بر سر یک فرش که به علت مرگ بافنده و سه تن از صاحبانش، آن را شوم می‌دانند نزاعی بین دو برادر برپا شد. این دو برادر که حسن و حسین نام دارند توسط ماموران  نارمک همراه فرش به پاسگاه منتقل شدند. حسن برادر کوچک‌تر گفت پدر ما بتازگی فوت کرده و ما جز بر سر تقسیم یک فرش اختلاف دیگری با هم نداریم، زیرا این فرش داستان غم‌انگیزی دارد روزی که پدر ما مرد، یکی از همشهری‌های ما که برای گفتن تسلیت به خانه ما آمده بود گفت که این فرش شوم باعث مرگ پدرت شده است از او توضیح بیشتری خواستم جواب داد:

این فرش را دختری به نام طوبی برای جهیزیه‌اش با دست خودش بافت، ولی یک روز پیش از رفتن به خانه شوهر در چاه افتاد و مرد. پدر طوبی پس از سه ماه روی همین فرش سکته کرد و فرش به عوض بدهی وی به کربلایی علی داده شد. کربلایی علی فرش را به خانه‌اش برد، او نیز پس از 50 روز حصبه گرفت و مرد. زن او فرش را به پدر شما داد تا یک دانگ از زمین را که با کربلایی علی به شراکت داشته پس بگیرد. پدر شما هم چند ماه بعد به همین سرنوشت دچار شد. حسن افزود:  از آن روز من از این فرش نفرت دارم و برادرم موقع تقسیم اثاثه خانه، زرنگی کرد و این فرش را به من داد، ولی من قبول نکردم امروز می‌خواستم آن را آتش بزنم که نزاعمان شد.

حسین ضمن تائید اظهارات برادرش قبول کرد که فرش را خود او بردارد. حسین می‌گفت که به خرافات عقیده ندارد و هدفش از دادن فرش به برادرش این بود که او نیز فرش داشته باشد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی