ماجرای عجیب غیب شدن جهیزیه یک دختر ! / عروس زائر کربلا بود !
رکنا: دزدی که به جهیزیه یک دختر زائر کربلا دستبرد زده بود قبل از آن که به مخفیگاهش برسد مورد ظن نیروهای انتظامی قرار گرفت و در حالی دستگیر شد که حتی نتوانست این لوازم را از کارتنهای بستهبندی خارج کند...
به گزارش رکنا، این سارق ۳۸ ساله سابقهدارکه به مواد مخدر صنعتی شیشه اعتیاد دارد، پس از آن که به سوالات افسر تجسس کلانتری طبرسی شمالی مشهد درباره زوایای پنهان و چگونگی سرقتهایش پاسخ داد، درباره سرگذشت خود نیز به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: 3خواهر و2 برادر دارم و از راه دستفروشی روزگارم را میگذرانم. تا مقطع راهنمایی تحصیل کردم و به خاطر رفاقت ورفت و آمد با برخی هم محلهایهایم که به مواد مخدر اعتیاد داشتند من هم به مصرف مواد مخدر رو آوردم، چرا که من در زندگی هیچ راهنمایی نداشتم و کسی برایم دلسوزی نمیکرد.
هنوز ۸ سال از عمرم نگذشته بود که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند و هر کدام زندگی جدیدی را آغاز کردند. آن ها با یکدیگر تفاهم نداشتند و همواره به مشاجره و جنگ و جدل میپرداختند. در این شرایط من هم در کنار پدرم ماندم و زیر دست نامادری بزرگ شدم ولی هیچ گاه نمیتوانستم با او زندگی آرامی داشته باشم. با آن که کودکی خردسال بودم ولی جای خالی مادرم را احساس می کردم و به همین دلیل مدام با نامادریام درگیری داشتم. وقتی از ۱۵ سال قبل اعتیادم شدت گرفت و مقدار مصرفم بالا رفت، دیگردرآمدم کفاف هزینههای اعتیادم را نمیداد. چند سال قبل نیز همسرم به دلیل وضعیت آشفتهای که داشتم از من طلاق گرفت و پسرم را نیز با خودش برد. من هم که دیگر برای تهیه مواد مخدر دچار مشکل شده بودم دست به سرقت زدم و اموال را هم به یک مالخرفروختم ولی طولی نکشید که نیروهای انتظامی به سراغم آمدند و مرا دستگیر کردند. چندین ماه در زندان بودم ولی بعد از آزادی دوباره با ترغیب دوستان و هم بساطیهایم به مصرف مواد مخدر ادامه دادم و مسیر خلافکاریهایم را طی کردم. از آن روز به بعد تا نیمه شب مواد مخدر مصرف میکردم و سپس از بولوار طبرسی شمالی که مخفیگاهم بود به طرف جنوب شهر به راه میافتادم و پیاده به سمت بولوار عدل خمینی میرفتم تا موقعیت مناسبی برای سرقت به دست بیاورم. در طول مسیر چراغها و قفلهای منازل را بررسی میکردم و متوجه میشدم که ساکنان کدام خانه در منزلشان حضور ندارند!
بلافاصله از دیوار بالا میرفتم و اموال قابل حمل را به سرقت میبردم اما در آخرین سرقت با همین شگرد به طرف جنوب شهر رفتم و منزلی را دیدم که قفل آویز داشت. در همان سپیده دم از دیوار همسایه آن ها بالا رفتم و به داخل حیاط پریدم. خیلی از لوازم منزل مانند تلویزیون روی هم انباشته شده بود، من هم به راحتی تلویزیون و لوازم قابل حمل دیگر را برداشتم و از آن جا بیرون آمدم. خیلی خوشحال بودم که اموال با ارزشی را سرقت کرده بودم ومیتوانستم برای مدتی مخارج اعتیادم را تامین کنم ولی هنوز به مخفیگاهم در بولوار طبرسی شمالی نرسیده بودم که ناگهان خودم را در محاصره نیروهای گشت انتظامی دیدم و در برابر پرسشهای ناگهانی آن ها غافلگیر شدم و به تناقض گویی پرداختم. آن ها هم مرا به کلانتری انتقال دادند که در این جا با لو رفتن سوابقم مشخص شد که من لوازم مذکور را سرقت کردهام. این بود که آن ها با پیگیری ماجرا مالباخته را پیدا کردند و با او تماس گرفتند.
از سوی دیگر تحقیقات افسران دایره تجسس نشان داد که اموال سرقتی متعلق به جهیزیه دختری جوان است که خودش برای زیارت مرقد امام حسین(ع) زائر کربلا شده بود و سارق در حالی جهیزیه او را ربوده بود که خودش در کربلا حضور داشت.
بررسیهای افسران دایره تجسس برای کشف سرقتهای احتمالی دیگر این جوان سابقهدار در حالی با دستورهای ویژه سرهنگ قاسم همت آبادی ادامه دارد که وی تاکنون به ۵ فقره دستبرد به منازل اعتراف کرده است.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
منبع: روزنامه خراسان
ارسال نظر