این پسر ناپدری اش را در اتوبان کشت / قاضی تهران او را به اعدام محکوم کرد

به گزارش رکنا ، ساعت ۲۳ ششم آذر ماه سال ۱۴۰۱ وقوع یک فقره تصادف رانندگی در اتوبان امام علی به پلس اعلام شد. ماموران با حضور در محل دریافتند یک دستگاه نیسان آبی با شدت با دو خودرو پژو و پراید تصادف کرده و راننده به شدت زخمی است.

راننده ۲۸ ساله به نام محسن با آمبولانس به بیمارستان امام حسین منتقل شد و پزشکان اعلام کردند وی از ناحیه سر هدف شلیک گلوله قرار گرفته است مرد ۲۸ ساله به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل شد اما ساعتی بعد به خاطر شدت جراحات جان سپرد .

با مرگ راننده وانت نیسان تحقیقات پلیس آغاز شد و ماموران در نخستین گام از تحقیقات به بررسی دوربین‌های مداربسته در نزدیکی محل وقوع جنایت پرداختند و دریافتند محسن از سوی راکب یک موتور سیکلت هدف شلیک مرگبار قرار گرفته است .

ردیابی ضارب موتورسوار

در بررسی‌های بعدی مشخص شد محسن چند سال قبل با زن ۳۸ ساله‌ای که از ازدواج قبلی اش یک پسر ۱۹ ساله به نام پویا دارد ازدواج کرده و صاحب دو فرزند شده بود. فرزندان وی خردسال هستند و وی در زمینه خرید و فروش روغن سوخته موتور فعالیت داشت که به طرز مرموزی هدف شلیک مرگبار قرار گرفت. در بررسی های بعدی مشخص شد محسن از مدتی قبل پویا را نیز همراه خودش به محل کارش می‌برد ه است.

افشای اختلاف های دنباله دار

در حالی که فاش شد پویا رابطه خوبی با ناپدری اش نداشت و او صاحب یک موتور سیکلت است نوک پیکان اتهام به سوی پسر جوان چرخید و وی تحت بازجویی قرار گرفت.

وی اما مدعی شد رابطه خوبی با ناپدری اش داشته است اما آخرین بار از خانه آنها با دلخوری قهر کرده بود.

با روشن شدن این ماجرا ماموران بار دیگر به بازجویی از پسر ۱۹ ساله پرداختند .

وی گفت: چند روز پیش به خانه مادرم رفته بودم اما چون عصبانی بودم خواهر و برادر ناتنی‌ام رفتار خوبی نداشتم .به همین خاطر محسن از رفتار من ناراحت شد .اما چند روز بعد دوباره برای دلجویی به آنجا رفتم و صبح هم خانه آنها را ترک کردم.ما هیچ مشکلی با هم نداشتیم و من نمی‌دانم چه کسی به ناپدری ام شلیک کرده است .

وقتی در بررسی‌های بعدی مشخص شد همزمان با کشته شد محسن، گوشی موبایل پویا در حوالی اتوبان امام علی آنتن دهی داشته است وی بازداشت شد .

اعتراف به شلیک مرگبار

پسرجوان که می‌دانست دستش برای پلیس رو شده به قتل ناپدری اش اعتراف کرد.وی گفت: من و محسن رابطه خوبی با هم نداشتیم و او به خاطر مادرم مرا سر کار برده بود .آخرین بار وقتی به آنجا رفته بودم محسن رفتار بدی با من داشت .به همین خاطر صبح روز بعد با حالت قهر خانه‌شان را ترک کردم. من اسلحه را مدتی قبل از یک مرد غریبه در پارک خریده و آن را مخفی کرده بودم .آن روز تصمیم گرفتم نقشه‌ای را که از مدت‌ها قبل در ذهن داشتم اجرایی کنم .به همین خاطر با موتور به تعقیب محسن رفتم و در فرصتی مناسب از شیشه به سمت او شلیک کردم و گریختم .اما هرگز فکر نمی‌کردم شناسایی شوم .چون من بلافاصله به خانه مادرم رفته بودم تا کسی به من شک نکند .

به دنبال اعترافات پسر جوان وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پرونده‌اش با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به زودی به جرم او رسیدگی شود .این در حالی است که اولیای دم برای وی حکم قصاص خواسته‌اند.