علیرضا محجوب (دبیرکل خانه کارگر) در چهارمین جلسه نشست‌های انقلاب محرومین به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی که در محل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برگزار شد، با بیان اینکه مفاهیمی مثل انقلاب، بحران، تغییر و تحول واژه‌هایی هستند که حول مفهوم مشترکی معنا می‌یابند، گفت: من به عنوان یک تحصیلکرده رشته تاریخ و در عین حال فردی که از سال‌های قبل از انقلاب با اعتراضات کارگری آشنایی داشته است، نگاه خاص خود را به این مفاهیم دارم.

وی با یادآوری اینکه همواره میان آرمان‌ها و توقعات، اختلاف وجود دارد؛ افزود: انقلاب اسلامی ایران به پیامبر اسلام ارجاع می‌شود؛ اما اگر با دقت نگاه کنیم می‌بینیم بعد از وفات حضرت محمد (ص) افراد با جریان‌های خاصی به وجود آمدند که هر کدام در عین تفاوت با دیگری مدعی پیروی از اسلام پیامبر بودند.

وی افزود: بر همین اساس نمی‌توانیم نسبت به وقایع تاریخی به صورت مقطعی نگاه کنیم. واقعیت تاریخی را باید در طول بستر زمانی آن مورد مطالعه قرار دهیم.

دبیرکل خانه کارگر افزود: در سال‌های بعد از دهه ۵۰ هجری شمسی، جریان‌های مارکسیستی فعال در جامعه ایران با تکیه به جمله معروف لنین مبنی بر اینکه تاریخ و انقلاب توقف‌ناپذیرند، مدعی بودند که انقلاب یک پدیده پرولتاریایی اقتصادی است و می‌تواند مسیر پایان حرمان بشر را نشان دهد، قصد داشتند نبض امور را در دست بگیرند.

وی ادامه داد: چنین تفکری البته از سال‌های قبل از پیروزی انقلاب مشروطه نیز در جامعه وجود داشت. آن زمان که شخصیت‌هایی مثل سلیمان میرزا اسکندری در تشکیل حزب اجتماعیون عامیون حضور موثری داشتند نیز این اندیشه وجود داشت که انقلاب حد و مرز ندارد.

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با بیان اینکه باید برای بررسی تحولات منجر به انقلاب اسلامی مرزهای ذهنی موجود را برداشته و با نگاه جدیدی وقایع ۴۰ سال گذشته را رصد کنیم، گفت: اگر به سال‌های نزدیک انقلاب بازگردیم متوجه می‌شویم که در آن زمان تمام گروه‌ها و جریان‌ها در ضرورت نبودِ شاه به اجماع رسیده بودند. این مساله یک خواست اجتماعی، سیاسی و اقتصادی واحد بود که هم چریک‌های فدایی و هم مجاهدین خلق و هم جریانات مبارز اخیر اسلامی و هم روشنفکران در مورد آن اشتراک نظر داشتند.

وی با یادآوری اینکه مشابه چنین اتفاقی در حرکت‌های انقلابی سایر جوامع نیز تکرار شده است، افزود: مثلا در زمان استعمار انگلیس، مسلمانان و هندو‌ها بر سر ضرورت کسب استقلال Esteghlal و رهایی از استعمار بریتانیا اتفاق نظر داشتند. در فرانسه از جریان‌های چپی تا جریان‌های دست راستی به رهبری دالتون همه متفق بودند که باید به خاندان پادشاهی لوئی نه بگویند. همینطور در روسیه نیز همه چریک‌ها و جریان‌های ملی متفق بودند که باید در مخالفت با خاندان تزار فعالیت کنند. در آمریکای پیش از رهایی از سلطه امپراتوری بریتانیا نیز همه مهاجران متفق بودند که باید برای کسب استقلال تلاش کنند.

وی ادامه داد: این وحدت و اشتراک دیدگاه به معنی آن نیست که بعدا بگوییم در جریان پیروزی یک انقلاب فقط یک جریان خاص حضور داشته است.

وی افزود: معتقدم در جریان‌های انقلابی همیشه یک پیش‌آگاهی وجود دارد. انقلاب پدیده‌ای نیست که یک شبه اتفاق بیفتد؛ این تحول اجتماعی محصول رخدادهایی است که در ادوار مختلف انباشته شده است. برای همین وقتی یک جامعه به مرحله انقلاب می‌رسد، افراد نمی‌توانند بی‌تفاوت باشند. در چنین جامعه‌ای یا طرفدار انقلاب هستند یا علیه انقلاب.

وی افزود: با این مقدمه می‌خواهم بگویم که حتی اگر باز هم به گذشته برگردم، راهی غیر از همراهی و پیوستن به انقلاب برای خود نمی‌بینم. آن زمان همه گروه‌ها از جریان‌های راست مانند جبهه ملی گرفته تا گروه‌های مارکسیستی چپ متفق بودند که شاه باید برود و برای همین در اعتراض‌ها هر کس با آرمان‌ و مواضع خود مشارکت می‌کرد.

محجوب افزود: برای همین اگر وقایع پیش از انقلاب صد بار دیگر دوباره تکرار شود باز هم راهی غیر از انقلاب وجود ندارد. اینجا صحبت از وحدت ملی در میان است؛ هیچکس نمی‌تواند کنار بکشد؛ خط وسطی وجود ندارد. برای همین بود که آن زمان، اکثریت جامعه طرفدار انقلاب و اقلیت نیز هوادار شاه شدند.

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود به خواسته‌ها و دستاوردهای انقلاب اسلامی پرداخت و افزود: در سال‌های بعد از انقلاب ما با افرادی مانند احمد توکلی در رابطه با مسائل اقتصادی اختلافات فاحش داشتیم. ایشان و همفکرانش مدعی بودند که به استناد قوانین شرعی مالکیت در بخش خصوصی هیچ محدودیتی ندارد. اما در مقابل من و همفکرانم معتقد بودیم که در مسائل اقتصادی باید به سمت عدالت اجتماعی حرکت کنیم و این اتفاق با نامحدود قلمداد کردن موقعیت ثروتمندان، شدنی نیست. برای همین آن زمان این دو گروه علیه یکدیگر انتقادات تندی مطرح کردند که مشروح آن‌ها امروز در آرشیو روزنامه‌های مختلفی مثل کیهان و جمهوری اسلامی موجود است.

وی افزود: درست است که حالا میان این دو دیدگاه نوعی نزدیکی حاصل شده است؛ اما آن زمان اینطور نبود.

وی در عین حال با یادآوری اصول ۴۳ و ۴۴ قانون Law اساسی گفت: در این اصول، اقتصاد ایران به سه بخش دولتی، خصوصی و تعاونی تقسیم شده است. برای همین از آن می‌توانیم به عنوان میثاق قانون اساسی و انقلاب یاد کنیم. خاطرم هست آن زمان در این مورد اختلاف‌ نظرهایی وجود داشت؛ جدا از تفاوت دیدگاه‌هایی که با همفکران آقای توکلی داشتیم، گروه‌های چپ نیز مدعی بودند که این تقسیم‌بندی اقتصادی با دیدگاه‌های سوسیالیستی تفاوت دارد و بیشتر به سوءاستفاده بخش خصوصی از ظرفیت قانون اساسی منجر می‌شود.

وی با بیان اینکه امروز برخی در خصوص دستاوردهای اقتصادی انقلاب اسلامی احساس شکست‌خوردگی دارند، افزود: این شکست ناشی از ابهام در انقلاب نیست؛ بلکه همانطور که گفتم در قانون اساسی همه‌چیز به صراحت روشن است. حوزه‌های بخش خصوصی به دقت تفکیک شده و این بخش باید در کنار بخش تعاونی و عمومی و دولتی در عرصه اقتصادی فعالیت کند؛ اما مساله این است که از این اصول مترقی دور شده‌ایم. برای همین عده‌ای با مشاهده تبعیض‌ها و سوءاستفاده‌هایی که از خصوصی‌سازی شده است، احساس سرخوردگی و شکست می‌کنند.

وی با بیان اینکه تقسیم‌بندی اقتصاد به سه بخش دولتی، خصوصی و تعاونی در علم اقتصاد، مختلط نامیده می‌شود، افزود: زمانی که قانون اساسی نوشته می‌شد، بابت این تقسیم‌بندی شدیدا مورد انتقاد بودیم؛ اما حالا هیچ اقتصادی را نمی‌توان در دنیا پیدا کرد که در آن برای سه بخش دولتی، خصوصی و تعاونی، تعیین سهم نشده باشد؛ حتی در آمریکایی که مدافع اقتصاد بازار Store آزاد است از اوایل دهه ۹۰ دولت‌ها وارد عرصه حمایت از بنگاه‌های کوچک شده‌اند و از سیاست حمایت محض عدول کرده و به اقتصاد مختلط روی آورده‌اند.

دبیرکل خانه کارگر با بیان اینکه تا زمانی که مناسبات اقتصادی کشور مطابق اصول ۴۳ و ۴۴ قانون اساسی تنظیم شده بود، کمتر کسی در جامعه وجود داشت که از وجود نابرابری‌ها احساس سرخوردگی کند، افزود: علت این است که تا آن موقع، قانون اساسی جلوی چپاول را گرفته بود؛ اما وقتی عده‌ای پیدا شدند که بدون برگزاری رفراندوم اجرای این اصول را تغییر دادند و ناکارآمدی‌ها و تبعیض‌ها به چشم آمد، سرخوردگی‌ها بالا گرفت.

وی با یادآوری اینکه عدول از اجرای اصول مترقی قانون اساسی هیچ کمکی به بهبود عدالت اجتماعی نکرده است، افزود: قبل از انقلاب نیز همینطور عمل شد و برای همین بود جامعه آن زمان انقلاب کرد.

وی ادامه داد: در نهج‌البلاغه از زبان حضرت علی (ع) در توضیح تفاوت میان بخشش و عدالت آمده است که با بخشش چیزی از جای خود خارج و با عدالت چیزی به جای اصلی خود بازمی‌گردد. متاسفانه در سنوات اخیر افرادی پیدا شدند که این کلام امام اول شیعیان را درک نکردند؛ برای همین انقلاب را خیرات کرده و با تکیه بر مفاهیمی مثل توسعه و پیشرفت، از عدالت اجتماعی که آرمان اصلی انقلاب بود دور شده‌اند.

وی افزود: این افراد مدل‌های بزک شده‌ای را برای خصوصی‌سازی اجرا کرده‌اند که در عمل باعث نقض قانون اساسی شده است؛ حتی اگر با دقت نگاه کنیم نتیجه اشتباهات این افراد در شکل‌گیری جریانات اخیر هم ریشه داشته است.

محجوب ادامه داد: آن‌ها به جای آنکه اشتباهات خود را قبول کنند، می‌گویند می‌خواهیم برای کمک به مردم گرسنه و فقیر، یارانه و کالا بدهیم؛ این اقدام درستی نیست. کمک به فقرا با کمک به افراد بیکار تفاوت دارد؛ باید هر چه زود‌تر به دستاوردهای انقلاب اسلامی یعنی اجرای اصول ۴۳ و ۴۴ قانون اساسی بازگردیم.

محجوب با یادآوری اینکه در زمان دولت شهید رجایی نسبت بودجه دولت به حجم تولید ناخالص ملی عدد ۲۹ به ۱۰۰ بود، افزود: این عدد در دولت مهندس موسوی به نسبت ۳۶ به ۱۰۰ تغییر پیدا کرد.

وی ادامه داد: این انتظار می‌رفت که این مسیر را به آرامی طی کنیم؛ اما پس از جنگ حرکت‌هایی صورت گرفت که باعث شد انقلاب با ابهام روبه‌رو شود. سیستم اقتصادی و اجتماعی‌ که برآمده از این انقلاب بود، جای خود را به آرمان‌هایی داد که امروز باعث سرخوردگی شده‌است.

وی گفت: بعضی وقت‌ها ممکن است انسان در ارزیابی توانایی‌های خود دچار اغراق شود و همین مساله تحرک و پیشرفت را سخت‌تر می‌کند. در نمونه‌های اجتماعی نیز جوامعی که دارای تمدن کهن هستند زمان زیادی را لازم دارند تا بتوانند دوباره به شکوفایی برسند. این مسیر قطعی و آنی نیست بلکه باید بطئی و تدریجی ایجاد شود.

وی تاکید کرد: در عرصه اقتصادی بازگشت به قانون اساسی و اقتصادی مختلط، مبتنی سه بخش خصوصی، دولتی و تعاونی، یک ضرورت است و باعث دور شدن از بستگی به سوداهای سرمایه‌داری می‌شود.

وی همچنین افزود: در بعد اجتماعی نیز باید نظم و انضباط و تعهد را تقویت کنیم. مادامی که الگوهای رفتاری باعث می‌شود که انسان‌ها نسبت به مسائل نیازمندان و ضعفا دور شوند، چهارچوب‌های انقلاب نامحدود است. برای همین باید به سمتی برویم که همه نسبت به مسائل یکدیگر دغدغه داشته باشند.

وی با تاکید بر لزوم توجه به مساله عدالت اجتماعی افزود: مساله عدالت، ابعاد وسیع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارد. متاسفانه امروز به نام توسعه و پیشرفت از این اهداف فاصله گرفته‌ایم؛ درحالی‌که عدالت‌خواهی از زمان پیش از مشروطیت تا بعد از انقلاب اسلامی همواره یکی از مطالبات مهم اجتماعی بوده است.

محجوب افزود: برای همین احیای گفتمانِ داد‌خواهی مظلومان مهم‌ترین جنبه‌ای است که می‌تواند ما را زنده نگه دارد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.