وی می‌گوید: زمانی که امام خمینی در عراق بودند، بسیاری از نزدیکان ایشان گمان نمی‌کردند انقلاب پیروز شود. برخی افراد در این میان حرکتی را برای تخریب دیگر رجال حوزه‌ها از طریق برخی جعلیات و تاریخ‌سازی‌ها و اتهام زدن‌ها شروع کردند تا میان امام خمینی و دیگر شخصیت‌های برجسته حوزوی اختلاف ایجاد کنند تا به خیال خود جایگاه امام را از دیگران ممتاز کنند. این جریان‌های تخریبی سعی می‌کردند بین امام خمینی و دیگر علما فاصله بیندازند. متأسفانه این روند از سوی همین جریان، بعد از انقلاب نیز ادامه یافت و از دل آن متن‌های بسیاری درآمد که ظاهر تحقیقات به خود داشت. فیروزان افزود: نوشته‌هایی که آقای حمید زیارتی (روحانی) دارند، بخشی از همین جریان و با استناد به همین اسناد جعلی و تاریخ‌سازی‌هاست. متأسفانه همین رویکرد را نیز در اظهارات اخیر آقای موسوی خوئینی می‌توان دید.

وی تأکید کرد: خطاب به این اردوگاه باید بگویم، زمان‌ها عوض می‌شود و شما برای اهداف سیاسی‌تان باید شکل عمل خود را به روز کنید، نمی‌شود هنوز با همان شگرد 40-50 سال قبل یعنی تخریب دیگران، امروز هم بخواهید خودتان را صاحب منزلت کنید. داماد امام موسی صدر تأکید کرد: کسانی که قبل از انقلاب علیه رجال حوزوی جریان‌سازی تخریبی می‌کردند، نه شخصیت سیاسی بودند، نه شخصیت تاریخی. اینها سعی می‌کردند با روش‌های غیرمنصفانه و غیراخلاقی، بین امام خمینی و دیگران تمایز و اختلاف ایجاد کنند و این قضیه تا سال‌ها بعد نیز ادامه یافت؛ اما نکته جالب توجه این است که امام خمینی متوجه بودند و اینگونه اعمال روی ایشان هیچ اثری نداشت.

وی ادامه می‌دهد: اینها در حالی بود که همان زمان اکثر انقلابیون آن زمان زیر چتر امام موسی صدر فعالیت می‌کردند و امام خمینی، امام موسی صدر را فرزند خود می‌خواندند. فیروزان ابراز کرد: من زمانی که گفته‌های امروز ایشان (موسوی خویینی) را در کنار سندسازی‌های آن زمان که علیه برخی رجال حوزه انجام می‌شد، قرار می‌دهم متوجه می‌شوم همه آنها از یک اردوگاه است. البته تعجب می‌کنم. من خیلی دوست داشتم ایشان (موسوی خوئینی)، عالم به زمان خود باشند. طبیعتاً این اظهارات به من این احساس را می‌دهد که شاید اول انقلاب هم که قضیه امام موسی صدر پیگیری نشد، دلایلش در گفت‌وگوهای ایشان است.

وی در این باره می‌افزاید: خوب به‌خاطر دارم زمانی که امام موسی صدر ربوده شدند، هنوز انقلاب پیروز نشده بود، امام خمینی نزد یاسر عرفات، حافظ اسد و چند نفر از رهبران جهان نماینده فرستادند تا ماجرا را پیگیری کنند. بعد از انقلاب نیز، جلود را که برای زمینه‌سازی دیدار امام خمینی و قذافی به ایران آمده بود، به حضور نپذیرفتند. امام خمینی نه تنها او را نپذیرفتند و فشار اطرافیان را هم برای پذیرش این دیدار رد کردند و گفتند من دیداری نمی‌کنم، شماها می‌خواهید دیدارکنید، کاری ندارم.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید