شهیدی که ضدانقلاب برای ریختن خونش هدیه میداد
رکنا: وجود شهید یدالله حاجیان برای مردم و دوستداران انقلاب مایه امید و برای دشمنان باعث وحشت و دلهره بود به طوریکه گروهکهای ضدانقلاب برای ریختن خونش اعلامیه و هدیه میدادند.
به گزارش رکنا، شهید یدالله حاجیان در دهم بهمنماه سال ۱۳۶۱ همراه با دو نفر دیگر از همرزمانش در مسیر جاده دیواندره-سنندج در کمین ضدانقلاب قرار گرفته و پس از تیراندازی، بهطور بسیار فجیعی هر سه نفر آنها به شهادت میرسند.
سردار سیدصادق حسینی، فرمانده سپاه بیتالمقدس استان کردستان با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای انقلاب اسلامی و تسلیت شهادت شهید یدالله حاجیان اظهار داشت: شهدا مهاجران و دلاورمردانی از قبیله نور بوده که در نبرد با ظلمت به دشت روشنایی هجرت کرده تا همچون ستارهای در آسمان تیره درخشیده و ما جزو شفاعتیافتگان آنان در روز جزا باشیم.
وی با تاکید بر ضرورت یادآوری عظمت و از خودگذشتگی این شهیدان گرانقدر گفت: باید همه با هم ادامهدهنده راه شهدا و در راه تحقق آرمانهای الهی آنان در تمام سنگرها، مجدانه تلاش کنیم.
فرمانده سپاه بیتالمقدس استان کردستان ضمن ادای احترام به روح پاک و مقدس این شهید والامقام و علو درجات از خداوند منان؛ «صبر و استقامت، عزت و سربلندی را برای خانواده ایشان و توفیق روز افزون برای خدمتگزاران به انقلاب و قرآن تحت زعامت فرماندهی معظم کل قوا خواستار شد.
شهید یدالله حاجیان در سال ۱۳۳۱ در بخش سریشآباد از توابع شهرستان قروه به دنیا آمد و پس از اتمام دوران ابتدایی، بهدلیل وضعیت نامناسب مالی خانواده ترک تحصیل و در خود روستا در کنار پدرش به کار کشاورزی و کارگری مشغول میشود.
شهید یدالله حاجیان در سن نوجوانی، پس از مشاهده فقر و مشکلات ناشی از خیانتهای حکومت شاه که بر زندگی آنها و سایر روستائیان سایه افکنده بود، به پدرش دلداری میدهد و میگوید: «پدر جان دیگر ناراحت نباش؛ من بزرگ شدهام و نمیگذارم شما زیاد کار کنید و خسته شوید»؛ وی مدتی به عنوان شاگرد راننده مشغول به کار میشود و در سن چهارده سالگی پدرش فوت کرده و از خدمت سربازی معاف و تأمین مخارج خانواده به دوشش میافتد.
شهید حاجیان پس از مدتی در سن ۲۴ سالگی ازدواج کرده و یک وانت بار میخرد و علاوه بر کار کشاورزی، با ماشینش کار میکند تا اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان حضرت امام (ره) تأسیس میشود و سپس وی همراه با ۷۰ نفر دیگر از جوانان به دعوت شهید بروجردی به واحد پیشمرگان مسلمان کُرد در سپاه میپیوندد.
شهید حاجیان پس از عضویت در واحد پیشمرگان مسلمان کُرد به کامیاران و کرمانشاه رفته تا به کمک همرزمانش منطقه را از لوث وجود گروهکهای ضدانقلاب پاکسازی کند، بعد از مدتی، درگیری سختی آغاز و با قدرتنمایی و مبارزات شهید حاجیان و دیگر همرزمانش ضدانقلاب فراری میشود.
شهید حاجیان بهخاطر تلاش و شجاعت زیادی که در راه مبارزه با گروهکها از خود نشان داده، از سوی مسئولان عالی رتبه سپاه، به سمت فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهرستان کامیاران منصوب میشود؛ وی سپس به پاکسازی تمام روستاهای این شهرستان پرداخته و بعد از آن فرمانده گردان عملیاتی جندالله سردشت میشود.
این شهید گرانقدر در زمستان سال ۱۳۶۱ به منطقه بوکان رفته و بعد از آنکه مأموریتش در آنجا به اتمام رسیده باز به سردشت برمیگردد و پس از چند روز همراه دو نفر دیگر از نیروهای همشهری خود مرخصی گرفته و نیروهای ضدانقلاب به محض اطلاع از خبر مرخصی رفتن شهید حاجیان، مسیر حرکتش را بهطور کامل رصد و در پشت صخره بزرگی که در مسیر جاده دیواندره-سنندج قرار داشته، کمین و به محض مشاهده خودروی وی، شروع به تیراندازی کرده و در دهم بهمنماه ۶۱ بهطور بسیار فجیعی هر سه نفر آنها را به شهادت میرسانند.
خدمت شهید حاجیان در سپاه شجاعانه، متواضعانه و عاری از هرگونه ادعایی بود؛ شجاعت در رأس خصوصیاتش قرار داشت و در بحرانیترین شرایط درگیریها وارد عمل میشد، این شهید گرانقدر روحیه بسیار خوبی داشت و هیچگاه از نیروهای دشمن نمیترسید.
شهید حاجیان علاقه عجیبی به جبهه و مبارزه داشت و هر وقت که میگفتند در فلان محل، نیروهای ضدانقلاب کمین کرده، بلافاصله اسلحهاش را برمیداشت و در حالی که این جمله را میگفت: «هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله» برمیخواست و به محل کمین میرفت، خستگی برای او معنایی نداشت؛ در سختترین شرایط و پس از ساعتها درگیری و مبارزه؛ خنده از روی لبهایش افول نمیکرد.
شهید حاجیان با وجود آنکه فرمانده بود، اما هیچگونه غروی نداشت و در سختترین و پر مخاطرهترین شرایط، کارها را انجام میداد؛ به گفته یکی از همرزمانش وقتی که در پایگاههای دهگلان، بلبلانآباد، و گزگزاره خدمت میکرد، به دانشآموزان منطقه علاقه زیادی نشان میداد و آنان و امام (ره) را از صمیم قلب دوست داشت، همیشه یک عکس از حضرت امام (ره) را در جیبش نگهداری میکرد، بعضی وقتها هنگامی که میخواست بخوابد عکس امام را از جیب خود بیرون میآورد و روی سینه خود میگذاشت و بعد میخوابید.
وجود حاجیان برای مردم و دوستداران انقلاب مایه امید و برای دشمنان و گروهکهای ضدانقلاب باعث وحشت و دلهره بود. ضدانقلاب به تمام مناطقی که شهید حاجیان در آنجا خدمت میکرد اعلامیه داده بود که هر کس شهید حاجیان را چه به صورت زنده و یا کشته شده نزد آنها بیاورد، مبلغ بسیار زیادی پول و جایزه دریافت خواهد کرد.
شهید حاجیان نقش قابل توجهی را در سازماندهی نیروها، طراحی عملیات و سرکوبی گروهکهای ضدانقلاب داشته و دشمنان هیچگاه جرأت رویارویی با وی را نداشتند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر