علیرضا بهشتی از سخنرانان این نشست با بیان اینکه ایده پیشرفت و توسعه اصلی‌ترین آرزو و پایدارترین مطالبه ملی جامعه ایرانی باقی مانده است، چارچوب اصول اقتصادی قانون اساسی جمهوری اسلامی را به نظریه توسعه انسانی نزدیک دانست و با بیان اینکه، بویژه پس از پایان جنگ، شیوه برنامه‌ریزی توسعه در کشور ما به هیچ وجه با آنچه که در قانون اساسی پیش‌بینی شده بود، سازگاری نداشته است، گفت: «گاهی هم که برخی دولت‌ها خواسته‌اند حرکت‌هایی در جهت ایجاد نوعی از روابط عادلانه را در جامعه ایجاد کنند، متأسفانه به مفاهیم بسیط و ساده از برابری متمسک شده‌اند و حاصل آن همچنان که در نظام‌های نئولیبرالی و نئومحافظه‌کار حاکم بر جهان امروز اتفاق می‌افتد، نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌های بیشتر بوده است.» این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه آنچه ما در کشور خود داریم، به زحمت می‌توان نامش را یک نظام نومحافظه‌کار یا نئولیبرال گذاشت و کاریکاتور ناقصی از آن در کشور ما حاکم شده است، افزود: «من نمی‌خواهم بگویم که باید به سمت سوسیالیسم رویم، اما می‌خواهم بگویم که بن بست‌ها باعث شده که این افراد نیز به بازاندیشی در راهی که آمده‌اند، بپردازند.»

سعید زیباکلام، دیگر سخنران این مراسم نیز سخنان خود را به موانع آزادی اندیشیدن اختصاص داد و گفت: «ما در کشورمان نوعی رفتارمی‌کنیم که فرد منتقد و آزاداندیش از درون پژمرده و منصرف می‌شود. در ادامه نیز فضایی منفی علیه پژوهشگر منتقد ایجاد می‌شود. در نتیجه فرد منتقد فشارهای روانشناختی، اجتماعی و مالی و اقتصادی را تجربه می‌کند و آزاداندیشی به طور مستمر سرکوب می‌شود.» زیباکلام ادامه داد: «سرکوب آزاداندیشی بخش قابل توجهی از فرهنگ ماست و در جان ما عمیقاً خانه کرده است. باید بسیار تدریجی هر‌گونه ظهورات آزادی اندیشه و اندیشیدن را بویژه در عرصه عمومی تحمل کنیم و نسبت به سرکوب آن در هر جا حساس شویم و اعتراض کنیم.»

حمیدرضا جلایی‌پور در سخنانی با بیان اینکه گروه‌های مختلف در کشور نظام جمهوری اسلامی را با سنخ‌های متفاوتی توصیف و تبیین می‌کنند، «حکومت اسلامی» و «مردم سالاری دینی» را دو سنخ متفاوت اما مهم از این انواع ارزیابی کرد و در تبیین آسیب‌های برآمده از این تفاوت اندیشه‌ای گفت: «متأسفانه، بخشی از حکومت کار بخش دیگر را خنثی می‌کند. من اصلاً کاری به مخالفت‌های بیرونی ندارم و بحثم در داخل نظام است. یکی به نام دیپلماسی نرمال این کار را انجام می‌دهد و دیگری هم به نام دیپلماسی استثنایی چنین کاری می‌کند.» جلایی‌پور با بیان اینکه دوپاره بودن نظام سیاسی بسیار پرهزینه شده است، گفت: «دولت موازی خرج بالایی پیدا کرده و درآمدهای اقتصادی کلان کشور حریف این هزینه‌ها نمی‌شوند و کارایی تا جایی پایین آمده که مردم را ناراضی کرده است... مهم‌ترین کار اساسی که در کشور باید انجام شود، هم‌آوردن این دوپارگی در نظام به نفع دولت رسمی است. بهترین شیوه برای این کار نیز این است که از بالا انجام شود. لذا بسیار خوب است که بعد از 40 سال کاری انجام شود که این دوپارگی هم‌آمده و ما نظامی یکپارچه را به نمایش بگذاریم.» بخش دیگر نشست بررسی چالش‌های انقلاب اسلامی در دهه پنجم با محوریت استقلال نیز با سخنرانی الهه کولایی برگزار شد. کولایی با اشاره به تاریخ سرشار از مداخلات خارجی که سبب اهمیت موضوع استقلال در جامعه ایران شده است، گفت: «نگاه به شرق ما نباید ناشی از تحریم‌هایی باشد که از جانب غرب وضع می‌شود. زیرا در چنین حالتی شرق می‌داند که ما از سر ناچاری به سراغش رفته‌ایم و در این میان هر رفتاری که دوست دارد با ما می‌کند. از سر ناچاری به سراغ شرق رفتن، ما را وارد فضایی می‌کند که تعیین کننده اصلی آن دیگر ما نیستیم. سیاست نگاه به شرق این است که ما در عین اینکه به شرق توجه داریم، غرب را هم داشته باشیم. یعنی هم شرق را داشته باشیم هم غرب را و این دو را متقابلاً از هم بترسانیم.» وی در پاسخ به این پرسش که آیا می‌توان برای مقابله با استبداد از قدرت‌های خارجی کمک گرفت، گفت: «من معتقدم تاریخ خود درس‌های خوبی می‌تواند در این زمینه به ما دهد، تاریخ ما نشان داده که تقابل روس و انگلیس باعث شده تا جریان‌های آزادیخواه و یا اقتدارگرا متناسب با رویکردهایی که این دولت‌ها داشتند، در یکصد سال اخیر به یکی از آنها پناه ببرند. پناه بردن به قدرت‌های خارجی نه تنها به شکلی تاریخی بلکه همواره وجود داشته است، اما در مقاطع مختلف ثابت شده که دل نیروهای خارجی برای منافع مردم در هیچ سرزمینی نسوخته است.»برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.