قتل فجیع رمال ویلچری فقط به خاطر یک میلیون تومان / دوست قدیمی جسد را پیدا کرد

به گزارش رکنا،  اواخر پاییز سال گذشته مردی با پلیس تماس گرفت و از ناپدید شدن دوستش خبر داد.

وی گفت: دوست ۵۱ ساله ام به نام نعیم که رمال است و به تنهایی در خانه اش زندگی می کند چند روزی است ناپدید شده. هرچه با موبایلش تماس میگیرم پاسخ نمی دهد. حالا مقابل در خانه اش در جنوب تهران رفته ام، اما کسی در را باز نمیکند و من نگران او هستم .

با این تماس ماموران مقابل خانه مرد رمان رفتند و پس از گشودن در با جسد وی روبه رو شدند که پارچه ای دوره دهانش پیچیده شده بود .

جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران برای رازگشایی جنایت به تکاپو افتادند.

شواهد نشان می‌داد ولی که هر دو پایش فلج بود و روی ویلچر می نشست، سالها به تنهایی در خانه اش زندگی می کرد و گاهی اوقات دوستانش به خانه وی رفت و آمد داشتند.

نخستین سرنخ در بررسی‌های بعدی روشن شد به خانه این مرد دستبرد زده شده و پول هایش سرقت شده است.

با افشای این ماجرا ماموران به تحقیق پرداختند و چند مظنون را بازداشت کردند .

در این میان یکی از دوستان ولی به نام نعیم که چند بار با وی تماس گرفته باشد ردیابی و بازداشت شد. رفتارهای مشکوک وی‌شک پلیس را برانگیخت و او سرانجام لب به اعتراف گشود و به قتل ولی با همدستی 2 نفر از دوستانش اعتراف کرد.

وی گفت: من ولی را از قبل می شناختم و به خانه او رفت و آمد داشتم. می دانستم رمال است و در خانه اش پول زیادی دارد. به همین خاطر از دو نفر از دوستانم به نام های مهرداد و سعید خواستم تا شبانه به خانه ولی برویم و به آنجا دستبرد بزنیم.

در تشریح قتل مرد رمال وی ادامه داد: ساعت ۱۲ شب بود که ما 3 نفری به خانه ولی رفتیم. من می دانستم پاهای ولی فلج است و نمی تواند از خودش دفاع کند. به همین خاطر با همدستی دوستانم دست و دهان او را بستیم و همه جا را گشتیم. اما فقط یک میلیون تومان پول نقد پیدا کردیم. ما قصد کشتن او را نداشتیم. به دنبال اعترافات این مرد 2 هم دست معتادش نیز بازداشت شدند.

پرونده این جنایت با صدور کیفر خواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهمان پای میز محاکمه ایستادند .

در دادگاه

در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: قربانی افغان است و تلاش برای یافتن ولی دم او بی نتیجه مانده است. به همین خاطر رئیس قوه قضاییه برای قاتلان وی درخواست قصاص را مطرح کرده است.

سپس نعیم در جایگاه متهم ایستاد و گفت: باور کنید من و دوستانم فقط برای سرقت به خانه ولی رفتیم و قصد کشتن او را نداشتیم. من دهان او را بستم . اما هرگز فکر نمی کردم پارچه ای که دور دهانش بسته ام موجب خفگی او میشود. .ما همه جا را گشتیم و فقط یک میلیون تومان پول نقد به دست آوردیم .من از قتل دوستم پشیمان هستم.

سپس مهرداد و سعید به دفاع پرداختند. مهرداد گفت: ما معتاد بودیم و پول مواد مخدر نداشتیم .به همین خاطر وقتی نعیم پیشنهاد سرقت را مطرح کرد قبول کردیم . من و سعید فقط دستهای ولی را نگه داشتیم و نعیم پارچه را دور دهان او پیچید. ما دستی در قتل نداشتیم .

سعید نیز اظهارات همدستش را تایید کرد و منکر مشارکت در قتل شد.در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

 

وبگردی