بازخوانی عملیات های نفسگیر آتشنشانان؛
عملیات برای خاموش کردن آتش سوزی هواپیمای مسافربری بوئینگ
رکنا: از سه جهت پودر با شدت به موتور هواپیما شلیک میشود و هر لحظه آتش فروکش میکند اما به محض اینکه چند ثانیه میگذرد به علت ریزش بنزین و گرمای محیط داخل موتور، آتش از سمت دیگر آن زبانه میکشد، هر سه نفر با قدرت تمام برای مهار آتش تلاش میکنند.
آتشنشانان با «عزمی راسخ» و «شجاعتی مثالزدنی» همیشه گوش به زنگ و آماده جانفشانی هستند، آنها در هر برهه از تاریخ دِین خود را ادا کردهاند، از دوران جانفشانی در هشت سال دفاع مقدس تاکنون که غیرتمندانه برای تداوم زندگیها، همچنان به دل آتش میزنند، میسوزند و «در راه خدا متاع جان را بیچند و چون عرضه میکنند».
بازخوانی خاطراتی از خودگذشتگیها و جانفشانیهای این غیورمردان خاموش، خالی از لطف نیست؛ روایتی از لحظات سخت مأموریت و عملیاتهای نفسگیر را از زبان آتشنشانان میخوانید:
فردا اردیبهشت چتر زیبایش را بر فراز تهران بزرگ خواهد گشود. ساعتی پیش خورشید آخرین روز فروردین 84 غروب کرده و اینک در آغاز شب، محمدرضا صامتفرمانده ایستگاه 81 آتشنشانی و خدمات ایمنی در محوطه ایستگاه به آسمان پرستاره نگاه میکند، ناگهان برمیگردد و به داخل ساختمان خیره میشود، زنگ حریق به صدا درآمده و سکوت ایستگاه با قدمهای محکم و سریع آتشنشانان در هم شکسته است، فرمانده به سرعت به سمت بیسیم میدود تا قبل از هر حرکتی با دریافت اطلاعات اولیه برای حرکت آماده شود، در این فاصله آتشنشانان در حال پوشیدن لباس به سوی خودروها میدوند.
کاردان، پشت فرمان خودروی پیشرو انتظار میکشد و لحظهای بعد فرمانده در حال صحبت با بیسیم دستی، سوار میشود و فرمان حرکت میدهد.
ـ حادثه Incident خروج هواپیما از باند؛ میرویم فرودگاه.
روها به دنبال یکدیگر از ایستگاه خارج میشوند، در حالیکه فرمانده به ارتباط خود با فرماندهی ادامه میدهد.
ـ ایستگاههای 8 و 34 به محل اعزام شدن، با توجه به بُعد فاصله احتمالاً شما زودتر میرسید.
ـ حادثه دقیقاً کدام قسمت فرودگاه اتفاق افتاده است؟
ـ هواپیمای 707 ساها به علت عمل نکردن سیستم ترمز انتهای باند، بعد از موانع توری و خاکی روی رودخانه کن متوقف شده است.
ـ وضعیت مسافران هواپیما را هم اعلام میفرمایید؟
ـ بیشتر مسافران خارج شدند، احتمالاً تا الان هواپیما کاملا تخلیه شده است.
برخلاف شلوغی آغاز شب، نیروی ایستگاه 38 پیش از ایستگاههای دیگر به ورودی هواپیمایی "ساها" میرسد، هماهنگی با حراست فرودگاه چندان طول نمیشکد، دقیقهای بعد یکی از کارکنان، به عنوان راهنما، نیروی آتشنشان را از ورودی ویژهای که به باند فرودگاه منتهی میشود، هدایت میکند و خودروها به دنبال یکدیگر پیش میروند.
در فاصلهای که خودروها از کنار غولهای آهنی مستقر در باند میگذرند، داخل خودروی پیشرو، فرمانده به تجربه پیشین خود میاندیشد، حدود 6 سال پیش در حادثه برخورد دو هواپیما، او به عنوان مسئول گروه حریق و نجات از ایستگاه 27 به همین مکان اعزام شده بود، گویی همین دیروز بود که هواپیمای C130 با تمامی خدمه و مسافرانش در آتش میسوخت و هواپیمای بوئینگ نیز از قسمت بال چپ دچار ریزش بنزین و آتشسوزی شده بود، صدای مسئولان آن روز فرودگاه هنوز در گوشش زنگ میزند که پیاپی آتشنشانان را از بیم انفجار هواپیما به دور شدن از محل حریق تشویق میکردند، حادثه تلخی بود اما برای محمدرضا صامت تجربهای موفق به حساب میآمد، زیرا نیروی تحت فرماندهی او، موفق به اطفای حریق شده و مورد تشویق قرار گرفته بودند.
آتش خاطره به آتش واقعی پیوند میخورد، خودروها به فاصله 500 متری هواپیمای 707ساها میرسند و فرمانده با یک نگاه موقعیت را به خوبی درک میکند، هواپیما از سمت بال شعلهور و نور زیاد ناشی از شعلهها محیط را روشن کرده است، نوک هواپیما از روی رودخانه کَن گذشته و آتش در قسمت بال چپ از سمت موتور به طرف بدنه در حال گسترش است، خودروهای فرودگاهی به تعداد زیاد با فاصله ایمن در اطراف هواپیما صف کشیدهاند اما عملیاتی در جریان نیست، هواپیما به آرامی در آتش میسوزد و هیچکس برای خاموش کردن آتش اقدام نمیکند.
خودروهای آتشنشانی توقف میکنند، فرمانده به سرعت پیاده میشود و در حالیکه با نگاه اطراف را میکاود با فرماندهی تماس میگیرد.
ـ استحضار داشته باشید، ما در محل حادثه هستیم، هواپیما از باند خارج و موتورش شعلهور شده است، ظاهراً مسافرها تخلیه شدند.
همزمان یکی از مسئولان فرودگاه به فرمانده نزدیک میشود.
ـ احتمال میدهیم کسی داخل هواپیما نباشد، وضعیت ناجور بود، نتوانستیم آمار بگیریم، متأسفانه چند نفر در رودخانه کن غرق شدند.
فرمانده به طرف هواپیما میرود و دستور کشیدن لوله را صادر میکند.
ـ لولهکشی را شروع کنید، سریعتر، بچهها سریعتر.
آتشنشانان با مهارت دست به کار میشوند و به دستور فرمانده با حداقل نفرات به هواپیما میرسند، در این فاصله فرمانده از روی بال به طرف موتورها میرود، آتش زیاد است و بر اثر ریزش بنزین، حاشیه رودخانه هم درگیر حریق شده است. فرمانده به سرعت باز میگردد.
ـ همه خاموشکنندهها را لازم داریم، شما آب را آماده کنید.
در مدت زمانی اندک، دو تن از آتشنشانان با خاموش کنندههایی که در دست دارند به سوی فرمانده میآیند و لحظهای بعد هر سه نفر کنار موتورها ایستادهاند، فرمانده خاموشکنندهها را تقسیم میکند و دستور میدهد که از بالا، پایین و عقب موتور به آتش حمله کنند.
ـ حاضرید بچهها؟ با احتیاط مقداری جلوتر برو، خوبه، شروع میکنیم. حالا...
از سه جهت پودر با شدت به موتور هواپیما شلیک میشود و هر لحظه آتش فروکش میکند اما به محض اینکه چند ثانیه میگذرد به علت ریزش بنزین و گرمای محیط داخل موتور، آتش از سمت دیگر آن زبانه میکشد، هر سه نفر با قدرت تمام برای مهار آتش تلاش میکنند، فرمانده چنان به آتش خیره شد که گویی هیچ صدایی نمیشوند، در برابر چشمان او از پس هرم آتش، انسانهای منتظر و نگران دیده میشوند که به مهارت و تجربه او امید بستهاند، صورت آتشنشانها بر اثر گرمای شدید گل انداخته است، چشمان خود را تنگتر میکنند و ته مانده پودر خاموشکننده را روی آتش میپاشند.
خاموشکنندههای خالی را برمیگردانند و روی زمین خاکی کنار بال هواپیما به زمین میگذراند، سه راهی آماده شده و دو سر لوله به سمت بال و موتور هواپیما هدایت میشود.
فرمانده امیدوار است که آب بتواند محیط حریق از جمله موتور هواپیما را سرد کند تا آتش فرو نشسته، دوباره شعله نکشد. نیروهای اعزامی از ایستگاه 8 و 34 با فاصله اندکی از هم به محل میرسند و فرماندهان هر دو گروه برای رایزنی به سراغ فرمانده صامت میآیند.
ـ صلاح این است که خودروها سری شوند تا آب کافی به سهراهی برسد، با چهار سرلوله هواپیما و موتور را خنک میکنیم.
با رسیدن نیروی کمکی حجم فعالیت گستردهتر میشود اما متأسفانه با چهار سرلوله و حتی پاشیدن کف نیز آتش خاموش نمیشود و موتورها هر بار از سمت دیگری شعله میشکند، در این فاصله چند تن از فرماندهان و مدیرعامل آتشنشانی نیز به محل رسیدهاند، حاج اصغر عبدی فرمانده عملیات منطقه پنج ضمن صحبت با فرمانده صامت به راه کار مناسبی اشاره میکند.
ـ آقا! مگر موقع خاموش کردن ماشینها آب داخل باک نمیریزیم؟ اینجا نیز همین کار را کنید بنزین بالا میآید، به جای بنزین آب ریزش میکند.
پیشنهاد تعیین کنندهای است، هیچکس مخالفتی نمیکند و در یک چشم به هم زدن آتشنشانان با تبر به ورودیهای باک بنزین هواپیما هجوم میبرند، چند لحظه بعد با پهنای سر تبر هر سه در باک را میگشایند و سه آتشنشان با سرلولههای گالکسی 200 لیتری آب را به داخل باک هواپیما میفرستند، از سمت دیگر همچنان لولهها با حجم عظیم آب به خنک کردن موتور و بدنه هواپیما ادامه میدهند.
مدت زیادی نمیگذرد که آب در قسمت پایین باک جاب بنزین را میگیرد و به جای بنزین آتش افروز، آب از خروجیها بیرون میزند و آتش فرو مینشیند.
فرمانده نفسی به راحتی میکشد و به خودروی آتشنشانی تکیه میدهد، تازه مدیرعامل آتشنشانی را میبیند که از آغاز عملیات در محل حضور داشته است، مدیرعامل پیش میآید و با چشمانی که از خوشحالی برق میزند، دستش را به سوی فرمانده دراز میکند.
ـ خسته نباشید آقای صامت، گفتم تمامی بچهها را تشویق کنند.
ـ وظیفه است حاج آقا خیلی ممنون.
مدیرعامل لبخندی میزند و پیش از رفتن، نگاهی مهربان به او میاندازد، فرمانده به همکارانش نگاه میکند که اینک برای بازگشت به ایستگاه آماده شدهاند.
با فرماندهان ایستگاههای 8 و 34 خداحافظی میکند و فرمان بازگشت میدهد، خودروهای آتشنشانی در امتداد باند از مقابل غولهای آهنی میگذرند و فرمانده لبخند بر لب خاطرهای دیگر را با خود میبرد، یک بار دیگر تلاش آتشنشانان جان بر کف، هواپیمایی به ارزش 20 میلیارد ریال را از سوختن در آتش حادثه نجات داده است.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ماجرای حمله به سفارت و تلاش 13 ساعته 6 سرباز در جهنم بنغازی +فیلم سینمایی با دانلود ریگان و عکس
بلایی که در دوران عقد بر سر عروس 17 ساله آمد / داماد ارتباط های شیطانی با زنان داشت
راز ناپدید شدن دختر در اتاق خوابش بود +عکس
ارسال نظر