گزارش کامل از خاکسپاری منصوره قدیری خبرنگار ایرنا + وداع تلخ
حوادث رکنا: صبح دوشنبه گورستان بهشت زهرا شاهد تشییع پیکر بانوی خبرنگاری بود که خبر فوت غمانگیزش تیتر صفحات حوادث رسانههای کشور شد. منصوره قدیری جاوید خبرنگار نمونه حوزه پژوهش خبرگزاری ایرنا بود که صبح یکشنبه به طرز دلخراشی از سوی همسر وکیلش به قتل رسید. انتشار این خبر هولناک، واکنشهای زیادی به دنبال داشت. اینکه یک بانوی خبرنگار فعال، حرفهای و باسابقه پس از 17 سال زندگی مشترک با یک وکیل دادگستری با ضربات چاقو و دمبل به دست شوهرش در خانه به قتل رسیده، شوک بزرگی بر جامعه رسانهای بود.
به گزارش رکنا، صبح دوشنبه گورستان بهشت زهرا شاهد تشییع پیکر بانوی خبرنگاری بود که خبر فوت غمانگیزش تیتر صفحات حوادث رسانههای کشور شد. منصوره قدیری جاوید خبرنگار نمونه حوزه پژوهش خبرگزاری ایرنا بود که صبح یکشنبه به طرز دلخراشی از سوی همسر وکیلش به قتل رسید. انتشار این خبر هولناک، واکنشهای زیادی به دنبال داشت. اینکه یک بانوی خبرنگار فعال، حرفهای و باسابقه پس از 17 سال زندگی مشترک با یک وکیل دادگستری با ضربات چاقو و دمبل به دست شوهرش در خانه به قتل رسیده، شوک بزرگی بر جامعه رسانهای بود.
متهم پرونده ساعاتی بعد از این جنایت در خانه دستگیر شد و در تازهترین اعترافاتش گفته چند سالی بیکار بوده چون حوصله کار کردن نداشته است! خواهرش بخشی از مخارج او را تأمین میکرده که او هم دیگر تمایلی به ادامه این روند نداشته است. از سالها قبل با منصوره اختلاف داشته و با وجود یک فرزند پسر 15 ساله بدون ارتباط عاطفی با هم در یک خانه زندگی میکردهاند و از زندگی خسته شده بود، پس تصمیم به قتل همسر و پسرش و سپس خودکشی گرفته است اما پس از قتل همسر با وجود اینکه با خوراندن قرصهای بیهوشی به فرزندش قصد داشته او را نیز به قتل برساند اما نتوانسته و با دیدن چهره معصوم فرزندش از این کار منصرف شده است. متهم گفته قصد داشته خودش را هم بکشد اما پلیس سررسیده و دستگیر شده، حالا در بازجوییها مدام تأکید دارد که اعدامش کنند و کار ناتمام او را تمام کنند. این در حالی است که وی برای بررسی روانی به پزشکی قانونی معرفی شده است.
تسلیت مدیرعامل ایرنا
با انتشار خبر فوت منصوره قدیری جاوید، مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی در پیامی این ضایعه را تسلیت گفت. حسین جابری انصاری مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی در این پیام آورده است: یکی از تلخترین روزهای خبرگزاری جمهوری اسلامی رقم خورد و خانواده ایرنا با شنیدن خبر درگذشت مظلومانه و دردناک یکی از همکاران عزیز خود، بهتزده و داغدار شد. زندهیاد منصوره قدیری جاوید، خبرنگار و پژوهشگری تلاشگر و دلسوز از خانواده ایرنا که بیش از دو دهه با نیکنامی در بخش پژوهش این خبرگزاری، خدمت کرد و به گواهی دوستان و همکارانش، نماد نجابت، متانت، مهربانی و آرامش بود.
وکیل مدافعی که این بار جان گرفت
فریده غیرت وکیل دادگستری درباره این پرونده گفت: در این حادثه سؤالهای متعددی مطرح است و تا زمانی که مشخص نشود چه عواملی باعث بروز چنین فاجعهای شده، نمیتوان آن را به درستی واکاوی کرد اما نکتهای که قابل بررسی است اینکه چرا شوهر این خانم خبرنگار که یک وکیل دادگستری بوده و وظیفه و شغل او حمایت از افراد و تلاش برای حفظ جان و استیفای حقوق دیگران است، به خودش اجازه داده که جان یک انسان را بگیرد؛ انسانی که نزدیکترین فرد زندگی او بوده است. اینکه چرا وی خود را برای گرفتن جان همسرش محق دانسته و چه کسی این اجازه و قدرت را به او داده که جان یک نفر را بگیرد. اینها همه سؤالاتی است که شما به عنوان خبرنگار باید از جامعه مطالبه کنید. در جامعهای که خشونت علیه زنان وجود دارد و مردان این اختیار را برای خود قائلند که مالک حیثیت و جان همسرانشان هستند گاه بروز اختلاف هرچند کوچک منجر به قتل میشود. در هر شرایطی قتل عملی زشت و ناپسند است، وقتی قانون طلاق برای جدایی زوجین وجود دارد، چرا باید همسری به خودش اجازه دهد که جان شریک زندگیاش را بگیرد؟
از سوی دیگر باید بررسی کرد تا ببینیم این خانم خبرنگار ایرنا که ذات حرفهاش مطالبهگری است، آیا برای مطالبه حقوق زندگی شخصی خودش اقدامی کرده بود؟ و اگر نه، چرا ایشان ترجیح داده این مشکلات را مخفی کند و بروز ندهد.
جـای خالـی یـک دوســت
از صبح یکشنبه که خبر فوت منصوره قدیری منتشر شد، جامعه رسانهای کشور و بیش از همه دوستان و همکاران او در خبرگزاری ایرنا متأثر و غمگین شدند. حالا جمع زیادی از خبرنگاران در کنار خانواده منصوره به اندوه نشستهاند و در نبود او اشک حسرت میریزند.
عصمت سلیمانی، سردبیر گروه نظرسنجی ایرنا که منصوره سالها با وی کار میکرد در حالی که بشدت ناراحت بود، گفت: منصوره فقط همکارم نبود، دوست و رفیقم بود، او در کار و زندگی خیلی منظم بود و امکان نداشت اگر روزی میخواست نیم ساعت دیر به محل کار بیاید به من خبر ندهد. اما آن روز ساعت از 9 صبح گذشت ولی خبری از منصوره نشد. پیامکهایم را بررسی کردم اما پیامی از او دریافت نکرده بودم. ساعتی بعد به او زنگ زدم ولی تلفنش را پاسخ نداد.
تا ظهر مدام من و سایر همکارانم با او تماس میگرفتیم ولی تلفنش را جواب نمیداد و همین باعث نگرانی من شده بود. به ناچار با خواهرش تماس گرفتم و به او گفتم منصوره به محل کار نیامده و تلفنهایش را هم پاسخ نمیدهد. خانواده منصوره که نگران شده بودند به مقابل خانه او رفتند اما شوهرش با تحکم و تندی به آنها گفته که منصوره به سینما رفته و خانه نیست. آنها هم تا شب منتظر و پیگیر بودند و وقتی خبری نشد با پلیس تماس گرفتند.
به خاطر فرزندش
وی در ادامه گفت: باور اینکه منصوره چنین سرنوشت تلخی داشته برایمان سخت است. اگر اغراق نکنم، او از دو جنبه بسیار متمایز بود، شخصی بسیار بااخلاق و دارای شخصیت برجستهای بود. فلسفه خوانده و تحصیلاتش را در رابطه با علوم ارتباطات اجتماعی در مقطع کارشناسی ارشد ادامه داده و بسیار باسواد و حرفهای بود، گزارشهایی که ارائه میکرد به قدری کامل و جامع بود که اصلاً نیاز به بازنویسی و ویرایش نداشت. منصوره متولد اواخر فروردین سال 51 بود و گاهی اوقات از مسائل خصوصیاش با من حرف میزد. میدانستم که با همسرش مشکل دارد، اما او به قدری پسرش را دوست داشت که نمیتوانست حتی یک روز بدون او زندگی کند.
به همین دلیل هم تمام سختیهای زندگی را به خاطر بودن کنار فرزندش تحمل میکرد و میترسید اگر جدا شود پسرش را از دست بدهد یا او آسیب ببیند.
همکاری متین و مهربان
مهدی مقدر، یکی از خبرنگاران ایرنا که 12 سال قبل با منصوره همکار بوده نیز در رابطه با او گفت: اگر بخواهم یک جمله بگویم اینکه او بانویی بسیار متین و با وقار بود. مدت زیادی با هم سر یک میز همکار بودیم، بسیار آرام بود و همیشه لبخند به چهره داشت. انرژی میداد ولی پرحرف نبود، هیچ وقت پشت سر کسی حرف نمیزد و حسادت نمیکرد. دنبال پست و مقام هم نبود. آخرین پستش معاون مرکز نظرسنجی ایرنا در قسمت پژوهش بود.
الگوی رفتاری
حسین مشیری، یکی دیگر از همکاران منصوره در قسمت پژوهش نیز گفت: تا آنجایی که من میدانم 20 سالی بود که خانم قدیری در ایرنا کار میکرد. از سال 89 تا 99 به عنوان دبیر نشریات خبری که زیرمجموعه پژوهشکده ایرنا بود با او کار میکردم. خبرنگاری فعال و باسواد بود و قلم بسیار خوبی داشت. همیشه حد و مرزها را در کار و روابط شخصی رعایت میکرد. فردی دلسوز بود و اگر کاری از دستش برمیآمد برای دیگران انجام میداد. رفتارش الگو بود و در تمام 10 سالی که با او کار کردم، هرگز بدی از او ندیدم. همچنین تا حدود زیادی درونگرا بود و مشکلاتش را بروز نمیداد.
سلام نمی خواهم نظرم را چاپکنید اما می نویسم که بدانید باید پیگیر باشید. این کتک زدن ها و رفتارها ناگهان رخ نمی دهد. من همسرم دوبار دستم را شکست و به پرداخت ۳۰ درصد دیه محکوم شد و آن زمان پسرم ۴ ساله بود. حتی بابت عدمپرداخت نفقه محکوم شد. و بابت ندادن دیه به زندان رفت و روان پزشک با توجه به رفتار پدر در ۷ ساعت ملاقات با فرزند نامه داد بچه را نبیند اما نه حکم طلاق من را دادند .و حتی حکمبر ملاقات ۲۴ ساعته دادند.و منبه اجبار آشتی کردم که کسی طفلکمرا از من جدا نکند.الان ۹ سال از آن زمان می گذرد.و مندو سال اخیر یک بار سرم شکست و مبل غرق خون شد و جتی دکتر نرفتیم.و یک بار از پشت محکم به زمینخوردم.منتطر ۱۵ سالگی پسرم هستم.اکثر خرج های بچه و خودمهم با مناست.هر دو هم تحصیل کرده و در رده های بالای کاری بودیم.قانون ما ....