گزارش تصویری از صفر تا صد ترسناک ترین قمه کشی تهران در بریانک / گفتگو با قداره کش ها و مردم وحشت زده + فیلم
رکنا: 2 تن از اراذل و اوباش محله بریانک که اقدام به تخریب اموال مردم و شیشه منازل کرده بودند توسط سربازان گمنان امام زمان دستگیر شدند.
به گزارش رکنا؛ سرگرد مهدی صیامی رئیس پایگاه هشتم پلیس امنیت درباره پرونده مربوط به اراذل و اوباش دستگیر شده در محله بریانک به خبرنگار گفت: در پی گزارشی مبنی بر شرارت و قمه کشی 2 تن از اراذل و اوباش در محله بریانک، پیگیری موضوع در دستور کار مأموران پلیس قرار گرفت و ما به سرعت با اقدامات پلیسی پس از هماهنگی با مقام قضایی در اقدامی ضربتی در کم تر از 24 ساعت یکی از متهمان و نفر دوم نیز در زمانی کوتاه توسط سربازان گمنام امام زمان عج در فرماندهی انتظامی دستگیر شد.
وی افزود: این 2 تن از اوباش به دلیل اختلافات شخصی با یک فرد به محل سکونت او مراجعه و با حالت غیر طبیعی شروع به تخریب شیشه منازل و وسایل نقلیه با قمه کرده اند.
سرگرد صیامی تاکید کرد: به همه افرادی که قصد برهم زدن آسایش و آرامش مردم را دارند این هشدار را میدهیم که پلیس با آنها به صورت قاطع برخورد خواهد کرد و هیچ مماشاتی درباره اراذل و اوباش صورت نخواهد گرفت.
متهمان شرمسار از کار خود
جوانی 20 ساله است که به خاطر اختلاف شخصی رفیقش با موتور او را به محل برده و همراه سعید اقدام به عربده کشی و تخریب اموال مردم کرده است او می گوید «من هیچ سابقه زندانی ندارم و آن روز فقط به خاطر رفاقتمان این کار را کردم و فکر نمی کردم که قرار است چنین اتفاقاتی رخ دهد» او حالا شرمسار و پشیمان از کارهایش ادامه می دهد « کار آن شب ما واقعا درست نبود و حالا که به عقب برمیگردم به این فکر می کنم که ای کاش هیچ وقت دست به چنین کاری نمی زدیم.
سپس سراغ احسان رفتیم. جوانی که تاکنون مانند رفیقش پرونده کیفری نداشته و هیچ زمان پایش به زندان باز نشده است. او می گوید« من با ایلیا مشکل قدیمی داشتم و یک بار آنها دو سال قبل به صورت دسته جمعی سر من ریختند و کتکم زدند پس برای انتقام از او آن شب در حالی که مست کرده بودم به محله آنها برای دعوا رفتم که وقتی پایین نیامد، شروع به تخریب شیشه های منزل آنها و چند خودرو داخل کوچه کردیم.»
احسان ادامه می دهد: « اگر در حالت عادی بودم چنین کاری را انجام نمی دهم و حالا جز شرمساری چیز دیگری برای گفتن ندارم. چراکه کار آن روز ما ارزش سابقه دار شدن و زندان رفتن را نداشت.»
ساکنین محل چه می گویند؟
پیرزنی 60 ساله است و وقتی می فهمد که برای گزارش به محله انها رفته ایم با نفرین کردن متهمان اظهار می کند: آن شب پسر متاهل من که بچه هم دارد برای مهمانی به خانه ما آمده بودند که دقیقا هنگام حضور این افراد در محل، پسر من در کوچه بود که به او حمله ور شدند و دست او را با قمه زخمی کردند که تاندون هایش آسیب دید و دیگر آن دست ها برای او دست نمی شود.
سپس مرد دیگری که با مادر پیرش زندگی می کند درباره آن شب اینگونه روایت می کند: سروصدا ها زیاد شد که از پنجره تمام ماجرا را مشاهد کردم. درگیری و داد و بیداد این افراد آنچنان بلند بود که مادر مریض من از ترس به دم پنجره آمد و هر اتفاقی ممکن بود برای او رخ دهد. حتی وقتی دست حسین را زدند من دقیقا شاهدش بودم.
ارسال نظر