چقدر واقع بینانه هستند؟ برای قضاوت Judgment این پرسش به سراغ توضیحات خود پژمانفر می‌رویم. مثلاً او درباره طرح اول این گونه توضیح داده است: «اولین طرح، طرح تنبیه کشورهای همکار با امریکا در اعمال تحریم علیه ایران است و بر اساس این طرح، هر کشوری که در این اقدامات تحریمی با امریکا همکاری کرده باید با آنها مقابله به مثل کرد و فروش نفت و گاز را به آنان ممنوع و تحریم‌هایی نیز نسبت به آنان داشته باشیم. این طرح دارای سه ماده است.» به نظر می‌رسد طراحان این طرح حتی به ابتدایی‌ترین مسائل درباره پیشنهاد خود هم نیندیشیده باشند. چرا که اولاً یکی از ابعاد همکاری کشورها با امریکا در تحریم ایران خود به معنای عدم خرید نفت و گاز کشورمان است. حالا چطور طراحان محترم می‌خواهند فروش نفت و گاز را به کشورهایی که خودشان از خرید آن از کشورمان صرف نظر کرده‌اند، ممنوع کنند؟ خب این کشورها که پیشاپیش خودشان را از لیست خریداران نفت و گاز ایران خارج کرده‌اند، در این شرایط تحریم فروش به آنها چه معنایی دارد؟ نکته بعدی اینکه، قسمت اعظم تحریم امریکا علیه کشورمان ناظر به کاهش فروش نفت و گاز و به صفر رساندن آن است. اساس اظهار نظرهای مقامات طرفین در این ماه‌ها هم بر همین موضوع استوار بوده که امریکایی‌ها اصرار داشتند می‌توانند فروش نفت و گاز ایران را صفر کنند و مسئولان کشورمان تأکید می‌کنند که امریکا توان چنین کاری ندارد. به عبارتی بنیان اصلی مقابله ما با تحریم‌های‌ امریکا در شرایط فعلی تلاش برای حفظ میزان فروش‌مان است. در این شرایط اینکه خودمان قانونی بگذاریم که این فروش را محدود کند، آیا معنی‌ای جز خودتحریمی می‌تواند داشته باشد؟ آیا طراحان این طرح به این دو مورد ساده و پیش پا افتاده نیندیشیده بودند و آیا تدابیر و تصمیمات آنها برای بقیه حوزه‌ها هم همینقدر تناقضات آشکار و زیان‌باری را همراه دارد؟

یا درباره طرح دوم آقای پژمانفر توضیح داده که این طرح «حذف دلار از معاملات بین‌المللی است زیرا دلار نماد امریکایی‌هاست و آنان تلاش می‌کنند از این موضوع به عنوان ابزار سوء استفاده کنند و ما به عنوان کشور پیشتاز در مقابله با امریکا مانند کشورهای دیگر معامله با دلار را حذف کنیم و دولت موظف شود بعد از تصویب این قانون Law هر معامله با دلار را قطع و با انزوا قرار دادن امریکا در این حوزه تأثیرات لازم را داشته باشیم.» اینکه ایران دلار را از روابط اقتصادی‌اش با کشورهای مشخصی، آن هم با موافقت طرفین حذف کند یک بحث است و اینکه ایران دلار را از مناسبات بین‌المللی حذف کند بحث دیگری. ما برای اینکه در مبادلات دو طرفه خود با کشورهایی نظیر ترکیه یا روسیه اقدام به حذف دلار کنیم، ماه‌ها مذاکره کردیم که البته همین کار هم برایمان بدون تبعات نبوده. آن وقت قرار است با کدام ساز و کار دلار را از کل مبادلات اقتصادی بین‌المللی حذف کنیم؟ کل سهم ایران از اقتصاد جهانی به گواه گزارش صندوق بین‌المللی پول، 29/1 درصد است. با این سهم ایران با چه تاکتیکی می‌تواند معتبرترین واحد ارزی جهان که حدود 60 درصد کل ذخایر ارزی جهان را شامل می‌شود، منزوی کند؟ آن هم در شرایطی که طیف تهیه کننده این طرح همان کسانی هستند که با موضوع FATF که استمرار روابط تجاری و اقتصادی ایران با کشورهای دوست و همپیمان هم در گرو آن است، مخالفت می‌کنند. یا همین طور باید پرسید که نیروهای مسلح چگونه می‌توانند جلوی قطع احتمالی اینترنت را بگیرند؟ یعنی اگر چنین اقدامی توسط امریکا رنگ واقعیت بگیرد، آن وقت این نیروهای مسلح هستند که باید واکنش نشان دهند یا متخصصان علوم مربوطه در کشور؟

در نهایت باید پرسید که آیا قرار است مقابله با اقدامات امریکا در داخل با چنین طرح‌هایی که ابتدایی‌ترین مسائل آن هم سنجیده نشده صورت بگیرد؟ چنین واکنش‌های نامتناسب، غیر منطقی و حساب نشده‌ای آیا باعث نمی‌شوند که دشمن خارجی ما امیدوارتر و نیروی های داخلی کشور ناامیدتر شوند؟ در حالی که طرح‌های تحریمی علیه کشورمان در بزرگ‌ترین و ثروتمندترین اندیشکده‌ها و مراکز امریکایی با ساعت‌ها کار کارشناسی تهیه می‌شوند، پیش کشیدن چنین دست طرح‌هایی که در همان نگاه اول هم بیشتر شبیه طنز هستند، چه پیام و پیامدی خواهد داشت؟خواندنی های رکنا را در اینستاگرام دنبال کنید

احسان بداغی