وحشت از عشق بر باد رفته / لج بازی با نشان دادن عشق موازی

به گزارش رکنا، این مرد که حالا پشیمان از رفتارش دست به دامن پلیس شده است از روزهایی می گوید که تصور می کرد خوشبخت ترین مرد دنیا است و هیچ توفانی نمی تواند آشیانه اش را ویران کند.

سربازی ام تمام شد و پدرم با قربانی کردن یک گوسفند به فامیل سور داد. در همان میهمانی صدایم کرد و در گوشی  گفت دختر یکی از آشنایان را برایم نشان کرده است

اولین بار به چشم خریداری این دختر را برانداز کردم. نجیب و آرام بود و از شما چه پنهان دلم لرزید. ریش و قیچی را دست پدرم سپردم . او هم با ذوق و شوق موضوع را با پدر دختر خانم مطرح کرد.

تا چشم به هم زدم سر سفره عقد بله را گرفتم و بعد از چند ماه سر خانه و زندگی خودمان رفتیم. ما با حمایت های پدرم خوشبختانه کم و کسری نداشتیم و صاحب دو فرزند شدیم.

چند سال گذشت و در تمام این مدت تنها مشکل من، حساسیت های نابجای همسرم و گلایه های ریز و درشت از خانواده ام بود. گاهی آن قدر روی اعصابم راه می رفت که تنها دیدن پدر و مادرم می رفتم و برای آن که لج او را در بیاورم شب تا دیر وقت آن جا می ماندم.

اوضاع به همین منوال گذشت تا این که پدرم به علت بیماری عمرش را به شما بخشید.

با مرگ پدر احساس می کردم تکیه گاهی ندارم و دلتنگی عجیبی داشتم. درست در همین حال و احوال ناجور به خاطر یک مسئله پیش پا افتاده و البته با ندانم کاری همسرم بین من و مادرش جر و بحثی رخ داد.

 بعد از این درگیری من چند بار برای آشتی پا پیش گذاشتم. اما مادرزنم نه تنها کوتاه نیامد بلکه با بدگویی هایی که پشت سرم داشت کاری کرد رابطه ام با  تمام اعضای خانواده آن ها قطع شود.

ما که تا قبل از این ماجرا نازک تر از گل به هم نمی گفتیم حالا کارمان شده بود خط و نشان کشیدن برای همدیگر!.

همسرم هم متاسفانه در این وضعیت نمی دانم چرا می خواست از آب گل آلود ماهی بگیرد. او از خانواده ام بد می گفت و این که من تحت تاثیر حرف های مادر و خواهرم هستم و ... .

می دانست انتظار دارم حجاب و پوشش متعارفی داشته باشد؛ برای آن که عذابم بدهد طوری لباس می پوشید و آرایش می کرد و با سر و وضعی بیرون می رفت تا اعصابم را خط خطی کند.

کم کم داشت پای خانواده ام به این ماجرا باز می شد؛ فکر احمقانه ای به سرم زد. وانمود می کردم با زنی آشنا شده‌ام.

به باوری غلط می خواستم حواسش جمع زندگی مان بشود . اما مشکل قوز بالا قوز شد و کار بیخ پیدا کرد .

یک روز هم جر و بحث تندی کردیم و حدود دو هفته قهر بودیم. با پیشنهاد یکی از آشنایان به مرکز مشاوره آمدیم. من زنم را دوست دارم و کاش زودتر برای حل و فصل درست مسائل زندگی مان فکر می کردیم و کار به اینجا کشیده نمی شد.

گفت وگو با کارشناس:

" سارا قربان زاده" مدرس مهارت های زندگی و مشاور خانواده در این باره می گوید: در این ماجرا می بینیم  زندگی شیرینی که ثمره آن 2  فرزند است از مدتی قبل سر یک موضوع به ‌ظاهر پیش پا افتاده دچار بحران و تنش شده است.

یکی از مسائلی که بهتراست در مشاوره های پیش از ازدواج به آن پرداخته و به زوجین آموزش داده شود مسئله شناخت مرزها است.

زوجین باید یاد بگیرند یک مرزی بین رابطه عاطفی خودشان و دیگران مثل خانواده، دوستان و... وجود دارد و با توجه به این نکته باید بگوییم زن و شوهر جوان چه مسائل و موضوعاتی دوست دارند فقط بین خودشان باشد و چه چیزهایی را می توانند با دیگران به اشتراک بگذارند.

سارا قربان زاده افزود: مسئله شناخت و حریم مرزها اگر رعایت نشده و به آن پرداخته نشود می تواند شرایط و وضعیت هایی را به وجود بیاورد که دلخوری و مشکلات دیگری به وجود بیاورد.

وی تاکید کرد: یکی از موضوعات مهم دیگر مسئله آموزش مهارت های گفت و گو است که آقا پسرها و دختر خانم های عزیز این را هم باید قبل از ازدواج یاد بگیرند. البته هر موقع هم انسان متوجه اشتباه خودش بشود و تصمیم بگیرد تغییر کند باز هم خوب است و یاد گرفتن این مهارت ها، بعد از ازدواج هم  برای افراد خیلی موثر خواهد بود.

 وقتی آدم ها یاد بگیرند چگونه گفت و گو  و اختلاف نظرها و مشکلات خود را حل و فصل کنند پای خانواده‌ها به مسائل باز نمی شود و مشکلات بزرگتری سر راه زندگی آن ها قرار نخواهد گرفت.

درست است خانواده ها صلاح و خیر بچه های خود را می خواهند ولی یک جاهایی و در یکسری مسئله ها نیازی به دخالت آن ها نیست و در نهایت زوج  های جوان می توانند با آن ها مشورت کنند نه این که مستقیم آن ها را  در مسائل زندگی خود دخالت دهند.

قربان زاده گفت: یکی دیگر از مشکلاتی که باعث دور شدن همسران از همدیگر می شود گروکشی و سوء استفاده از حساسیت های همدیگر است. در این ماجرا بد حجاب شدن خانم به خاطر این که همسرش را آزار بدهد و دروغ  مرد جوان  و تظاهر به خیانت به خاطر این که  همسرش را آزار داده و البته توجه او را به خود جلب کند اشتباه در اشتباه است .

زوج های جوان باید یاد بگیرند  موضوع ها و رفتارهایی که همسرشان روی آن  حساس است و آزرده خاطر می شود را بشناسند و از سر لج بازی و " البته ناآگاهی از مهارت های زندگی" روی اعصاب هم ر راه نروند.

 این کارها نه تنها باعث حل مسئله و مشکلات و اختلاف نظرها نخواهد شد بلکه شرایط را بغرنج و بدتر خواهد کرد .

سارا قربان زاده  یک دوره زوج درمانی به این خانواده پیشنهاد شده است تا بتوانند در این دوره،  مهارت های درک و همدلی، مرزبندی مجدد و مهارت های مدیریت و حل مسئله رو یاد بگیرند دوباره زندگی شان را به همان شیرینی قبل برگردنند.

نویسنده: غلامرضا تدینی راد  - خراسان رضوی