ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود - قسمت چهارم
جن ها عروس را دیوانه کردند
رکنا: طوبی ساقی / ماجرا از روز زایمان انیس خانم و گمشدن این زن و چند نفر دیگر در یک کوچه آغاز شد.
زهرا خانم ،زن همسایه که از گم شدن این چند نفر که شوهرش نیز در بین آنها بود دلهره داشت وقتی از زبان مادر شوهرش قصه ای خیالی شنید که امکان دارد جن ها به انیس و بقیه افراد مفقود شده آسیب رسانده باشند دلواپسی و دلهره اش چندین برابر شد. او در کمتر از چند ساعت با اتفاق های عجیب و غریبی روبه رو شد که آخرین آن شبحی بود که از باغچه بیرون پرید و مثل سایه از دیوار بالا رفت و غیب شد. او که ترسیده بود با شنیدن صدای قهقهه خنده ای از پشت پنجره بیهوش شد. اما ادامه ماجرا :
زهرا و مادر شوهرش از ترس به داخل اتاق دویدند. همان لحظه چشمش به خواهرشوهرش افتاد. محبوبه با صدای بلند می خندید و می گفت:چقدر تر سو شدی دختر با دیدن یه گربه فسقلی جیغ زدی واز ترس داشتی سکته می کردی. زهرا پرسید:گربه ،یعنی شبح سیاهی که از باغچه بیرون پرید گربه بود؟.
در این لحظه مادر شوهرش که کنار او ایستاده بود گفت:گربه لعنتی ،من هم زهر ترک شدم. این گربه ها چشمانشان جن دارد و... . محبوبه با شنیدن این حرف گفت:ای بابا باز شروع کردی مادر جان ؟. اسم جن را به زبان میاری و عروس مان دوباره دیوانه می شود. نگاه غضبناک زهرا خانم با این حرف به سمت خواهر شوهرش برگشت او گفت: دست شما درد نکنه محبوبه خانم حالا عروس تان خل و چل و دیوانه است دیگر محبوبه که دستپاچه شده بود جواب داد:نه عزیز دلم. در این چند ساعت آن قدر حرف ها و کارهای عجیب و غریبی از تو و مادرم دیده ام که حوصله ام سررفته است الان هم یهویی این جمله از دهانم در رفت.
زهرا خانم دستی به پیشانی اش کشید و با نگرانی گفت:محبوبه جان ،نمی دانم چه بلایی سر انیس خانم ، شوهر و بچه هایش ،شوهرش ، برادرتو، آقا رجب و طاهره خانم زن آقا رجب آمده است. دلم از ظهرهزار راه رفته است خودت را بگذار جای من در کمتر از چند دقیقه این همه آدم غیب شان می زند و بعد هم ماجراهایی که خودت شاهدش بودی و... .
صدای قهقهه محبوبه دوباره بلند شد. اتاق تاریک بود. محبوبه پشت به نور ایستاده وصورتش دیده نمی شد. خواهر شوهر زهرا خانم همان طور که کنار پنجره ایستاده بود جلو آمد. زن جوان لحظه ای به چشمان خواهر شوهرش خیره شد و گفت:محبوبه ،چشم های تو هم یه جوری شده اشت. جلو نیا که می ترسم. او با ترس و لرز به سمت مادر شوهرش برگشت. پیرزن داد زد و گفت :محبوبه...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
نویسنده: طوبی ساقی
ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود - قسمت اول
ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود - قسمت دوم
ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود- قسمت سوم
ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود- قسمت پنجم
ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود - قسمت ششم
ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود - قسمت هفتم
ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود - قسمت هشتم
ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود - قسمت نهم (پایانی)
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
شوهرم تعقیبم کرده بود و وقتی با بهمن وارد خانه شوم شدیم، پلیس ما را در وضعیت بد دستگیر کرد
تقاضای عجیب یک قاتل برای اعدام شدن از قاضی دادگاه تهران + عکس
با خواستگار خواهرم ازدواج کردم!
شمع که خاموش شد صدای وحشتناکی از حیاط آمد و عروس باردار ..!
اعتراف عجیب راننده شیطان صفت پس از آزار دختر جوان تهرانی
بهار نوعروس 30 روزه زندانی شد!
۳۸ دقیقه وحشت از حمله موشکی به ایالت هاوایی امریکا
محاکمه نامادری به خاطر قتل دخترخوانده 16 ساله در شهر ری
وقتی شوهرم مهمان جوانش که یک زن بود را معرفی کرد، خشکم زد!
راز شوم نوعروس در خانه مادرشوهرش لو رفت / وقتی به مهمانی های شبانه می رفتم ..!
یک زن از دختران آشتیان برای خودش خواستگاری می کرد و ..!
مأموریت ویژه کماندوهای ارتش ایران در عملیات نجات ملوانان گرفتار در نفتکش + عکس
فروشنده دختر برای نجات از دست صاحبکار شیطان صفت، شرور اجیر کرد!
ورود کشتی ژاپنی برای آغازعملیات سرد کردن کشتی
ارسال نظر