شکست برجام چه پیامدهای منفی برای اروپا به ارمغان خواهد آورد
رکنا: ناکام ماندن عملیات نجات برجام رویدادی است که مزیتهای پیدا و پنهان امنیتی ایران را برای کشورهای اروپایی در بوته آزمون قرار میدهد؛ آزمونی که میتواند متناسب با تحقق یافتن خواستههای اقتصادی ایران در چارچوب توافق هستهای حتی به تغییر راهبرد امنیتی ایران در منطقه بینجامد و خود به بحران بزرگی برای اروپا تبدیل شود. اما این تحولات در چه شرایطی و چگونه رقم خواهد خورد؟
برای اروپایی که قرار است در کنار به نمایش گذاشتن عزم سیاسی خود برای حفظ توافق هستهای با ایران، بازوی عملیاتیاش را با نهایی کردن سازوکاری مالی تحت عنوان «اس پی وی» جهت حراست از مناسبات اقتصادی با ایران و فارغ از تحریمهای فرامرزی امریکا به حرکت در آورد، ناکامی در این مسیر یک کابوس به تمام معناست. آن هم در شرایطی که در کنار پیگیری موضوع برجام، گرفتار سیاست خارجی پرماجرای ترامپ نیز شده است. اروپا در حالی امید خود برای حفظ برجام را پررنگ میبیند که ایران در عین انتظار برای به هدف رسیدن این تلاشها در امتداد این مسیر دست روی دست نگذاشته است چه تحریمهای امریکا موجب شده مقامهای کشورمان و شمار زیادی از کشورهای بزرگ حوزه شرق از روسیه و چین گرفته تا هند و کره جنوبی اولویت هایشان را بر اساس همکاری تجاری و اقتصادی و به دور از هر گونه اختلافات سیاسی، ترتیب دهند. با این حال میزان موفقیت امریکا در پیگیری و اجرای سیاست فشار حداکثری علیه ایران، رویدادی است که به قیاس عزم جدی کشورهای اروپایی برای مواجهه با سیاست یاد شده و ناکامی آنها در این میدان تقابل میتواند تبعات غیرقابل انتظاری را برای کشورهای منظومه غرب از جمله اروپاییها داشته باشد. وقتی گفته شد که امریکا در پی بازگرداندن تحریمها بهدنبال صفر کردن صادرات نفت ایران است، این حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران بود که در واکنش به موضعگیری همتای امریکایی اش، عملی شدن این چشمانداز را ناممکن دانست و تلویحاً گوشزد کرد شکست برجام چگونه میتواند اروپا را بهعنوان حافظان این توافق در باتلاق بحران امنیتی فرو ببرد. روحانی در سخنان خود که چندی پیش در آذر ماه مطرح شد با انتقاد از عملکرد ترامپ در اظهارات کم سابقهای هشدار داد که «اگر تواناییهای ما در مبارزه با مواد مخدر و تروریسم در خاستگاه آنها ضربهای ببیند، شما نخواهید توانست از زیر آوار مواد مخدر، پناهجویان و بمبها و ترورها به سلامت خارج شوید». هشداری که در بطن خود ضمن اشاره به مزیتهای پیدا و پنهان ایران در منطقه تأکید میکرد فراهم شدن زمینههای بروز بحران امنیتی برای اروپا به رغم قرابتهای حاصل شده تا چه اندازه به تغییر راهبردی سیاست خارجی ایران گره خورده است.
پیوند تروریسم و اروپا
برجام بهعنوان دستاورد مهم دولت روحانی که همواره از آن بهعنوان ضامن امنیت ایران، منطقه و بینالملل یاد میشود، فراهمکننده فرصتی بود تا ایران از موقعیت حساس خود با هدف کاستن از بحرانهای درهم تنیده منطقه و در رأس آن مبارزه با گروههای تروریستی بهره گیرد. جمهوری اسلامی با طراحی یک سیاست مثبت و مؤثر در مبارزه با تروریسم، افراطی گری و ایجاد صلح و امنیت در منطقه کوشید مانع از عمیقتر شدن دامنه خشونتهای تروریستی و سرایت آن به کشورهای دیگر شود. اهمیت و تأثیر سیاسی، نظامی و استراتژیک مشارکت ایران برای کاستن از تنشهای منطقهای در حالی بر همگان هویداست که این رویکرد هزینههای قابل توجهی برای تهران در بر داشته است. نقش مستشاری ایران در سوریه در اوج جنگ میدانی دولت دمشق با تروریستهای داعش، ساماندهی و انسجام بخشی به گروههای مردمی و حمایت از ارتش دفاع ملی عراق در مبارزه با تروریستها و تشکیل و هدایت ائتلافهای منطقهای با حضور بازیگران مؤثر برای حل و فصل سایر بحرانهای منطقهای از جمله موضوع یمن و بحرین از طریق فرایند مذاکرات صلح از جمله سیاستهای بیبدیل جمهوری اسلامی در منطقه بوده است. اگرچه ائتلاف نظامی غرب به رهبری ایالات متحده کوشیده تا مشارکت ایران در نبرد با داعش را تنزل داده و بیاهمیت، ناملموس و بیارزش جلوه دهد با این حال کمتر کسی تردید دارد که هیچ قدرت دیگر فرامنطقهای به اندازه ایران خون و سرمایه برای تضمین نابودی داعش در سنگرهای خود، قربانی کرده باشد. ذیل چنین نقشی است که ایران بازگشت تحریمهای امریکایی را عامل مؤثری در تغییر اولویتهای خود در عرصه سیاست خارجی میبیند. این تغییر رویکرد که در نتیجه افزون شدن چالشهای اقتصادی جمهوری اسلامی برای بیاثر کردن فشار تحریمها ضرورت یافته بیتردید به یکی از وجوه اصلی امنیت اروپا گره میخورد. چه افزایش دامنه نفوذ گروههای تکفیری و تروریستی منطقه میتواند به فرار موج گستردهای از پناهجویان سوری به کشورهای اروپایی از یک سو و سیل بازگشت تروریستهایی که با هویت اروپایی به خاورمیانه آمدهاند، بینجامد.
تجدیدنظر در اولویت مبارزه با قاچاق مواد مخدر
صدور تجهیزات امنیتی با هدف مقابله با قاچاق و تجارت مواد مخدر از سوی اتحادیه اروپا در حالی با دستیابی به توافق هستهای تحقق یافت که پیشتر ارائه این تجهیزات به ایران بهدلیل تحریمهای بینالمللی علیه کشورمان ممکن نبود. ایران از منظر جغرافیای سیاسی در گذرگاه حساس و بسیار حیاتی قرار گرفته و «دالانی امن» خوانده میشود که بهای جانی و مالی گزافی را برای مقابله با قاچاق مواد مخدر از مسیرهای داخلیاش و ورود آن به کشورهای اروپایی و امریکای شمالی میپردازد.
مجاورت ایران در یکی از سه منطقه اصلی تولید موادمخدر جهانی یعنی منطقه هلالطلایی که بخشهایی از افغانستان و پاکستان تا هند را دربرمیگیرد، موجب شده کشورمان در صف نخست مبارزه با مواد مخدر قرار گیرد. یعنی مواجهه تمام عیار با موضوعی که گرچه امنیت اخلاقی و اجتماعی اغلب کشورهای اروپایی را در معرض مخاطره قرار داده است، اما بار این مبارزه را ایران به تنهایی به دوش کشیده است. این موضوعی بود که در لابه لای مواضع اخیر رئیس جمهوری ایران پیرامون کم کاری اروپاییها نسبت به تحقق بخشیدن به منافع اقتصادی ایران در چارچوب برجام مورد توجه قرار گرفت. نکتهای که عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور نیز چندی پیش در خلال یک مصاحبه مطبوعاتی و در حالی که به خروج امریکا از توافق هستهای اشاره میکرد، به آن پرداخت و ضمن انتقاد از روند یکجانبه همکاری ایران با اروپا در مبارزه با مواد مخدر گفت:«همکاری ایران با اروپا در مورد مبارزه با موادمخدر و پناهندگان یک جانبه است و فقط ما تلاش و کار میکنیم و آنها تلاش مؤثری انجام نمیدهند». اظهارات رحمانی فضلی فارغ از آنکه به تشریح هزینههای گزاف ایران در مقابله با قاچاق مواد مخدر میپرداخت، تلویحاً به اعلان جنگ اقتصادی امریکا علیه کشورمان و ناکافی بودن تلاش اروپا برای جبران خسارات ناشی از بازگشت تحریمها هم اشاره داشت که دست کم این موقعیت میتواند تهران را در موضع ضرورت حفظ اولویت مبارزه با قاچاق مواد مخدر دچار تردید کند.
بحران مهاجرت
از سوی دیگر بحران مهاجرت سالهاست دامن اروپا را فرا گرفته است. بحرانی که بواسطه نگهداری شمار عظیمی از مهاجران خاورمیانه و در شرایطی که کشورهای عضو اتحادیه اروپا همچنان گرفتار پیامدهای بحران اقتصادی دهه گذشته هستند به افزایش نابسامانی و بیکاری در این کشورها انجامیده است. در این میان موج جدید سرازیر شدن مهاجران افغان که در نتیجه بالا گرفتن مجدد خشونت گروه تروریستی طالبان به سیاق مهاجران سوریه راه اروپا را در پیش گرفتهاند، افزونه دیگری است که بحران مهاجرت را برای کشورهای اروپایی پیچیدهتر از گذشته کرده است. پیشتر شمار زیادی از مهاجران افغانستانی و پاکستانی در نتیجه مداخله نظامی شوروی در افغانستان و حمایت امریکا از شبه نظامیان در این کشور راهی ایران شدند و تعداد کمتری در اروپا و امریکا پناه گرفتند. عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور ایران از حضور 3 میلیون نفری مهاجر افغان در ایران خبر داده که بنا به نگاه انسانی جمهوری اسلامی، از سطح قابل ملاحظهای از استانداردهای زندگی در ایران بهرهمند هستند.
او چندی پیش درپی هشدار به اروپا برای تسریع بخشیدن به عملیات حفظ برجام این گونه هشدار داد:«٣ میلیون مهاجر در ایران هستند و ایران به آنها نگاه انسانی دارد و جلوی آن ایستاده است. اگر این نگاه نباشد کافی است ٢۴ ساعت وزیر کشور غفلت کند تا هزاران پناهنده و چند تن ماده مخدر از مرزها عبور کند». تهدیدی که بیش از هر چیز اشاره به این دارد که ایران در شرایطی که با چالشهای اقتصادی بازگشت تحریمها دست و پنجه نرم میکند، میتواند با تغییر در سیاست خود در قبال مهاجران افغان راه عبور آنها به اروپا را آنچنان هموار سازد که اروپاییان به دعوت از ایران برای توافقی جهت سهیم شدن در هزینههای مقابله با این موضوع، ناچار شوند و بخشی از هزینههای مالی و انسانی ایران را تأمین کنند. تعلل و کاستی اروپا برای جبران مافات ایران در چارچوب توافق هستهای عامل مؤثری در تجدید نظر تهران نسبت به سیاست یاد شده میباشد.
در کنار همه اینها نباید از موقعیت تنگه هرمز بهعنوان مهمترین گذرگاه برای تجارت نفت در جهان گذشت. این موضوع نخستین بار از سوی روحانی در واکنش به تهدید امریکا به محدود کردن حجم خرید نفت ایران در بازارهای جهانی و با گفتن این جمله که «معنی ندارد نفت ایران صادر نشود و نفت منطقه صادر شود»، مطرح شد. اگرچه مقامهای کشورمان در این موضعگیری به وضوح به اقدامات واکنشی ایران در صورت تحریم صددرصدی نفت آن اشاره چندانی نداشتند اما ناگفته پیداست که سایه سنگین کنترل نظامی ایران بر این تنگه و طرح احتمال مسدود کردن آن در واکنش به سیاست تحریمی امریکا هزینههای گزافی را بر تجارت جهانی تحمیل خواهد کرد.
دست ایران خالی نیست
با این وصف ناکامی یا کوتاهی اروپاییها در حفظ برجام چه بسا منجر به پیامدها و واکنشهایی از سوی تهران شود که آسیبهای طبیعی آن بیش از هر کس متوجه قاره سبز خواهد بود. در حقیقت بر خلاف برخی ادعاها، دست ایران در مواجهه با رویکرد غیرسازنده غرب خالی نیست و تهران برگ برندههایی برای بازی در زمینهای مختلف دارد.
فعال شدن بیشتر اروپا، جدی گرفتن پیامدهای شکست سیاست حفظ برجام و پرداختن هزینههای اقتصادی و سیاسی برای حفظ این توافق میتواند همچون مانعی محکم کشورهای اتحادیه اروپایی را از آسیبهای قابل پیشبینی برهاند. پیدا نیست چه زمانی اروپاییها سیاست خود در مواجهه با عملکرد ضد برجامی امریکا را از روی کاغذ به واقعیت تبدیل کنند اما دست کم میتوان امیدوار بود که سیاست شکیبایی ایران مبنایی برای آرمان امنیت درون زا از مسیر همکاری اروپا با قدرتهای صاحب نفوذ در منطقه از جمله جمهوری اسلامی ایران باشد.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید
مریم سالاری
ارسال نظر