به گزارش رکنا به نقل از رای الیوم، آمریکا به آرامی در مسیر فروپاشی در حرکت است و یکی از علل اصلی آن پذیرش سیاست اسرائیل مبتنی بر انکار حقوق عربی و فلسطینی است.

محمد عیاش در مقاله خود نوشت: هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا گفته است، فرق اساسی بین سیاستمداران و فرهیختگان این است که سیاستمداران باید فوری اقدام کنند و در بسیاری از مواقع فرصتی برای اصلاح اشتباهاتشان ندارند در حالیکه فرهیختگان به اندازه کافی وقت برای تفکر و اندیشیدن و ساماندهی مجدد افکارشان بر اساس تحولات و متغیر‌ها در اختیار دارند. درباره سیاستمداران بر اساس رفتار‌ها و عملکردهایشان و نه حرف‌هایشان قضاوت Judgment می‌شود.

رفتار دولت آمریکا در این اواخر نشان می‌دهد که از برنامه ریزی و سازماندهی نکردن رنج می‌برد در نتیجه نمی‌تواند یک دیدگاه درست درباره مسائل ارائه کند به همین دلیل می‌بینیم در بیشتر اوقات در آخرین لحظه از زمان باقی مانده برای موضع‌گیری یا تصمیم گیری به شبه توافقی دست می‌یابد و بیشتر تصمیمات احتمالا در هواپیما گرفته می‌شود!

جرج دبلیو بوش پسر، رئیس جمهور پیشین آمریکا تحت تاثیر حملات به برج‌های تجارت جهانی در یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ باید تصمیمات دشواری می‌گرفت با این گمان که عاملان حملات را به دست عدالت می‌سپارد، احتمال بروز فاجعه مشابه را از بین می‌برد و جهان امن‌تر می‌شود، بنابراین حمله به افغانستان و عراق به منزله اوج همین راهبرد پیش‌دستانه بود. اما بروز حوادث Accidents طی هفده سال نشان داد چه اشتباهات آشکاری در سیاست آمریکا و انگلیس اتفاق افتاد.

مخالفان تصمیماتی که بوش در سیاست خارجی گرفت، تاکید می‌کنند او مسئول هرج و مرج کنونی است که سبب تشکیل سازمان‌های تروریستی و علاوه بر این سبب افزایش هزینه‌های دفاعی شد که بودجه را تحت تاثیر قرار داد و با اینکه آمریکا تبلیغ می‌کند که حامی امنیت و صلح بین المللی است به اعتبار آمریکا در جهان لطمه زد.

حمله به عراق یک خطای راهبردی به شمار می‌رود، زیرا به اندازه کافی سند و مدرک وجود نداشت که عراق دارای سلاح کشتار جمعی است و تونی بلر، نخست وزیر اسبق انگلیس به این امر اعتراف و از ملت عراق عذرخواهی کرد و گفت: قربانی اطلاعات اشتباه بود. در حالیکه او در آن زمان گفت حتی اگر عراق سلاح کشتار جمعی نداشته باشد با آمریکا در این حمله مشارکت خواهیم کرد البته تصمیم گیری در اختیار این دو نبود، در آن زمان به دست اسحاق شامیر، جنایتکار نخست وزیر وقت اسرائیل بود که بوش را تهدید کرد فوری ضد عراق اقدام کند در غیر این صورت جنگنده‌های اسرائیلی بغداد را بطور مستقیم بمباران خواهند کرد.

از نظر خصومت و دشمنی واکنش واشنگتن غافلگیرکننده نبود. فرق میان جرج بوش و روسای جمهور قبلی در روش و نه در ماهیت بوده است و از نظر هدف و نگرش یک تحول انقلابی به شمار نمی‌رود. به عبارت دیگر بطور کلی مداومتی در راهبرد آمریکا قبل و بعد از بروز اقدامات زشت وجود دارد و تفاوت در فرهنگی است که رئیس جمهور آمریکا از آن برخوردار است و در بیشتر مواقع صحبت از اشتیاق رئیس جمهور آمریکا به مطالعه و تالیف نیست در نتیجه در سال‌های اخیر روسای جمهوری بر آمریکا حکومت کردند که لحظه‌ای و تحت تاثیر حوادث لحظه‌ای تصمیم گرفتند. هنوز سیاست زور نقش اصلی را بازی می‌کند.

هفده سال پس از حوادث یازده سپتامبر چالش‌های مرحله آینده رو به افزایش است و بروز تهدید‌های جهانی بطور جزئی شیوه تفکر سنتی را تغییر می‌دهد. این بار واقعیت‌ها اجازه نمی‌دهند اقدامات یکجانبه اتخاذ شود و حتی زمینه برای ایجاد ساختار‌ها و بنیان‌های چند جانبه فراهم گردد. وضع کنونی واشنگتن و دونالد ترامپ Trump رئیس جمهور آن وضع بهتری نیست، بحران‌ها از هر سو او را محاصره کرده است، خطرناکترین بحران داخلی است، اعتماد به وی از دست رفته و هر روز اتهاماتی علیه مقامات بلند پایه (کابینه ترامپ) مطرح می‌شود و صحبت از چگونگی برکناری رئیس جمهور با استفاده از ابزار‌های قانونی به میان می‌آید.

در سطح خارجی نیز طرف‌های مختلف در برابر آمریکا جبهه گیری کردند در حالیکه هر روز تحریم‌های جدیدی علیه چین، روسیه، ایران، کره شمالی و برخی از کشور‌های آمریکای لاتین وضع می‌شود و ممکن است فهرست این کشور‌ها طولانی‌تر شود. در نتیجه آمریکا با واقعیتی با این مضمون روبروست که هر گاه واشنگتن کشوری را مجازات می‌کند آن کشور به لیست کشور‌های تحریم شده اضافه می‌شود.

رئیس جمهور تغییر می‌کند، اما راهبرد دگماتیسم آمریکا تغییر نمی‌کند، در یک مسیر ادامه می‌دهد و قدرتش را بدون در نظر گرفتن متغیر‌ها تقویت می‌کند. در نتیجه با در نظر گرفتن این واقعیت که پل Bridge فندلی، صاحب کتاب «چه کسی جرات می‌کند حرف بزند» مطرح کرد که سقوط Fall دولت حتمی است و یکی از علل اصلی آن پذیرش سیاست اسرائیل مبتنی بر انکار حقوق عربی و فلسطینی و قلدری در برابر مخالفان است، می‌توان گفت: آمریکا در مسیر فروپاشی تدریجی در حرکت است.