امنیت و احساس امنیت دو روی یک سکه

به گزارش رکنا، امنیت مفهومی عینی و بیرونی است و احساس امنیت مفهومی درونی و ذهنی، هر گاه این دو مقوله از چرخه کارکرد اجتماعی کاسته شود، سایر ابعاد زندگی انسانی تحت الشعاع قرار خواهد گرفت و انسان کارکرد فردی و اجتماعی خود را از دست می دهد، چرا که شکوفایی شخصیت روانی و اجتماعی افراد جامعه بسته به افزایش یا کاهش احساس امنیت جامعه است.

امنیت و احساس آن یکی از نیازهای اساسی و زیربنایی بشر پس از نیازهای فیزیولوژیک انسان است که در صورت عدم ارضاء به شخصیت انسان و متعاقب آن به شخصیت جامعه آسیب می رساند. با نگاهی به هرم نیازهای "ابراهام مازلو"، به راحتی می توان دریافت که ارضای نیاز به امنیت، ضمن آنکه خود یکی از مهمترین نیازهای بشر است زمینه ساز ارضای نیازهای رده های بالاتر در این هرم است.

شاید تا چند دهه قبل بین امنیت و احساس آن چندان تفاوتی به لحاظ معنایی وجود نداشت اما تحولات جنگ های جهانی، مشخص کرد که بعد ذهنی امنیت (احساس امنیت) اهمیت ویژه و غیر قابل انکاری دارد چرا که این احساس ناشی از تجربه های عینی و اکتسابی افراد از شرایط و اوضاع پیرامونی است و فقط به شاخص های امنیت قابل تقلیل نیست.

احساس امنیت با بسیاری از عناصر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه ارتباط می یابد که تفسیر درست و یا نادرست افراد و تجارب آنها از شرایط اجتماعی همراه احساس امنیت را در طیفی از احساس امنیت درست و واقعی و کاذب و غیرواقعی قرار می دهد. گاهی ساختارهای اجتماعی و انتظامی جامعه امنیت بالایی را نشان می دهند، اما برداشت افراد از فضای اجتماعی یا اطلاعات آنان در مورد دیگران، آنان را در حالت روانی احساس ناامنی قرار می دهد و گاهی برخی افراد در فضایی کاملاً ناامن زندگی می کنند اما هیچ گونه احساس ناامنی نمی کنند.

امنیت و احساس امنیت دو روی یک سکه و یک واقعیت عینی و ذهنی در حیات اجتماعی افراد محسوب می شود و بنابر تعبیر حکما، اصلی ترین کار حکومت ها است.  امنیت و احساس آن زیربنا و بستر توسعه، پیشرفت و تکامل اجتماعی افراد را در جامعه فراهم می آورد و بر این اساس روابط اجتماعی شکل گرفته و زمینه مساعد برای شکوفایی استعدادها و خلاقیت های انسانی، در راستای نیل به سعادت انسان فراهم می آید.

هرگونه اختلال در احساس امنیت و بروز شرایط نگرانی ناشی از موقعیت های مخاطره آمیز و دغدغه ساز عینی و ذهنی در جامعه از یک سو هزینه تعاملات اجتماعی را افزایش داده و از سوی دیگر با ایجاد اختلال در اعتماد اجتماعی و بروز بی تفاوتی فردی و اجتماعی ، انسجام و یگانگی اجتماعی را موردتهدید قرار می دهد.

بنابراین بررسی و شناسایی شرایط و کیفیت امنیت در جامعه و به ویژه برای سنجش میزان احساس امنیت در جامعه و شناسایی و ارزیابی شاخص ها و متغیرهای موثر در آن به منظور تدوین و احصاء سیاست ها و راهکارهای ارتقاء و افزایش احساس امنیت در کنار اقدامات لازم برای ارتقا امنیت اجتماعی ضرورتی انکارناپذیر است از این رو و از آنجا که کنشگران در انجام کنش با مراجعه به ذهنیت روانشناختی و تاریخی خود به تصمیم‌گیری و انجام کنش اقدام می کنند لذا ارزیابی و احساس آنها از فضای کنش نقش بستری و زمینه‌ساز در این تصمیم‌گیری ایفا می‌نماید، چرا که رابطه بین ساختارهای عینی (امنیت) وصورت‌های ذهنی (احساس امنیت) مبنای تصمیم‌گیری افراد است.

بدیهی است که ارزیابی ذهنی افراد به عنوان کنشگران در تصمیم‌گیری و شکل‌دهی الگوهای عملی رفتاری در جامعه نقش بنیادی ایفا می‌نماید لذا بررسی و تبیین‌ ابعاد و زوایای احساس امنیت و متغیرهای تاثیرگذار بر آن در فضای اجتماعی ضرورت غیرقابل انکار، پیدا می‌کند. علاوه بر ارزیابی ذهنی کنشگران از منظری دیگر که به توسعه اجتماعی مربوط می‌شود، رشد و شکوفایی اجتماعی در گرو ایجاد، حفظ و بازتولید امنیت و احساس آن در جامعه می‌باشد. رشد جامعه و خودشکوفایی آن متکی بر سرمایه‌های انسانی، مادی و اجتماعی شهروندان است و این سرمایه‌ها جهت توسعه، نیازمند امنیت، ایمنی و احساس امنیت می‌باشد.

در این راستا، پلیس با بررسی ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و .... جامعه و بازخوردگیری از رفتارهای شهروندان در سطوح مختلف کارکردی، تلاش دارد ضمن ایجاد امنیت در جامعه با برخورد فیزیکی و قهری در برابر مخلان نظم و امنیت اجتماعی با رویه های فرهنگی و اجتماعی به گسترش احساس امنیت بپردازد و بتواند در ابعاد ذهنی و روانی جامعه نیز به این موفقیت دست یابد تا ضمن همراه کردن اذهان عمومی با عملکردهای مناسب خویش، دیدگاه مطلوب شهروندان را نیز در اختیار داشته باشد و این در حالی است که همواره در بخش های مختلف عملکردی با انجام نظرسنجی های متعدد نظرات شهروندان و مردم را دریافت کرده، ضمن تحلیل های فراوان در اقدامات خود به کار می بندد.

فرمانده انتظامی تهران بزرگ

سرتیپ دوم پاسدار محمدیان