دیپلماسی مخفی متعلق به قرن نوزدهم بود
رکنا: «در رسانههای اجتماعی حضور فعال دارم؛ مطالب روزنامهنگاران، مردم، جوانان و دانشجویان را میخوانم و اگر دیداری غیرمترقبه یا صمیمی با مردمان کشور میزبان خود داشته باشم، آن وقت عکسی میگیرم و احساس و نظر خود را از طریق رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذارم» اینها بخشی از گفتههای «میشائیل کلور برشتولد»، سفیر آلمان در ایران است که میگوید برای «دیپلماسی عمومی» ارزش زیادی قائل است.
وجهی از دیپلماسی که بنا به گفته او کشورش آماده است با بهره گیری از آن برای تقویت روابط ایران و آلمان هزینههای زیادی بپردازد. با سفیر آلمان که در امتداد تحقق بخشیدن به اهداف دیپلماتیک کشورش حضور فعالی در میان مردم و رسانههای اجتماعی ایران دارد، به بهانه همین موضوع گپوگفت کوتاهی داشتیم...
حضور فعالی در رسانههای اجتماعی دارید ارزیابیتان از کارکرد این رسانهها چیست؟
امروزه نمیشود از کنار رسانههای اجتماعی گذشت. من با این رسانهها بزرگ نشدهام، اما میخواهم در حوزه مباحث سیاسی و اجتماعی بهروز باشم و هر از گاهی به آنها نگاهی میاندازم.
البته فقط هم به اخبار رسانههای اجتماعی تکیه نمیکنم. به روش کلاسیک یا قدیمی که همان استفاده از رسانههای چاپیست، مطالعه میکنم؛ یعنی روزنامههای واقعی در کاغذ واقعی. دو سال است که خواندن روزنامههای ایران هم بخشی از مطالعه صبحگاهیام شده است.
رسانههای آنلاین را هم مطالعه میکنم؛ بخصوص زمانی که به نسخه چاپی آنها دسترسی نداشته باشم، مثل وقتهایی که در ایرانم؛ روزنامههایی از قبیل فرانکفورتر آلگماینه، زودویچه وله، بیلد و اشپیگل از آلمان و یا روزنامههای نیویورک تایمز، واشینگتن پست یا روزنامه سوئیسی زوریخ نوین، تا بتوانم از زوایای مختلف به مسائل نگاه کنم.
آیا از گذشته در شبکههای اجتماعی و رسانههای مجازی فعال بودهاید یا این فعالیت با اقامت در ایران افزایش پیدا کرده است؟
در رسانههای اجتماعی حضور دارم، چون بسیاری از مردم فعالانه یا منفعلانه از آنها استفاده میکنند. من نوشتههای آقایان روحانی رئیس جمهوری، ظریف وزیر خارجه و نمایندگان مجلس را میخوانم. نوشتههای روزنامهنگاران، کارشناسان سیاسی، روحانیون، اهالی فرهنگ را هم همین طور. مطالب مردم، جوانان و دانشجویان را هم میخوانم و از این طریق سعی میکنم حتیالمقدور تصویری جامع از ایران در ذهن خود درست کنم. کار من هم همین است. هر دیپلمات باید تا آنجا که میتواند با کشور میزبان خود آشنا باشد. احساس من این است که در ایران یک نفر از هر دو نفر، از رسانههای اجتماعی استفاده میکند. بسیاری از مباحثی که در رسانههای اجتماعی صورت میگیرند برایم خیلی جالب هستند.
در کنار فعالیت در رسانههای اجتماعی حضور پررنگی هم در میان مردم ایران دارید. این اقدامات چگونه با مأموریتتان در حوزه دیپلماسی گره میخورد؟
دیپلماسی وجوه بسیار زیادی دارد. خیلیها فکر میکنند دیپلماسی یعنی مذاکرات محرمانه پشت درهای بسته. این هم البته بخشی از دیپلماسیست. برجام نه یک شبه متولد شد و نه مقابل دیدگان همگان. مذاکرات برجام بیش از ده سال به درازا کشید.سخت و اغلب طاقتفرسا بود. چرا که طرفین باید بر اختلافات سنگین و مسائل سیاسی-امنیتی فائق میآمدند. موضوعاتی اینچنین پیچیده، نیازمند اعتماد و رازداری هم هست. طرفین باید بتوانند به طور متقابل روی این موضوع حساب کنند که همه آنچه حرفش به میان آمده به جامعه درز پیدا نکند. فقط اینگونه است که مذاکرات میتوانند موفق به پیش روند.
من گفتوگوهای محرمانه بسیاری با دیپلماتها، سیاستمدارها، روحانیون، پیمانکاران و اهالی فرهنگ دارم؛ اما در رسانههای اجتماعی حرفی از آنها نمیزنم. اگر در این فاصله، برخورد و دیداری خوب، جالب، غیرمترقبه یا صمیمی با مردمان کشور میزبان خود داشته باشم، آن وقت عکسی میگیرم و احساس و نظر خود را از طریق رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذارم. من بر این باورم که ارزش بالای دیپلماسی باید بیش از پیش برجسته شود و به چشم بیاید. ما دیپلماتها هم از جنس خود شماییم و برای خدمت به انسانها به کار و فعالیت مشغولیم. از همین رو برای دیپلماسی عمومی ارزش زیادی قائلم و برای شفافیتسازی نیز همینطور. ما اروپاییها به لطف اتحادیه اروپا یاد گرفتهایم که دیپلماسی مخفی مربوط به قرن نوزدهم بوده است.
حتماً انتقادات تند برخی از رسانهها را درخصوص عملکردتان در ارتباط با مردم و برنامههایتان که مشکوک ارزیابی شده است، خواندهاید؛ بعضیها با سوءظن به اینکه با مردمِ کوچه و خیابان ملاقات میکنید، نگاه میکنند. چگونه با این انتقادات روبهرو میشوید؟
من از این رفتار آنها تعجب میکنم. چرا باید دست رد به میهماننوازی ایرانیها بزنم؟ وقتی یک موتورسوار از من میخواهد تا با موتورش دوری بزنیم، یا یک تولیدکننده جارو مرا به صرف یک چای در کارگاهش دعوت میکند، یا عشایر مرا به چادرهایشان دعوت میکنند، خب خوشحال میشوم. یک دیپلمات واقعی دور نمیایستد و خود را با امور رایج یا حتی قضاوتهای موجود سرگرم نمیکند. یک دیپلمات، دعوت را میپذیرد، به میان مردم میرود، برای خود تصویری از آنها میسازد و در بطن آن کشور و مردمانش قرار میگیرد.
خیلی وقتها از این گله دارند که دنیا تصویری غلط از ایران و ایرانیها دارد. صحت و سقم این حرفها را زمانی میتوانی درک کنی که به پشت پرده نظری بیندازید و با مردم به گفتوگو بنشینید. اینکه ترسها و آرزوهایشان را بشناسی. واقعیت زندگیشان را درک کنی.
وانگهی، این کار را دیپلماتهای ایرانی که در سفارت ایران در برلین حضور دارند و یا آنهایی که در کنسولگریهای ایران در شهرهای فرانکفورت، هامبورگ و مونیخ هستند، نیز به همین طریق انجام میدهند. سفرای ایران در ایران هم باید همه روزه بسیاری از آلمانیها را دیده باشند و برای جایگاه ایران تبلیغ کرده باشند. آنها بدون شک با بسیاری افراد دیدار کردهاند که آلمان را با همه تنوعش به آنها معرفی کرده است. دیدارهایی که به لطفشان، درک و شناخت بهتری از ما آلمانیها حاصل شده است و این امر برای روابط دوطرفهمان خیلی هم خوب است.
در رسانههای اجتماعی، اغلب اخبار نادرست و شایعاتی از این دست که سفارت آلمان بزودی تعطیل میشود، دست به دست میچرخند. نگاهتان به این حرفها چگونه است؟
آنهایی که تئوری توطئه میریزند، در همه جای دنیا هستند و خبرهای جعلی را پخش میکنند تا ته دل مردم را خالی کنند. از گمراه کردن مردم خوششان میآید. با ظهور رسانههای اجتماعی، این پدیده نیز شدت یافته و ملموستر شده است. به همین خاطر بسیاری از حرفهایی که در رسانههای اجتماعی مطرح میشوند را از این و آن سؤال میکنم و از خودم میپرسم که آیا اصلاً میتوانند حقیقت داشته باشند؟
این شایعه که میخواهیم سفارت را ببندیم، حرف کاملاً بیخودیست. اتفاقاً عکس این قضیه است. در تلاشیم تا فضاهای جدیدی برای بخش ویزا و بخش کنسولی فراهم کنیم و اگر همهچیز خوب پیش برود، خدماتی که در این حوزهها ارائه میکنیم در سال آینده خیلی مشتریمدارتر ارائه خواهند شد.
دیپلماسی آلمان در جهت بهبود روابط ایران و آلمان، خیلی هزینه میکند. موضوعات زیادی است که ما را به هم پیوند و یا از هم دور میکنند که هم میتوانیم و هم باید روی آنها در کنار یکدیگر کار کنیم. برجام یکی از این موضوعات بیشمار است.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید
مریم سالاری
ارسال نظر