یک وزیر گفت می‌دهم علی دایی را با سنگ بزنند/ یک میلیون دلار به نکونام پیشنهاد دادم/ پیروزی را من «پرسپولیس» کردم

روزی که رسانه‌ای شد رئیس ستاد مدیریت حمل‌ونقل و سوخت مدیرعامل پرسپولیس شده است خیلی‌ها دهان‌شان باز ماند و خیلی‌ها هم که به انتصاب‌های عجیب و غریب در زمان دولت احمدی‌نژاد عادت داشتند فقط لبخندی زدند و از کنار این موضوع گذشتند.

روز اول که به درفشی‌فر آمد جالب بود. سردار کیف کرده بود با یک شعاری که لیدرها برایش ساخته بودند.آن‌قدر که نمی‌توانست آن را پنهان کند. حتی پس از ۱۳ سال وقتی از او می‌پرسیم آن شعار را یادتان هست سعی می‌کند گمراهمان کند. برایش خواندیم که «به احترام سردار» تا بقیه‌اش را خودش پاسخ بدهد که روی قسمت دوم صدای بوق گذاشت.

او محمد رویانیان است. کاری به بخش سیاسی زندگی‌اش نداریم اما یک روز آمد تا حرف‌های سیاسی بزند، تمام که شد وارد فاز ورزشی شدیم. بدون تعارف وقتی درباره ورزش حرف می‌زد حس و حال دیگری داشت. با این حال رویانیان اصلا دوست ندارد دیگر به ورزش و پرسپولیس برگردد. وقتی از او سوال کردیم که شما را به پرسپولیس آوردند تا خرابتان کنند گفت: بله! دقیقا همین‌طور است.

رویانیان اثر ماندگار در پرسپولیس کم نداشته؛ شاید او با این تیم حتی یک جام هم نبرد اما میراثی را برای قرمزپوشان به جا گذاشت تا پس از سال‌ها همه از یک واژه، تلفظ و رسم‌الخط بگویند و دیگر کسی (غیر از تیفوسی‌های استقلال) به پرسپولیس نگوید پیروزی!

هنوز فوتبال را دنبال می‌کنید؟

بله.

دربی را دیدید؟

بله من حتی جایی افطاری دعوت بودم ولی گفتم شرطش این است که دربی را هم ببینیم. نیمه اول را دیدم و بعد سریع رفتم خانه که نیمه دوم را ببینم.

به عنوان مدیرعامل اسبق پرسپولیس استرس نداشتید؟

آدم به طور طبیعی استرس دارد. من چون چند سال در پرسپولیس بودم، دربی خود به‌ خود برایم استرس‌آور بود و هنوز همین است.

شما از قبل پرسپولیسی بودید؟

وقتی به دنیا آمدم نه پرسپولیسی نبودم.

از وقتی رفتید پرسپولیس هوادار این تیم شدید؟

بله، یک آدم بزرگواری به من گفت اگر تعصب خاصی به فوتبال نداری تکلیفت را مشخص کن. من وضو گرفتم و رو به قبله رفتم و ۲ رکعت نماز خواندم و گفتم خدایا من از این تاریخ تا آخر عمر پرسپولیسی هستم و هرگز این تیم را رها نمی‌کنم.

شما را مجبور کردند سمت فوتبال بروید؟ کلا همه خیلی تعجب کردند که شما مدیرعامل پرسپولیس شدید.

اصلا خودم فکر نمی‌کردم به پرسپولیس بروم.

شما خودتان پلیس بودید و یک پرس می‌خواستید تا همه چیز تکمیل شود.

پلیس بودم و پرس شدم! برنامه‌ای برای رفتن به پرسپولیس نداشتم و به آن فکر نکرده بودم. دولت و وزیر ورزش تصمیم گرفتند. من روزهای اول استعفا هم دادم ولی گفتند بمان. من بعدش پرسپولیسی شدم و با دین و اعتقادم و باورهای خودم پرسپولیسی شدم و خیلی تلاش کردم و کارهای بزرگی هم کردم.

از نظر خودتان موفق بودید؟

از نظر خودم بله خیلی موفق بودم. من دنبال جام نبودم. من آرزو داشتم روزی به هواداران این حرف را بزنم. شما می‌روی یک باشگاهی را می‌گیری، با خودت و با شخصیت و تجربه و دانش خودت، قصد و هدفت این است که یک باشگاه بسازی. باشگاهی که اقتصادش از درون تامین شود و هزینه‌هایش را در بیاورد، فرهنگی باشد، ساختار باشگاهی در حد تیم‌های بزرگ دنیا داشته باشد و تعریف درستش اقتصادزا، فرهنگ‌ساز، انسجام‌بخش و شادی‌آفرین باشد. ما با این هدف آمدیم که باشگاه بسازیم. من نیامدم جام بگیرم. گفتم اشکالی ندارد ۴-۵ سال باشگاه قوی در حد اروپا بسازم، بعد جام می‌گیرم.

یعنی شما کاشتید و دیگران برداشتند؟

من می‌خواستم بکارم، دیگران برداشت کنند و همین شد. پرسپولیس قبل از واگذاری ۱۰ درصدی، همان سیستم درآمدی ما را داشت. ما یک هولدینگ پرسپولیس را درست کردیم. این چند شرکت مختلف مثل رستوران‌های زنجیره‌ای، بیمه پرسپولیس، فروشگاه‌ها و هواپیمایی در یک هولدینگ جمع می‌شدند و ماهی ۷۰-۸۰ میلیون از پورتالی که ساختیم درآمد داشتیم و تا ۵۰۰ میلیون هم می‌رفت. می‌خواستیم ۱۱۰۰ مدرسه فوتبال پرسپولیس در ۱۱۰۰ شهر بسازیم. دانشگاه ساختیم که بازیکنان بتوانند تحصیل کنند.

هواداران بعد از سال‌ها چه برخوردی با شما دارند؟

هواداران به عشق پرسپولیس بدون استثنا احترام می‌گذارند و با ما عکس می‌گیرند.

نمی‌گویند برگردید؟

خیلی از آن‌ها می‌گویند.

خودتان دوست دارید برگردید؟

نه! تجربه تلخی برای من بود. به من فرصت ندادند باشگاه بسازم و بعد دنبال جام برویم. من درآمدزایی کردم، شرکت و دانشگاه و هواپیمایی ساختم و داشتیم به جایی می‌رسیدیم که درآمدزا باشد ولی به جام احساسی نداشتم و به ساختن یک باشگاه احساس داشتم. ساختار ماندنی در حد ۱۵ باشگاه برتر جهان طراحی کردیم که با فرهنگ بومی ایران باشگاهی در تراز بالا بسازیم.

یک تصوری هست که می‌خواهند کسی را خراب کنند او را مدیرعامل استقلال و پرسپولیس می‌کنند. می‌گفتند سردار رویانیان را کسی از جایش نمی‌توانست تکان بدهد و او را به پرسپولیس آوردند و شکستند. این را قبول دارید که شما را آوردند که خراب کنند؟

بله! بعضی‌ها می‌آیند که مشهور شوند ولی من رئیس پلیس این کشور بودم و ۱۴ سال در تلویزیون بودم. قطعا من را برای خراب کردن آوردند.

چرا قبول کردید؟

من قبول نکردم و داشتیم چانه می‌زدیم که اعلام کردند.

دستور بود؟

تقریبا. من واقعیتش را بگویم با یک جایی هماهنگ کردند که حکم دستور را دادند.

در پرسپولیس یک شعار معروفی هم برایتان ساخته بودند که با عکس شما در حال احترام نظامی در تمرین گذاشته بودند. به احترام سردار...

ادامه‌اش را نگویید! به احترام سردار، بوق بوق خبردار!

یکی از کارهای مهم شما پس گرفتن برند و اسم پرسپولیس بود و این تیم پس از سال‌ها که نامش پیروزی بود، دوباره اسم خود را پس گرفت.

همین برند پرسپولیس است که ۲هزار میلیارد به این تیم قیمت داده است. اسم باشگاه پیروزی بود و از قبل می‌خواستند پرسپولیس را بگیرند و دادگاه داشتیم. ما با تمام قوا به این مسئله پرداختیم و اسم پرسپولیس را پس گرفتیم.

شاید فقط شما می‌توانستید این اسم را پس بگیرید!

خدا کمک کرد و من هم آن زمان آدم قلدری بودم و مثل الان پیر نبودم.

از زور و نفوذتان استفاده نکردید؟

نه؛ من منطق داشتم. به دادگاه گفتم ۳۰میلیون نفر این اسم را دوست دارند و متعلق به ۳۰میلیون ایرانی است. شما چطور می‌خواهید این اسم را به ۴ نفر که مدعی شده‌اند بدهید. حکم گرفتیم و از آن دستگاه قضایی تشکر می‌کنیم و ما هم ایستادگی کردیم. تهدید هم شدیم و می‌خواستند ما را تطمیع کنند ولی ما ایستادیم که پرسپولیس برای مردم است.

یکی دیگر از کارهای شما آوردن تیم میلان به تهران بود. جرقه این ماجرا از کجا زده شد؟

من به عشق پیشکسوتان و آقای مهدوی‌کیا این کار را کردم. من مکه بودم و آقای فردوسی‌پور او را به برنامه ۹۰ دعوت کرد و مهدوی‌کیا دل‌شکسته بود. من اشک‌های او را دیدم حالم خراب شدم. برگشتم کمی با او صحبت کردم و با کسی که مهدوی‌کیا از دستش ناراحت بود هم دعوا کردم. به مهدوی‌کیا گفتم ناراحت نباش. او می‌خواست خداحافظی کند و خدا را گواه می‌گیرم یکی از دلایلم احترام به مهدوی‌کیا بود.

هزینه آن بازی چقدر شد؟

فکر کنم کلا ۶۰۰، ۷۰۰میلیون خرج کردیم.

مهدوی‌کیا از دست گل‌محمدی دلخور بود؟ سر این‌که کمتر بازی می‌کرد؟

بله، دیگر بالاخره از دست آقای گل‌محمدی دلخور بود. آقای گل‌محمدی هم مثلا خب یک نفر بود، سرمربی بود ولی ایشان حتما انتظاراتی از همه ما داشت یعنی از باشگاه هم انتظار داشت، از گل‌محمدی هم انتظار داشت. فکر کنم همه ما آن حس را به او ندادیم که از او حمایت کنیم.

سردار دلتان در پرسپولیس کجا شکست؟ مثلا می‌نشینید رو به قبله و می‌گویید خدایا من که گفته بودم پرسپولیسی بوده‌ام ولی این‌جا دلم شکست!

پیشکسوتان مقداری من را اذیت می‌کردند.

آقای پروین؟ بالاخره رئیس پیشکسوتان هنوز هم علی پروین است!

نه! آقای پروین که در هیئت مدیره بود و خب بنده خدا اتفاقا مجبور بود از ما حمایت کند ولی یک سری مسائل را من انتظار نداشتم. همین جریان ژوزه بدترین دلشکستگی من بود. خدا رحمتش کند متسو، علی دایی، کالدرون و ژوزه را من معرفی کردم و ۲۲ نفر از پیشکسوتان بودند که آن‌ها به ژوزه رای دادند و من هم او را آوردم ولی همه پشتم را خالی کردند.

که آن موقع هم فکر می‌کنم ۸میلیارد خسارت ژوزه را دادید.

نه ۸ میلیارد نبود. نهایت بالا و پایین و دادگاه و محکومیتش بعد از چند سال همین‌قدر شد.

سردار شما فرگوسن را هم می‌خواستید بیاورید؟ یک مصاحبه خوانده بودیم گفته بودید می‌خواهید فرگوسن را بیاورید!

نه اریکسون بود. همین دلم شکست این است. من آقای ژوزه را اصلا نمی‌شناختم. من رزومه‌اش را گرفته بودم به آقایان دیگر دادم ۲۲ نفر از پیشکسوتان رای به ژوزه دادند بعد پشت من را خالی کردند همه چیز افتاد گردن من. عیب ندارد من پیشکسوتان را هم دعایشان می‌کنم هم دوستشان دارم.

فکر کنم آن موقع با اوایل حضور کارلوس کیروش در ایران هم مصادف شده بود. یادم هست می‌گفتید که یک سری از بازیکنان پرسپولیس می‌روند در اردو و می‌آیند اصلا رفتارشان فرق می‌کند. یعنی کیروش روی آن‌ها تاثیر می‌گذاشت؟

کیروش بله شانتاژشان می‌کرد.

بازیکنان چه کار می‌کردند؟

خب ببینید ۸ تا بازیکن تیم ملی در پرسپولیس بودند دیگر خب یک مدتی آقای ژوزه این‌ها را نداشت. یعنی می‌رفتند در اردوی تیم ملی وقتی بر می‌گشتند دیگر ارزشی برای ژوزه قائل نبودند. مثلا به تاکتیک‌ها و تکنیک‌هایش گوش نمی‌کردند همان‌موقع هم ما خیلی ضربه دیدیم.

همان ۸ تا بازیکن باعث شدند که شما خانه خود را بفروشید؟ چون آن‌ها خیلی تمکین و صبر نمی‌کردند که پول برسد شما گفتید من خانه‌ام را فروختم حتی همسرتان مثل این‌که خیلی ناراحت شده بود.

ببینید مثلا هیچ وقت بازیکنی برای دربی جا نمی‌زند، ولی من تعجب کردم که برای دربی اعتصاب کردند. قبل از بازی بالاخره من خانه‌ام را فروختم در همان هتل علی‌آقای دایی شاهد است و آقایان بودند. در همان هتل از پول خانه‌ام همه را چک پول کردم از این چک بانکی‌ها ده تومانی بیست تومانی. آن‌جا پول خانه من را مثل گوشت قربانی در هتل دادند به همه و من یک ریال از پول خانه‌ام برنداشتم.

و شما هم همین‌طور نگاه می‌کردید. هنوز هم مستاجر هستید بعد از آن که خانه را فروختید؟

بله مستاجر هستم ولی دادگاه به نفع من حکم صادر کرد الان یک سال و نیم ، دو سال است اجراییه صادر شده علیه پرسپولیس ولی پول من را نمی‌دهند و من مستاجر هستم.

سردار قبول دارید که شما و شخص علی فتح‌الله‌زاده باعث شدید که قیمت بازیکن‌ها در آن مقطع بالا برود؟ تا آن زمان پول زیادی در فوتبال به این شکل نبود اما یک طوری می‌توانم بگویم کل‌کل شما و فتح‌الله‌زاده باعث شد که مثلا این هزینه خیلی بالا برود، این مسئله را قبول دارید؟ من مصداقی برایتان بگویم مثلا جواد نکونام. من یادم هست شما هم می‌خواستید جواد نکونام را بیاورید ولی آن سال می‌گفتند که ۴میلیارد تومان فتح‌الله‌زاده به نکونام داد و گفت که شاه‌ماهی را صید کردم.

فقط ما در این موضوع نبودیم. ببینید آقای فتح‌الله‌زاده به نظر من یکی از مدیران کم‌نظیر فوتبالی است و در استقلال هم فکر نکنم کسی مثل ایشان باشند. آقای اولیایی مثلا یک مدیر خیلی خوبی بودند و موفقیتی هم داشتند. فتح‌الله‌زاده هم یکی از بهترین مدیران استقلال بود. ایشان قبل از من چند سال تجربه داشت ولی واقعیت امر شما یک چیز را فقط ندیده می‌گیرید؛ حرفتان درست است ولی شما سپاهان را ندیدید و سپاهان سیاستش همین بود. سپاهان از ما خیلی گران‌تر می‌خرید ولی صدایش در نمی‌آمد.

هنوز هم می‌گویند گران‌تر می‌خرد!

ببینید صدایش در نیامد ما و استقلال چون در چشم بودیم دیده شدیم.

سندی هم دارید که سپاهان گران‌تر می‌خرید؟ کدام بازیکن مثلا؟

بله همان موقع فرض بفرمایید مثلا ما با یک جا قرارداد داشتیم. فرض کنید ۴۰۰هزار دلار برای بازیکن خارجی داشتیم آن‌ها ۶۰۰هزار دلار می‌دادند. یا ریالی مثلا فرض کن ما یک قراردادی داشتیم ۷۰۰میلیون آن‌ها یک میلیارد می‌دادند. واقعیتش من قبول دارم یک زمانی ناگهان قیمت فوتبال بالا کشید.

شما نقش داشتید یا نداشتید؟

من ناخواسته نقش داشتم، وقتی سپاهان و تراکتور و استقلال دنبال بازیکن بودند. من واقعیت امر را به شما بگویم هواداران پرسپولیس از این‌که پرسپولیس نمی‌توانست بازیکن خوب بخرد احساس حقارت می‌کردند این را قبول کنید.

شما در بدترین دوران هم به پرسپولیس آمدید. آن تیم قعر جدول و حمید استیلی سرمربی بود.

حمید استیلی بیچاره که اسطوره ماست تا به زمین می‌آمد فحش می‌دادند. یعنی همان دقیقه یک! اصلا نمی‌گذاشتند ببینیم بازی چه می‌شود. همان دقایق اول فحش می‌دادند به کی؟ به استیلی که برای ما یک اسطوره است. بعد تیم پانزدهم بوده پول نداشتیم بازیکن بخریم. ۱۵ تا بازیکن پرسپولیس عوض شدند ۱۵ نفر در سال بعد. شوخی است مگر ۱۵ تا یعنی تمام تیم.

هیچ وقت با جواد نکونام مذاکره کردید که به پرسپولیس بیاید؟

بله نکونام واقعیتش اسپانیا، اوساسونا بود. برگشت دید که مثلا توی رسانه‌ها می‌گویند خانواده‌اش استقلالی است خودش هم با خانواده‌اش فلان است و فلان. با جواد تلفنی صحبت کردیم. گفتیم آقاجواد بیا پرسپولیس خیالت را راحت کن و خودش هم موافق بود.

چه شد که نیامد؟ به خاطر پول فتح‌الله‌زاده؟

دیگر نمی‌دانیم چه شد. ۲۴ ساعت نگذشت دیدیم که کلا ار دسترس خارج شد و فتح‌الله‌زاده او را برد!

آن موقع می‌گفتند فتح‌الله‌زاده ۴ میلیارد داده است!

من نمی‌دانم واقعا. من فتح‌الله‌زاده را دوست دارم و پشت سرش حرف نمی‌زنم.

بازیکنی بود که دوست داشتید بیاورید پرسپولیس و نتوانستید؟ آن‌موقع می‌گفتند فرهاد مجیدی است که با استقلال به مشکل خورده و قلعه‌نویی او را نخواست. می‌گفتند شما به او پیشنهاد دادید؟

نه خداییش نه. من به مجیدی پیشنهاد ندادم. من با جواد نکونام صحبت کردم تقریبا به مبلغ قرارداد هم رسید.

می‌شود بگویید آن موقع پیشنهادی که به جواد دادید چقدر بود؟ الان دیگر سال‌ها گذشته و دلار هم گران شده و اصلا دیگر به چشم نمی‌آید.

آن موقع دلار ۲ و خورده‌ای بود؟

فکر کنم زیر ۲ تومان بود!

بله زیر ۲ تومان بود. حالا آن‌موقع شاید تمایل ایشان یک میلیون دلار بود ولی نمی‌دانم چطور شد ناگهان. من چون بلد نبودم، فتح‌الله‌زاده استاد این کارهاست و دیدم جواد نکونام نیست شد دیگر هم جواب تلفن نداد.

ولی آن سال بازیکن‌های بزرگی گرفتید ۶، ۷ ملی‌پوش گرفتید. کریم انصاری‌فرد واقعا شاه‌ماهی بود!

بله سیدجلال حسینی بود با محسن بنگر که برای خط دفاعی آوردیم. بعد هم مهرداد پولادی را آوردیم که بهترین چپ‌پای ایران بود. حسینی ماهینی، شهاب گردان، محمد قاضی که آن موقع خیلی روی بورس بود و انصاری‌فرد آقای گل سال قبل بود.

انصاری‌فرد را هم شما آوردید. فکر کنم علی‌آقای دایی هم با او صحبت کرده بود چون همشهری او هم بود فکر کنم نقشی هم در این قضیه داشت.

قضیه علی دایی را نمی‌دانم ولی من خودم یادم هست انصاری‌فرد را آقای فتح‌الله‌زاده هم با او مذاکره کرده بود، دیگر من شبانه فرستادم اردبیل دم خانه‌اش آوردیمش (با خنده). بعد فردایش دفتر ما بود. با کریم انصاری‌فرد قرارداد بستیم.

آن سال یک بحثی بود می‌گفتند که بخشی از قرارداد بازیکن‌ها یا حتی به عنوان آپشن و این‌ها بی‌ام‌و و و پورشه این‌ها را داده بودید. بعد بازیکنان چند سال پیش می‌گفتند این‌ها پلاک نشده... آن ماشین‌ها چه شد؟

این موضوع هم یکی از چیزهایی بود که من را خیلی اذیت می‌کند. بسم الله الرحمن الرحیم، من نه پورشه نه بنز به هیچ بازیکنی ندادم و اهل این کارها هم نبودم. ۱۰ تا ۱۲ تا هوندا سیویک خریدیم که آن زمان ۱۰۰ تا ۱۵۰میلیون بود. من نصف پولش را که ۷۰۰میلیون بود پرداخت کردم. بقیه را چک دادیم و به جای پول به بازیکنان این ماشین‌ها را دادیم. این اولین قسط چکش پرداخت نشد، صاحب ماشین شکایت کرد و اجازه نداد ماشین‌ها شماره شود. این شد جریان ماشین‌ها که همه جا پر کردند و آبروی ما را بردند. من ماشین‌ها را آخر شماره کردم و آن پول را آخر از ما گرفتند. هم ماشین‌ها را دادیم و هم آبروی‌مان را بردند، این مدل هم خود بازیکنان خواستند نه من، خودشان انتخاب کردند و آقای شیرینی برای آن‌ها خریداری کرد.

سردار کارت سوخت به آن‌ها ندادید؟

آن‌ها را هم می‌گویم. من ممکن است رئیس حمل و نقل ایران بودم، رئیس راهنمایی و رانندگی بوده‌ام با امضای من ماشین خارجی وارد می‌شد و... اما یک کارت سوخت هم به بازیکنان ندادم. یه کارتی داشتیم به اسم کیف پول، همین الان هم هست. ۳۰۰ لیتر بنزین در آن بود، لیتری ۴۰۰ تومان. ما می‌گفتیم آقا وقتی بنزین می‌زنید به جای پول نقد کیف پول را انتخاب کنید تا از کارت بانکی‌تان کم شود، نه این‌که پول ندهند، پول از آن‌ها کم می‌شد ما کارت سوخت ندادیم. کارت‌ها هم برای بانک ملت بود، می‌توانستند آن را بزنند و از آن‌ها پول کم شود.

یکی از افرادی که با او چالش داشتید عادل فردوسی‌پور بود و برنامه ۹۰، رابطه شما با عادل چطور بود؟

من با عادل تا چند وقت پیش به صورت تلفنی سلام و علیک داشتیم. منتها یک کاری کرد من هم بهش پیام دادم دیگر کاری باهات ندارم و باهات قهر می‌کنم که چرا این حرف را زدید! تقریبا یک سال نشده. از یک سال پیش کاری کرد که باعث شد دیگر رابطه‌ای نداشته باشیم. او یک فیلم مستندی را ساخت و منتشر کرد که من ناراحت شدم، او توضیح داد که من منظورم این نبوده و فلان و این‌ها، همان مصاحبه‌اش با جهانبخش، من خیلی از او ایراد گرفتم که چرا باید با کشور، پرچم خودمان ایران این طور رفتار کنی، او گفت اگر مصاحبه را کامل ببینی متوجه می‌شوی. قصد من تخریب و تضعیف ممکلت نبوده است. گفتم من حرف‌هایت را قبول ندارم و تا قیامت دیگر نمی‌خواهم ببینمت.

حالا جدا از مشکلی که با هم دارید به نظر شما جای او در فوتبال خالی نیست؟

ببخشید، ببخشید این را می‌گویم، بالاخره آدم‌ها می‌آیند و می‌روند، هیچ پستی برای هیچ کس ماندگار نیست. آدم‌های بزرگی در این جهان بودند که آمدند و رفتند. من و فردوسی‌پور مگر جاودانه‌ایم؟ ما هم یک دوره بودیم و قرار نیست همیشگی باشیم.

شما می‌خواستید رئال مادرید را به ایران بیاورید؟

رئال را آقای سیاسی قبل از من می‌خواست بیاورد، من در جریان رئال مادرید نبودم. من با آث میلان قرارداد نوشتم؛ اول پیشکسوت‌هایش را آوردیم و بعد قرار شد آکادمی مشترک بزنیم و بازی‌های دوستانه در یخش پایه‌ها برگزار کنیم، آن زمان آقای رحمان رضایی کمک زیادی به ما در این مورد کرد. ولی رئال در زمان من نبود.

بزرگ‌ترین حسرت‌تان از زمان حضور در پرسپولیس چیست؟

اجازه ندادند من کارهای اقتصادی را در پرسپولیس انجام بدم، فرصت به من ندادند.

یک مصاحبه در گذشته داشتید که گفته بودید دوست دارید امیر قلعه‌نویی سرمربی تیم ملی شود و حالا شد، به یاد دارید مصاحبه را؟

من با آقای قلعه‌نویی قبل از این‌که وارد فوتبال بشوم آشناییتی داشتم. شوخی شوخی به او گفته بودم جرات داری سرمربی پرسپولیس شوی؟ و فکر می‌کرد اگر بیاید خراب خواهد شد.

عملکرد فعلی‌اش را در تیم ملی چطور می‌بینید؟

بالاخره چه اشکالی دارد یک ایرانی سرمربی تیم ملی باشد؟ تا کنون هیچ‌گاه موفقیت ۱۰۰ درصد در تیم ملی نداشتیم و هر کسی که بوده وضعیت همین بود و اتفاق خاصی نیفتاده است.

یک نقل قولی هست که می‌گفتند شما فوتبالی نبودید و وارد فوتبال شده‌اید. حتی مجتبی محرمی را وقتی دیدید نشناخته‌اید، درست است؟

اولا اگر گفته باشم اشکالش کجاست؟ ولی یادم نمی‌آید گفته باشم.

کار دیگری که در پرسپولیس می‌خواستید انجام دهید توجه به رشته‌های منهای فوتبال بود، اصلا چه شد؟ بهداد سلیمی را پرسپولیسی کردید پولش را هم هنوز نداده‌اید.

بهداد سلیمی بود، احسان حدادی بود خدابیامرز سیامند رحمان بود، تیم کشتی هم داشتیم، اگر بعد از ۱۰، ۱۲ سال ادعا می‌کنند پولشان را نگرفته‌اند والا من نمی‌دانم.

می‌رسیم به بحث خصوصی‌سازی استقلال و پرسپولیس. هر کسی در این مدت آمده فقط شعار داده. فکر می‌کنم شما هم سر این موضوع با آقای قربان‌زاده کل‌کل داشتید. به نظر شما این اتفاق رخ خواهد داد؟

آقای قربان‌زاده تشریف آوردند و خیلی گرم و پرانرژی. بعد کم‌کم شروع کردند به تاختن به باشگاه‌ها و مدیرعامل‌ها که می‌گفتند آن‌ها بلد نیستند کار کنند. ما مدام می‌گفتیم آقای قربان‌زاده یک کمی آرام‌تر برو، این‌طور نیست و... مثلا پرسپولیس را سال گذشته آمدند خصوصی کنند. هم از شرایطش خارج شد و هم خصوصی نشد. پرسپولیس هم چوب را خورد هم پیاز را. بحث تامین اجتماعی هم که منتفی شد و اصلا کار درستی نبود. الان پرسپولیس نمی‌داند چه‌کاره است!

فکر می‌کنید مشکل کجاست؟

مشکل این است که خصوصی شوند درآمدشان از کجا تامین می‌شود؟ شما می‌خواهید پرسپولیس را بخرید. اولا چقدر بدهی دارد معلوم نیست. چاله و چوله‌های عمیقی دارد که مشخص نیست. چقدر درآمد دارد مشخص نیست. چقدر بدهی دارد و به چه کسانی بدهی دارد؟ شما می‌روید چنین باشگاهی را بخرید؟ خصوصی‌سازی وقتی اتفاق می‌افتد که حق پخش و کپی‌رایت و تمام منابع درآمدی‌اش را تضمین کنید بعد می‌آیند و می‌خرند. الان شما می‌خواهید بانک بخرد. این بانک سرمایه مردم در آن خوابیده است. مردم در آن بانک حساب دارند و پول مردم است. بانکی که می‌خواهد بیاید یکی از این دو تیم را بخرد دارد از پول مردم استفاده می‌کند، آیا سود پول مردم برمی‌گردد؟ یا فقط می‌خواهید هزینه کنید؟ درآمد و هزینه شما با هم می‌خواند؟ تراز مالی شما صفر می‌شود؟ این‌ها ابهامات است که باید برطرف شود. این‌ها باید درست شود.

یکی از ماجراهایی که در دوران شما وجود داشت غش کردن محسن قهرمانی و سایر بازیکن‌ها بود و علی دایی هم خیلی شاکی شد. شما گفته بودید قهرمانی تعادل روانی ندارد!

خود تلویزیون نشان داد. مهدوی‌کیا که دروغ نمی‌گوید. محمد نوری هم همین‌طور. همه افتادند غش کردند. خدا بیامرزد هادی نوروزی را؛ سرم وصل کرد. مهدوی‌کیا می‌گوید بالای سرم می‌چرخید.

بعد هم که ثابت شد کار خود پرسپولیسی‌ها بوده است. چرا باید این کار را می‌کردند سردار؟

یک موضوع پیچیده‌ای است که نمی‌شود آن را باز کرد. ما از خودی خوردیم اما الان نمی‌شود حرفش را زد. گفتنش یک چیزهایی است که نمی‌شود گفت.

به آن هشت بازیکن تیم ملی ربط داشت؟

مستقیم نه!

سال بعد هم در اصفهان آن اتفاق داوری افتاد و ماجرای محسن قهرمانی.

خود محسن بیشتر از همه ضربه خورد. چند وقت پیش من را دید و گفت من آن کار را نکرده بودم. قسم خورد. من دیگر چه بگویم؟ اما آن زمان ما با اطمینان حرف می‌زدیم و خیلی هم این بنده خدا تخریب شد.

کلا کار کردن با علی دایی چطور بود؟ شما نزدیک به قهرمانی بودید با علی دایی.

علی دایی بالاخره علی دایی بود. به من فشار می‌آوردند که دایی را بردارم. یک وزیری هم داشتیم که در یک جلسه‌ای گفته بود کاری می‌کنم که یا ۱۰۰میلیون علی دایی را از توی هواداران سنگ بزنند. نمی‌دانم چه مشکلی با دایی دارند.

الان ارتباط دارید با دایی؟

نه خیلی. او دنبال کاسبی‌اش است.

سردار فساد در فوتبال وجود دارد یا ندارد؟

مگر جاهای دیگر نیست؟

جادو و جنبل چطور؟

زمان ما خیلی زیاد بود.

به شما پیشنهادی دادند؟

یک فیلم‌هایی بازی می‌کردند. در قبال این‌که بازی را در دقیقه فلان در می‌آوردند یک رقمی می‌گرفتند.

شاید اگر به آن‌ها پول داده بودید در زمان خودتان یک جام می‌آوردید!

من اصلا اعتقادی به این چیزها ندارم. اصلا در فوتبال ما رسم شده بود. خیلی از تیم‌ها جادوگر داشتند.

نظر شما درباره مهدی تاج چیست؟

فکر می‌کنم این فدراسیون فوتبال جز کفاشیان و تاج تا آخر عمر ما کس دیگری را نبیند. آن‌ها دیگر تکراری شده‌اند، مثل پوتین و مدودوف. تاج آدم خوبی است.

عملکردش قابل دفاع است؟

من کلا کارکرد فدراسیون را قابل دفاع نمی‌بینم. فدراسیون فوتبال ایران باید خیلی قوی‌تر از این باشد اما تاج هم زحمت خودش را کشیده است.

هر آن‌چه دوست دارید به استقلالی‌ها بگویید.

اولا که استقلالی‌ها و پرسپولیسی‌ها لذت فوتبال ایران را خلق کرده‌اند. کری‌خواندن شما استقلالی‌ها با ما در حد رعایت ادب و احترام خیلی جذاب است. این کری‌خوانی‌ها فوتبال را قشنگ کرده و نفس فوتبال است. ولی من انتظارم این است که آن فرهنگ و مرام ایرانی را رعایت کنیم. اشکالی ندارد کری بخوانیم. انشاءالله تیم‌تان هم تلاشش را بکند تا بعد از پرسپولیس دوم شود. اما واقعیت این است که امسال با همه این مشکلات خوب جلو آمده است ولی ما چه کنیم که پرسپولیس هستیم و همیشه قهرمان.

وبگردی