چه کسانی در ایران طرفدار بن سلمان هستند؟! + عکس
رکنا: ترامپ بهدنبال ولیعهد جدید در عربستان است.
پس از افشای قتل Murder جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان در ترکیه، بسیاری این اتفاق را با ماجرای اعدام execution و شهادت شیخ نمر در عربستان مقایسه کردند؛ اینکه برخی در داخل با سیاستهای رسمی دولت چه کردند و ترکیه چگونه ماجرا را تدبیر کرد؟ حالا احمد امانی، کاردار سابق ایران در مصر هم تأیید میکند که در ماجرای اعدام شیخ نمر، برخی با حمله به سفارت این کشور، عملاً در زمین طراحی شده عربستان بازی کردند. او درعین حال معتقد است که ایران جز محکومیت ترور Assassination خاشقجی کار دیگری نباید بکند، اما میتواند از پیامدهای تغییر در رابطه عربستان و غرب، بویژه امریکا بهره ببرد. این گفتوگو را بخوانید.
در ماجرای قتل جمال خاشقجی، برخی تفاوت رویکرد و مدیریت ایران در ماجرای اعدام شیخ نمر و مدیریت ترکیه در ماجرای قتل خاشقجی را با یکدیگر مقایسه کردند و گفتند ایران هم میتوانست بهتر مدیریت کند. ارزیابی شما چیست؟
جنس این دو واقعه کاملاً از هم متفاوت بود. سعودیها برای اینکه پیام روشنی به ایران و شیعیان کشور خود بدهند، ولو به ظاهر، شیخ نمر را محاکمه و در نهایت ایشان را گردن زدند. طبیعی بود که واکنش ایران نسبت به این اقدام کاملاً متفاوت با واکنش به اقدامی مانند ترور یا برخورد خشنی باشد که سعودیها با جمال خاشقجی در داخل کنسولگری خود انجام دادند. آنان در این ماجرا تا مدتها مسئولیت این قتل فجیع را به عهده نگرفتند و حالا هم مدعی هستند جریانی خارج از اراده این کار را انجام داده است، همه اینها نشان میدهد تفاوتهای بسیار اساسی درباره این دو ماجرا وجود دارد.
منظور من تفاوت در واکنشها در ایران و ترکیه بود. برخی با تکیه بر تجربه ترکیه، میگویند ما هم میتوانستیم با برنامهریزی و مدیریت بیشتری با داستان اعدام شیخ نمر برخورد کنیم، نه اینکه با آتش زدن سفارت این کشور، توپ را به زمین سعودیها بیندازیم.
به طور طبیعی اعدام شیخ نمر تأثیر بسیار بیشتری در افکار عمومی ایران داشت تا ترور جمال خاشقجی در ترکیه روی افکار عمومی این کشور؛ بویژه اینکه ترکیه از اقدامات و جنایتهای سعودیها در یمن حمایت کرده است. ضمن اینکه ترور خاشقجی داخل خاک ترکیه انجام شده و مسئولیت ترکیه در این باره کاملاً روشن است و این نقطه تفاوت جدی با شهادت شیخ نمر است. ضمن اینکه شهادت شیخ نمر یک اتفاق در یک زمان خاص بود؛درصورتی که درباره خاشقجی روزهای طولانی درباره چگونگی و حتی اصل این اقدام یعنی ترور ابهام وجود داشت، اما در شهادت شیخ نمر، این موضوع شکل دیگری داشت.
تا قبل از کشته شدن خاشقجی، عربستان در کسب همراهی غرب موفق ظاهر شده بود. اکنون چه فرآیندی پیش روی این کشور است؟
من نگاه خوشبینانهای به تغییر روش امریکا و اروپا نسبت به این موضوع ندارم، زیرا بارها جنایتهای زیادی اتفاق افتاده، از جمله بن سلمان در عربستان تعداد زیادی از شاهزادهها را دستگیر و برخی از اموال آنان را مصادره کرد؛ در این موارد و قضایای مختلف دیگری در جهان، اروپا و امریکا متناسب با منافع و مصالح خود موضع گرفتند. به نظر من این موضعی که ابتدا امریکاییها و سپس اروپاییها اتخاذ کردند، ناشی از آن است که هزینههای
بن سلمان برای کشورهای غربی و در رأس آنها امریکا بسیار زیاد شده است. هفت تا 10 روز قبل از ناپدیدشدن خاشقجی، ترامپ Trump بارها گفته بود که سعودیها و کشورهای عربی خلیج فارس، باید هزینه حفاظت امریکا از خودشان را پرداخت کنند و بعد اشاره کرده که بن سلمان از او اقدامی خواسته که امریکا در مقابل آن 4 میلیارد دلار درخواست کرده بود. به نظر میرسد هزینهسازی محمد بن سلمان برای غربیها و برای ترامپ که تاجر مسلک است، بیش از فایدهای است که آنان تصور داشتند. از اینرو ترامپ بهدنبال جایگزینی افراد دیگری از خاندان پادشاهی سعودی به جای محمد بن سلمان بوده و در این رابطه خاشقجی قربانی بازی قدرت امریکا درون خاندان حاکم پادشاهی سعودی شده. در چنین شرایطی، بن سلمان تلاش کرده با یک عملیات سلاخی به همه مخالفان خود در داخل خاندان سعودی بگوید هرکس وارد چنین بازیای شود، سرنوشت او همچون جمال خاشقجی خواهد بود.
تبعات این مسأله برای ایران چه میتواند باشد و آیا میتوان از این مسأله برای ایران هم تأثیری متصور شد؟
هرگونه تغییر در روابط عربستان و امریکا روی روابط ایران با این دو کشور بسیار مؤثر است. مثلث ایران، امریکا و سعودی در منطقه در همه تحولات منطقهای در جای جای جهان تأثیر گذاشته است و سعودیها بهدنبال این هستند تا امریکاییها را بهعنوان حامی سرسخت و پشتیبان اقدامات وحشیانه خود در یمن و پشتیبانی از تروریست Terrorist و حتی قتل خاشقجی قلمداد کند. در این جریان اخیر اما امریکاییها آن طور که مطلوب سعودی هاست عمل نمیکنند. این در حالی است که هرگونه نزاع و درگیری میان این دو باعث میشود که توجه هر دو کشور به سمت ایران کاهش پیدا کند. همچنان که پس از سفر ترامپ به ریاض و ملاقات او با پادشاهان و ملوک کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، دیدیم که نزاع میان قطر و سعودی توانست هدف از این نشست را که اقدام علیه ایران بود، تحتالشعاع قرار دهد؛ به طوری که امروز کسی از دستاوردهای آن اجلاس صحبت نمیکند؛ به غیر از ترامپ که در آن سفر توانست به یک قرارداد پرسود تجاری با سعودی دست یابد.
اینکه الان عربستان اعلام کرده نمیتوانیم کسری حذف نفت ایران را در بازارهای جهانی جبران کنیم را میشود ناشی از فضای فعلی امریکا و عربستان دانست؟
قطعاً توانایی امریکا و سعودی برای تحقق خواسته ترامپ مبنی صفر کردن فروش نفت ایران بیفایده بوده است. تصور من این است که سعودیها از طرف امریکاییها تحت فشار بودند تا نفت خود را به قیمت کمتری عرضه کنند که به نظر میرسد نتوانستند چنین تضمینی را به امریکا بدهند. تصور من این است که امریکاییها از سعودی خواستار چشمپوشی از بسیاری از درآمدها به نفع امریکاییها هستند، اما سعودیها بهدلیل مشکلات مالی ناشی از بلندپروازیهای محمد بن سلمان قادر به تأمین خواسته امریکا نیستند.
قبل از قتل خاشقجی، بن سلمان سفری به کویت داشت که این سفر هم پر تنش بود؛ مجموعه این تحولات و موضع ترکیه درقبال عربستان، آیا زمینه ساز تحولات جدیدی در منطقه خواهد بود؟
دستکم 30 ساله اخیر بویژه بعد از پایان جنگ تحمیلی منحنی قدرت سعودیها در منطقه رو به نزول بوده است. سعودیها زمانی یا حرف اول یا حرف دوم را در کشورهای عربی میزدند. امروزه آن ابهت و قدرت فروکش کرده و رو به ضعف نهاده است. قدرت سعودیها در لبنان، عراق، یمن، الجزایر و برخی از کشورهای عربی دیگر رو به کاهش است. با آمدن بن سلمان، شوک اعمال هیجانی که ناشی از تصورات آنان مبنی بر زودبازده بودن این اقدامات بود، اتفاقاً هزینه زیادی به سعودیها تحمیل کرد. این رویکرد جدید در عربستان، با روی کار آمدن یک رئیس جمهوری در امریکا مصادف شد که بسیار تاجر مسلک است و سعی میکند کار مجانی برای کسی انجام ندهد. بنابراین در چنین فرآیندی
بن سلمان تلاش کرد با بذل و بخشش مالی، برخی از کارها را پیش ببرد؛ اما در ادامه با زیاده خواهی ترامپ مواجه شد و بسیاری از طرحهای او در داخل سعودی مانند طرح 2030 و خارج از این کشور، بشدت سرکوب شد. ما نشانههای خشمناکی سعودیها از سرکوب این طرحها در قضیه برخورد آنان با سعد حریری یا ترور جمال خاشقجی میبینیم. بهنظر میرسد سعودیها با هدایتهای بن سلمان، گویی به سوی سقوط Fall و اضمحلال پادشاهی سعودی میروند. حملات یکپارچه اروپا و امریکا به بن سلمان در ماجرای ترور خاشقجی میتواند نشانهای از این باشد که آنان هم متوجه این امر شدند و به همین دلیل سعی میکنند عنصر جدیدی را وارد حاکمیت این کشور کنند.
ایران در ماجرای خاشقجی سکوت کرد تا اینکه به تازگی که ظریف توئیت کرد و رئیس جمهوری هم در دولت سخنرانی کرد. بازی ایران چه بود و چه باید میکرد؟
صرف نظر از اینکه عنصر کشته شده سابقاً هوادار کامل سیاستهای سعودی و محمد بن سلمان بوده است، ما از منظر اینکه جنایتی انجام شده، این قضیه را محکوم میکنیم؛ اما سرمایهگذاری بر این موضوع باید متناسب با حجم این جنایت Crime باشد. در ابتدا گفتم که ما درباره شهادت شیخ نمر قطعاً باید موضع محکمی میگرفتیم که گرفته شد، اما درباره خاشقجی نمیتوانیم موضع همسانی با جنایت شهادت شیخ نمر داشته باشیم.
درست است که موضع همسان نمیتوانیم داشته باشیم، اما ما در ماجرای شهادت شیخ نمر، با حمله به سفارت عربستان، بار دیگر ابتکار عمل را به عربستان بازگرداندیم.
در قضیه شهادت شیخ نمر سعودیها بازی را شروع کردند، اما برخی جناحهای داخلی برخلاف مصلحت در این بازی به سعودیها کمک کردند؛از جمله کسانی که در یک فضای هیجانی به سفارت حمله کردند. بخش دیگر هم کسانی بودند که با بزرگنمایی این موضوع، طوری وانمود کردند که گویی همه روابط تخریب شده میان ایران و سعودی مربوط به اعدام شیخ نمر است. تصور اینکه این حجم از دشمنی از سعودیها که پیش از حمله به سفارت وجود داشته و اذعان وزیر خارجه که سعودیها پیش از حمله دنبال بستن سفارت خود بودند، نشان میدهد که هر دو طرف مورد اشاره، یعنی کسانی که نابخردانه حمله کردند و کسانی که نابخردانه این موضوع را بزرگ کردند، طوری عمل کردند که نتیجه آن تطهیر سعودیها در برخورد با ایران شد.
البته حتی حالا هم تصور من این است که ما نباید به این موضوع دامن بزنیم. دشمنی سعودیها ربطی به حمله به سفارت در تهران یا کنسولگری در مشهد نداشت، بلکه از قبل هم وجود داشته است. کما اینکه من بهعنوان کسی که در مصر مسئول بودم، میدیدم که سعودیها بهصورت کاملاً دقیق و جدی روی ایران و حتی روی بحث جهانگردان ایرانی که به مصر آمده بودند تمرکز کرده بودند و به مقامات مصری گفته بودند که این رفت و آمدها خط قرمز ماست و تظاهرات و حمله به سفارت ایران در قاهره را همینها طراحی کرده بودند. این واقعه مربوط به اول سال 92 است. از اینرو ما نباید در بازی که سعودیها طراحی کردند تا خودشان را در قضیه قطع روابط با ایران، بیگناه بدانند، در زمین آنان بازی کنیم.
خواندنی های رکنا را در اینستاگرام دنبال کنید
ارسال نظر