سیاهپوشان چشم انتظار / گفتگو با بازمانده ها و مجروحان زلزله کرمانشاه +عکس
حوادث رکنا: خانهها ویران شده؛ همهجا بوی غم و ماتم میدهد. به هر جا نگاه میکنی فقط درد است و ناله. اینجا سرپل ذهاب است. منطقهای که در عرض یک شب به ویرانه تبدیل شده است. خانوادههای عزادار، اشکریزان و ماتمزده به خانههایشان که به آوار تبدیل شده، خیره شدهاند. کاری از دستشان برنمیآید جز اشک ریختن و فریاد زدن؛ بعضیهایشان بهت زدهاند و حتی اشک هم نمیریزند.
در میان جمعیت زنی تقریبا میانسال ایستاده است. سرتا پا سیاه پوشیده است. مرتب اشک میریزد. هنوز شوکه است. روی زمین نشسته و به آوار روبهرویش خیره شده و گاهی بلند و گاهی آهسته گریه میکند. با پرسیدن نخستین سوال مرا بغل میکند و زار میزند.
در میان اشکهایش میگوید: «یکشبه خانوادهام برای همیشه رفتند. تنها ماندهام. فقط به من بگویید باید چهکار کنم. ٤فرزندم رفتند. شوهرم رفت. همه آنها زیر آوار ماندهاند. میبینید که سر تا پا سیاه پوشیدهام! دیشب بیآنکه بدانم قرار است چه بلایی سرم بیاید، سیاه پوشیدم. حالا دیگر برای همیشه سیاهپوش شدهام. یکی به من بگوید که از این به بعد بدون خانوادهام، بدون فرزندانم باید چهکار کنم.
دخترم تازه دانشگاه قبول شده بود. میخواست درس بخواند. شب قبل در کنار هم خیلی خوشحال بودیم. بهخاطر دخترم همگی کلی گفتیم و خندیدیم. حالا باید بدون آنها، بدون خانه و زندگیام آواره شوم. ای کاش من هم همراه آنها مرده بودم. کاش من هم الان زیر آوار در کنارشان بودم.»
اینها را میگوید و فریاد گریه سر میدهد. کمی آن طرفتر مردی اشکریزان پسربچه دو سالهاش را بغل گرفته؛ پسرش غرق در خون است و از درد گریه میکند. وقتی از او درباره خانوادهاش میپرسم، اشکریزان جواب میدهد: «لحظهای که زلزله آمد، هول شدیم. من و همسر و فرزند دیگرم بلافاصله از خانه فرار Escape کردیم. پسرم به همراه مادربزرگش در خانه جا ماندند. بلافاصله پسرم را نجات دادم و او مجروح شد. الان پایش شکسته و به سرش هم ضربه وارد شده است. اما مادرم زیر آوار ماند و جان باخت.
همسرم همچنان شوکه است و نمیتواند صحبت کند. لحظه خیلی وحشتناکی بود. حالا پسرم دارد درد میکشد. همسایههایمان همگی عزادار شدهاند. هرکس یک نفر از اعضای خانوادهاش را از دست داده است. نمیدانیم برای غم خودمان اشک بریزیم یا همسایهها و دوستانمان؛ یکشبه همه زندگیمان را از دست دادیم و نمیدانیم باید چهکار کنیم.»
در میان جمعیت زن جوان دیگری نیز روی زمین افتاده و تمام پاهایش سوخته است. از درد ناله میکند و اصلا نمیتواند حتی صحبت کند. میگویند که او هنگام وقوع زلزله در کنار سماور روشن بوده و آب جوش روی پاهایش ریخته است.
حتی فرزند خردسالش هم در این حادثه Incident سوخته است. مرد جوان دیگری هم دوقلوهای ٨ماههاش در زیر آوار زخمی و به بیمارستان منتقل شدهاند. او نیز در اینباره میگوید: «هنگام فرار دوقلوها را بغل کردیم و داشتیم از خانه بیرون میآمدیم که ناگهان آوار ریخت. دوقلوها مجروح شدند. همسرم پیش آنها در بیمارستان است و میگوید آنجا اوضاع خیلی بد است. تعداد مجروحان زیاد شده و مرتب مصدوم به آنجا منتقل میکنند.
من هم اینجا ماندهام تا به همسایگان و فامیلهایم کمک کنم. از هر کسی که میشناسم حداقل یک نفر جان باخته و تعداد زیادی مجروح شدهاند. ما اینجا اوضاع خوبی نداریم و از شب قبل تا حالا نه غذا خوردهایم و نه خوابیدهایم. بیشتر آشناها و دوستانم منتظرند تا عزیزانشان را از زیر آوار بیرون بیاورند. تمام شهر به یکباره با خاک یکسان شده است.»
اشکهای اهالی روستای کوئیک
روستای کوئیک حسن از توابع سر پل Bridge ذهاب است. به گفته اهالی این روستا، ٥٨ نفر از اهالی بر اثر زلزله کشته شدهاند. علیمحمد محمدی، یکی از اهالی این روستاست که همسر و فرزند کوچکش را از دست داده است. او در اینباره میگوید: «لحظه وقوع زلزله خیلی وحشتناک بود. در یک ثانیه آسمان و زمین پر شد از دود و خاک و گرد و غبار. صدای وحشتناکی هم داشت.
همسرم به همراه دخترم به خانه مادرش رفته بود. مادرزنم تازه سه روز بود که فوت شده بود. برای همین همسرم به آنجا رفته بود تا به همراه خواهرهایش مراسم تعزیه و عزاداری برگزار کنند. من هم به همراه ٤ فرزند دیگرم در خانه بودم که زلزله آمد. من و ٤ فرزندم زنده ماندیم اما همسرم و دختر کوچکم که در خانه مادرزنم بودند، جان باختند. دخترم کلاس دوم ابتدایی بود که او را از دست دادم. سه خواهرزنم هم در این حادثه جان باختند. خانه مادرزنم بهطور کامل تخریب شده و آوار روی سر آنها ریخته بود. برای همین همهشان جان باختند.»
زن میانسال دیگری نیز از اهالی روستای کوئیک حسن است. او که هنگام حمام کردن دخترش متوجه زلزله شده بود، توانست فرزندانش را نجات دهد. این زن توضیح میدهد: «میخواستم دختر کوچکم را حمام کنم که ناگهان همه جا لرزید. بلافاصله متوجه زلزله شدم و خودم را روی دو فرزندم انداختم. مجروح شدیم اما همگی زنده ماندیم. ما را از زیر آوار بیرون کشیدند. بعد از اینکه از شوک بیرون آمدم، متوجه شدم که دو خواهرم را از دست دادهام.»
بهزاد کریمی هم اهل روستای کوئیک صیفوری است. بیشتر فامیلها و بستگانش را از دست داده است. میگوید ١٦٠نفر فقط در همین روستا کشته شدهاند. او توضیح میدهد: «در این روستا بالای ١٠٠نفر کشته شدند که آمارها نشان میدهد ١٦٠نفر بودهاند. خود من بستگان زیادی را در این حادثه از دست دادم. فقط به خانه دوستان و آشنایانم میروم و به آنها برای پیداکردن افراد زیر آوار مانده کمک میکنم. یک خانواده ٧ نفره هنگام فرار در راهروی خانه گرفتار شدند و آوار روی آنها ریخت. تمام آن خانواده جان باختند.»
حشمت مهدوی، یکی دیگر از اهالی این روستا میگوید: «ما ساکن یکی از ساختمانهای مسکن مهر بودیم. طبقه سوم زندگی میکردیم. ساعت ١٠ بود که در سایت دیدیم در ازگله زلزله آمده است. چند ثانیه هم نشد که ناگهان همهجا لرزید و برق رفت. بلافاصله فرار کردیم و به راه پله آمدیم. آنجا دیگر تعادلمان را از دست دادیم و افتادیم روی زمین، اما همه خانواده و اهالی ساختمان زنده ماندیم. ولی ساختمان بهطور کامل تخریب شد و هیچ چیز از ساختمان باقی نماند. این ساختمان تنها یک کشته داشت.»
پیرمردی که تنها ماند
روستای زرده هم در لیست روستاهای تخریبشده است. آمار قربانیان در این روستا به ١٢نفر میرسد. در میان کسانی که عزیزانشان را در این حادثه هولناک از دست دادهاند، حال سید فریدون حسینی از همه بدتر است. او که ٢٩سال پیش ٧ نفر از اعضای خانوادهاش را از دست داده بود، حالا با از دست دادن چهار عضو دیگر خانوادهاش از همیشه تنهاتر شده؛ سیدفریدون حسینی از اهالی قدیمی روستاست. در روز بمباران ٧ نفر از خانوادهاش را از دست داد و برای دفن کردن آنها در روستا ماند و به همین طریق شیمیایی شد. او حدود ١٠ کتاب ازجمله شاهنامه و امیرارسلان نامدار را با چشمانش که حالا از آثار گازهای شیمیایی کمبینا شدهاند، به زبان کردی اورامی بازگردانده است. سال ٦٧، ٥ برادر و پدر و فرزندش را با دستهای خودش شست و به خاک سپرد.
حدود ٧٠سال دارد. او خودش پدر و پسر و برادرانش را در میان مردهها پیدا کرد و به خاک سپرد. حالا با شنیدن خبر فوت ٤نفر دیگر از اعضای خانوادهاش که دو نفر آنها نوههایش بودند، دوباره حالش بد شده و در بیمارستان بستری است. برهان احمدی یک مستندساز در سنندج درباره فریدون حسینی میگوید: «من فریدون حسینی را از نزدیک میشناسم. حال فریدون اصلا خوب نیست و حتی نمیتواند صحبت کند. شوکه شده؛ از وقتی شنیده که نوههایش را از دست داده است، فشارش بالا رفته و در بیمارستان بستری شده است. او پیش از این هم حال خوبی نداشت و بیمار بود. حالا هم حالش بدتر شده است. نوههایش خردسال بودند و فریدون آنها را خیلی دوست داشت. حالا باز هم باید روزهای تلخ چندسال پیش را تجربه کند. او دیگر توان گذشتهها را ندارد و نمیتواند مرگ خانوادهاش را تحمل کند.»
احمدی درباره روستای زرده نیز میگوید: «روستای زرده در دالاهو بین ذهاب و اسلامآباد قرار دارد. ما یک زرده بالا و یک زرده پایین داریم که روستای زرده پایین به دلیل نوع بافت قدیمیاش بهطور کامل تخریب شده است.
مجروحان همگی به بیمارستان طالقانی کرمانشاه منتقل شدهاند. هنوز آمار دقیقی از مجروحان و حتی وضع آنها در دست نیست ولی بعضی از مجروحان حال وخیمی دارند. در کل ١٢نفر هم در این روستا جان خود را از دست دادهاند.»
دکتر کرمی یکی از پزشکان بیمارستان طالقانی درباره وضع مجروحان و اهالی روستاها میگوید: «اوضاع روستای زرده اصلا مناسب نیست. برق قطع و ٨٥درصد روستا هم تخریب شده است. در روستای زرده پایین و بالا ١٦٠٠نفر ساکن هستند که از لحظه وقوع زلزله ما همگی در بیمارستان هستیم. از همان لحظات اول تا الان جراحیهای زیادی انجام دادهایم. برخی از مجروحان نیز به دلیل وخامت حالشان به بیمارستانهای تهران منتقل شدهاند. برخی از روستاهای اطراف سر پل ذهاب نیز هنوز کسی اطلاعی از سرنوشت اهالی آنجا ندارد و هیچکس نتوانسته وارد آن روستاها شود. ممکن است که اوضاع در آن روستاها خیلی وخیم باشد.» برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
قرار کثیف مرد تهرانی با 2 زن خیابانی / میترا و مرجان دوجنسه بودند!+ عکس
به ناهید که بیوه بود گفتم می خواهم با یک دختر ازدواج کنم خودش را کنار کشید ولی..!
روز قبل خواستگاری از مریم، عاشق سمیرا شدم ولی ..!
بادکنک های جشن تولدی که نترکیدند + واقعه ای تلخ از زلزله سرپل ذهاب + عکس
وقتی شیطان یک مرد درستکار را فریب داد! / صیغه غیر رسمی و بارداری دردسرساز یک زن
زلزله ۷.۹ ریشتر چگونه دامغان را ویران کرد / نخستین زلزله مرگبار سرزمین ایران
مسکن «بی مهر» / مسکن مهر سر پل ذهاب روی گسل بود!+ عکس
راننده آژانس میانسال نادیای 27 ساله را در غیاب زنش به خانه برد و ..!
سودجویی سیاه در حاشیه زلزله کرمانشاه + عکس
بازیگران زن و مرد مشهور ایرانی که در اتاق شیشه ای زندگی می کنند! / گزارشی از ازدواج و طلاق ستاره ها+ عکس
این 2 مرد با اسلحه وارد خانه زن جوان در خیابان ستارخان شدند و..! + عکس
سیاهپوشان چشم انتظار / گفتگو با بازمانده ها و مجروحان زلزله کرمانشاه +عکس
تصادف عجیب سمند با گله وحشی گرازها +عکس
10 عکس تکاندهنده از فاجعه زلزله کرمانشاه + عکس
یک خبر خوش و شیرین در میان آوارهای زلزله سرپل ذهاب + عکس
خوشحالی داعشی ها از زلزله شب گذشته در کرمانشاه+عکس
صحنه هایی از رویدادهای ترسناک و عجیب طبیعی که می توانند شما را شوکه کنند + فیلم
لالایی سوزناک مادران در شب بی فانوس سر پل ذهاب
5 دروغ در باره علت زلزله در ایران و عراق
این عکس اشک همه را در می آورد / وداع پدر کرمانشاهی با دختر یک ساله
ارسال نظر