راز قتل مدیر شهرداری فاش شد / نقش همسر و معشوقه در یک جنایت پیچیده

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از سیزدهم بهمن ماه سال گذشته آغاز شد. زن جوانی به نام ندا با پلیس تماس گرفت و از مرگ مشکوک همسرش به نام محمد که از مدیران ارشد شهرداری بود خبر داد.

 وی به ماموران گفت :من شب به خانه پدرم رفته بودم و قرار بود صبح زود همسرم دنبالم بیاید و با هم به محل کار برویم. اما همسرم نیامد. چند بار با او تماس گرفتم اما پاسخ نداد .من که نگران شده بودم به خانه رفتم و پس از باز کردن در با جسد همسرم روبه رو شدم. بوی تند گاز در خانه پیچیده و شیلنگ گاز آشپزخانه بریده شده است.

 با این تماس ماموران پلیس به خانه این زوج رفتند و جسد مرد جوان با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.

فرضیه خودکشی

 بررسی‌ها نشان می‌داد شیلنگ گاز بریده شده ولی اثری از پوسیدگی نبود.

 ندا در ادامه تحقیقات مدعی شد همسرش دست به خودکشی زده است .

این زن توضیح داد: همسرم مدتی بود به افسردگی مبتلا شده بود. من گمان می‌کنم همسرم با خوردن قرص و بریدن شیلنگ گاز به استقبال مرگ رفته است .

در حالی که تحقیقات در این باره ادامه داشت پزشکی قانونی علت مرگ را مسمومیت دارویی اعلام کرد.

 ماموران پلیس در  ادامه  به اختلاف‌های دنباله‌دار این مدیر ارشد با همسرش که وی نیز از کارکنان معاونت مالی شهرداری بود پی بردند و فرضیه جنایت خانوادگی قوت گرفت.

سرنخ های جدید در فرضیه جنایت خانوادگی

 ماموران در گام بعدی از تحقیقات نامحسوس ندا را زیر نظر گرفتند و به رابطه پنهانی وی با یکی از همکارانش به نام کامران پی بردند.

 بررسی‌ها نشان می‌داد کامران که وی نیز  از کارکنان شهرداری است از مدتی قبل با قربانی اختلاف شدیدی داشته است.

 با افشای این ماجرا ماموران به بررسی دوربین‌های مداربسته در حوالی خانه قربانی پرداختند .فیلم دوربین‌ها نشان می‌داد کامران ساعت ۱ بامداد دوازدهم بهمن و در غیاب ندا با کلید در خانه محمد را گشوده و وارد خانه شده و ساعت ۵ صبح آنجا را ترک کرده است.

 با به دست آمدن این سر نخ ندا بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و ادعای عجیبی را مطرح کرد.

 این زن گفت:چند روز قبل وقتی به محل کارم می‌رفتم کامران را که از همکارانم بود در خیابان دیدم و او را سوار ماشینم کردم. او احتمالاً بدون اطلاع من کلید خانه را از کیفم برداشته و در غیاب من به خانه‌مان رفته و شوهرم را کشته است.او از قبل با شوهرم احتلاف داست و همیشه به او حسادت میکرد.

 در حالی که این زن سعی داشت با دروغگویی‌هایش پلیس را گمراه کند کامران لب به اعتراف گشود و به جنایت کینه جویانه با همدستی همسر قربانی اعتراف کرد .

اعتراف به جنایت

وی گفت :من و محمد از مدیران شهرداری بودیم .ما هر دو در یک مرتبه کاری قرار داشتیم اما حقوق او بیشتر از من بود و همه به او احترام می‌گذاشتند.به همین خاطر  به او حسادت می‌کردم .مدتی قبل وقتی با ندا که از همکارانم بود صحبت کردم متوجه شدم او هم دل خوشی از همسرش ندارد . رفته رفته ارتباط من و ندا نزدیکتر شد و  تصمیم به قتل محمد گرفتیم .

وی ادامه داد:ندا  طبق نقشه کلید خانه را به من داد و خودش شب را در خانه پدری اش ماند. ساعت ۱ شب وقتی که محمد خواب بود با کلید وارد خانه شدم و به او داروی بیهوشی  با دوز بالا تزریق کردم .وقتی از مرگ او مطمئن شدم شیلنگ گاز آشپزخانه را بریدم تا همه فکر کنند او دست به خودکشی زده است. سپس خانه را ترک کردم

ندا نیز در ادامه تحقیقات اعتراف کرد داروهای خواب آور را در آب پرتقال ریخته و به شوهرش داده است..

با اعترافات تکان دهنده این  زن و مرد و بازسازی صحنه جرم برای هر دو آنها به اتهام مشارکت در قتل کیفرخواست صادر و آنها در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.

در دادگاه چه گذشت؟

در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول درخواست قصاص را مطرح کردند .

پدر قربانی که قیم نوه اش است  نیز برای هر دو متهم حکم قصاص خواست .

سپس ندا  که دانشجوی دکتراست روبه روی قضات ایستاد و اتهامش را گردن نگرفت.

 وی انگشت اتهام را به سمت همدستش نشانه رفت و در تشریح ماجرا گفت :حرف‌هایی که قبلاً در پلیس آگاهی و دادسرا مطرح کرده‌ام را قبول ندارم .من آنجا تحت فشار روانی و شکنجه بودم. به همین خاطر به قتل اعتراف کردم .من و شوهرم مانند همه زوج‌ها با هم اختلاف جزئی داشتیم .اما کامران با شوهرم رابطه خوبی نداشت .

وی  ادامه داد: شوهرم به خاطر پروژه سنگین کاری فشار روانی شدیدی را تحمل می‌کرد .به همین خاطر آن شب من و دخترم به خانه پدری ام رفته بودیم تا دخترم همراه مادرم به دماوند برود و برف بازی کند .من آن شب تا ساعت ۱۲ شب  با شوهرم چت کردم. صبح زود هم برایش پیغام فرستادم و او جوابم را داد. اما چند ساعت بعد وقتی از او خبری نشد نگران شدم و به خانه رفتم .

وی ادامه داد :شوهرم سال‌ها داروی اعصاب می‌خورد و من شک ندارم او خودش داروهای آرامبخش را خورده است و کامران به خاطر کینه ای که از او به دل داشته شیلنگ گاز را باز گذاشته است.

وی در رابطه با ارتباطش با متهم ردیف دوم گفت :من و کامران هیچ رابطه پنهانی با هم نداشتیم. او همکار شوهرم بود و پس از مدتی با من هم همکار شده بود و ما فقط با هم رابطه کاری داشتیم .

وی گفت: شوهرم روی دخترمان حساسیت زیادی داشت. دکتر برای دخترمان قرص تجویز کرده بود. اما شوهرم اجازه نمی‌داد قرص‌ها را به دخترم بدهم و من پنهانی دور از چشم شوهرم قرص‌ها را به دخترم می‌دادم واز کامران می‌خواستم قرص‌ها را برایم تهیه کند .

سپس وکیل وی روبه روی قضات ایستاد و گفت :کارشناسان پزشکی قانونی درباره علت تامه مرگ دقیق اظهار نظر نکرده اند و فقط علت مرگ را مصرف دیازپام و کتامین اعلام کرده‌اند. اما نگفته‌اند استنشاق گاز نیز در مرگ موثر بوده یا نه .از این رو تقاضا دارم تا پرونده در کمیسیون پزشکی قانونی بررسی و علت تامه مرگ به طور مشخص روشن شود .

سپس متهم ردیف دوم در جایگاه ویژه ایستاد.

 وی نیز اتهام قتل را نپذیرفت و همدستش را قاتل خواند .

وی گفت: این زن و شوهر ازسال‌ها قبل با هم اختلاف داشتند و حتی بارها مقابل چشمان من هم با هم درگیر شده بودند. درگیری‌ها آنقدر زیاد بود که اگر این زن شوهرش را نمی‌کشت خودش به دست شوهرش کشته می‌شد .انها بارها یکدیگر را تهدید به قتل کرده بودند.

وی ادامه داد :من از سال‌ها قبل محمد را می‌شناختم و با او همکار بودم پس از مدتی محل کارمان از هم جدا شد و من با همسر او همکار شدم .من با ندا هیچ رابطه نامشروعی نداشتم و ارتباط ما کاری بود.

وی ادامه داد: ندا آنقدر از شوهرش متنفر بود که بارها گفته بود قصد دارد او را بکشد .حتی یک هفته قبل کلید خانه‌اش را در ماشینم گذاشت و گفت شب شیر گاز را باز می‌گذارد و شوهرش را می‌کشد .من هم برای اینکه او را آرام کنم گفتم به او کمک می کنم.

وی درباره شب جنایت گفت: آن شب چون  در تهران برف زیادی باریده بود من آماده باش  و تا صبح  در محل کارم بودم . و به حرفهایی که ندا زده بود اهمیتی ندادم . صبح به خانه رفتم و چند ساعتی خوابیدم .اما وقتی گوشی ام را روشن کردم با پیامک‌های پی در پی ندا روبه رو شدم ا.و به من پیام داده بود که به شوهرش دارو داده و شیر گاز خانه را باز گذاشته است. من با کلیدی که او به من داده بود وارد خانه شدم تا به محمد کمک کنم .شیلنگ گاز بریده شده و با چسب روی زمین چسبانده شده بود که آن را بستم. محمد بیهوش بود  و هیچ عکس العملی نشان نمی‌داد. من فقط یک سرنگ داروی بی‌حسی موضعی داشتم که آن را به او تزریق کردم تا متوجه شوم هوشیار است یا نه اما او هیچ واکنشی نشان نداد .من نمی دانم سرنگ حاوی چه دارویی بود. باور کنید من در قتل او دستی نداشتم و ندا او را کشته است.

 در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده خانم دکتر و همدستش را به خاطر مشارکت در قتل به قصاص محکوم کردند.

وبگردی