داماد خشمگین 4 عضو خانواده همسزش را چاقو چاقو کرد / مادر زنش کشته شد + جزئیات محکومیت

به گزارش رکنا، شامگاه بیست و یکم اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۱ مردی هراسان با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و کمک خواست.

وی گفت: من از با شنیدن صدای فریاد های کمک خواهی همسایه مقابل پنجره رفتم و مردی را دیدم که چاقو در دست وارد خانه همسایه شد و آنها را زخمی کرد.

با این تماس بلافاصله ماموران پلیس به آدرسی که این مرد داده بود در حوالی میدان کاج سعادت آباد رفتند و با پیکرهای خونین چهار عضو خانواده روبه رو شدند. شواهد نشان می‌داد داماد خانواده به نام یزدان با چاقو به خانه پدر زنش حمله ور شده و همسر، پدر، مادر و خواهرزنش را زخمی کرده است. آنها با آمبولانس به بیمارستان منتقل شدند اما ساعتی بعد زن ۶۰ ساله به نام فریده به خاطر شدت خونریزی تسلیم مرگ شد.

همسر وی دامادش را به نام یزدان را عامل جنایت معرفی کرد و گفت: دامادم یکباره مقابل در خانه‌مان آمد و به ما حمله ور شد.

ردیابی داماد خشن

یک روز از این ماجرا گذشته بود که ماموران رد یزدان را یافتند و وی را دستگیر کردند. داماد خشن به جنایت خانوادگی اعتراف کرد و در شعبه یازدهم دادگاه کیفری تهران پای میز محاکمه ایستاد.

در دادگاه

در این جلسه پدر فریده ، دو دختر و پسر قربانی درخواست قصاص را مطرح  کردند.

همسر یزدان و خواهر و پدرش نیز به خاطر جراحت‌ها دیه خواستند .

وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد در تشریح جزئیات ماجرا گفت: دو ماه بود با همسرم به شدت اختلاف داشتم .من به رفتارهای او مشکوک شده بودم. تا اینکه گوشی موبایلش را بررسی کردم و فهمیدم او با کسی در ارتباط است .من و همسرم با هم درگیر شدیم و من او را به خانه پدرش فرستادم .همان شب چند پیام به عنوان مدرک برای پدر زنم ارسال کردم .من از رفتار همسرم گلایه داشتم. اما صبح وقتی از خواب بیدار شدم و گوشی را بررسی کردم، فهمیدم پدر زنم پیامک‌ها را دیده اما پاسخی نداده است .به همین خاطر عصبانی شدم و مقابل خانه آنها رفتم.

وی ادامه داد: وقتی مادر زنم در را باز کرد این موضوع را به او گفتم. اما او شروع به فحاشی کرد و  حتی به خواهرم ناسزا گفت .به همین خاطر کنترل اعصابم را از دست دادم و با چاقو به او ضربه زدم .اما باور کنید من به قصد درگیری یا قتل مقابل خانه پدر زنم نرفته بودم.قبول دارم همسر و پدر و خواهرزنم را هم زخمی کردم.

 قاضی گفت : فیلم دوربین مداربسته نشان می‌دهد کمی قبل‌تر از خانه پدر زنت، چاقو را در پارچه مشکی پنهان و زیر لباست جاساز کردی. چطور مدعی هستی به قصد درگیری آنجا نرفته بودی ؟

که متهم پاسخ داد: نه من چاقو را مخفی نکرده بودم .من مقابل خانه پدر زنم رفته بودم تا از رفتار همسرم گلایه کنم. اما وقتی مادر زنم شروع به فحاشی کرد کنترل اعصابم را از دست دادم و به سمت آنها حمله ور شدم.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده داماد خشن را به قصاص و پرداخت دیه محکوم کردند.