رادیو ایران چگونه نخستن رسانه صوتی جهان شد / نوشیروان کیهانی زاده فاش کرد
نوشیروان کیهانیزاده / روزنامهنگار پیشکسوت
59 سال پیش رادیو ایران نخستین رسانه صوتی جهان شد که یک برنامه روزانه را در مورد پخش حوادث شهری در همان روز وقوع از زبان حادثه دیدگان و با هدف پیشگیری از تکرار اشتباه آغاز کرد. این برنامه را همانند همه اخبار وقت برای رادیو ایران و تلویزیون غیر دولتی، عوامل خبرگزاری پارس (ایرنا) تهیه میکردند. این برنامه از نیمه اَمُرداد 1341 (آگوست 1962) با زمینه خبری بهنام «درگوشه و کنار شهر» آغاز شد که بدون وقفه بمدت سه سال ادامه داشت و پخش آن، هر روز از ساعت چهار و نیم بعد از ظهر آغاز میشد.
طبق نظرسنجی ماهانه وقت از شنوندگان رادیو که قاعدتاً باید هنوز در بایگانی صداوسیما محفوظ مانده باشند، این برنامه «صددرصد» شنونده داشت و عمدتاً «راضی» بودند.
«در گوشه و کنار شهر» که هنوز مشابه آن در هیچ کشوری تولید نشده است توسط دو روزنامه نگار وقت؛ پرویز یاحقی - آهنگساز نامدار ایران که به تازگی فوت شد و نام او در شناسنامهاش «صدیقی پارسی» بود اما ترجیح داده بود پس از دایی هنرمندش بهنام وی «یاحقی» خطاب شود- و نوشیروان کیهانیزاده که در آن زمان، سردبیر اخبار بینالملل خبرگزاری پارس و روزنامه نگار روزنامه اطلاعات – بود با تصویب طرح آن از سوی نصرتالله معینیان معاون نخست وزیر وقت و مسئول انتشارات و رادیو کشور - وزارت ارشاد امروزی - پا به عرصه تولید گذاشت و هر روز در ساعت 4 و نیم بعد از ظهر از رادیو سراسری ایران که در آن زمان مهمترین رسانه کشور و فراگیرتر از همه بود پخش میشد.
نصرتالله معینیان و ابوالحسن کمالی مدیرعامل وقت خبرگزاری که خواهرزاده محمد مسعود ناشر روزنامه مرد امروز بود (محمد مسعود – منتقد دولت وقت- در اسفند 1326 ترور شد) تأکید بر آموزنده بودن مطالب داشتند که ضمن شنیدنی بودن، از تکرار اشتباه جلوگیری کند. مبتکر و مدیر این برنامه، نوشیروان کیهانیزاده حادثه نویس وقت روزنامه اطلاعات بود.
یاحقی و کیهانیزاده در ساعات فراغت خود در کلانتریهای پلیس، پاسگاه های ژاندارمری، شعب دادسرای تهران، دادگاهها، بیمارستانهای سوانح تهران (سینا، رازی، امیر اعلم ـ برای درمان مجروحین ازسوختگیها، لقمان الدوله ادهم ویژه درمان مسمومین و امدادی حکیم الملک واقع در خیابان مولوی شرقی) و صحنه وقوع حوادث به جستوجوی مطلب میپرداختند و یاحقی با طرفین ماجرا مصاحبه میکرد و هر برنامه با اندرز و ذکر ضوابط و قوانین مربوط و اشاره به مراحل دادرسی پایان مییافت و به همان صورت برای پخش آماده میشد.
هر برنامه 30 دقیقهای شامل سه تا چهار رویداد بود که در همان روز یا شب پیش از آن اتفاق افتاده بودند. علت موفقیت این برنامه از آغاز کار به خاطر علاقه مردم به شخص یاحقی و شهرت اجتماعی او بود که حاضر میشدند با او مصاحبه کنند و از اشتباهات خود پرده بردارند. صدای یاحقی بسیار جذاب، لحن او گیرا و اندرزهایش صمیمانه بود که بر دل مینشست.
این برنامه عبرت آموز فقط بهدلیل افزایش مشغله یاحقی در عالم موسیقی و بتدریج دست برداشتن از کار روزنامه نگاری و پرداختن کیهانیزاده به تدریس تاریخ و تاریخ نگاری و نیز ارتقاء به دبیری میز در تحریریه روزنامه اطلاعات پایان یافت.
در روزهایی که یاحقی گرفتار کار موسیقی بود حسین توصیفیان و رضا میرطاهری برای این برنامه گزارشگری میکردند. یافتن حوادث و اتفاقات با کیهانیزاده بود که خود به همراه گزارشگر به محل میرفت و پرسشها را به گزارشگر میداد. قرار بود که مبتکر برنامه (کیهانی زاده) خودش مصاحبه کند که به علت داشتن لهجه کرمانی موافقت نشد. یاحقی سابقه خبرنگاری پارلمانی را نیز در کارنامه خود داشت.
موضوع مهم در اینجاست که این برنامه نیم ساعته برای سازمان انتشارات و تبلیغات کشور (خبرگزاری پارس و رادیو ایران) در ماه فقط یکهزار و نهصد تومان (پول وقت) هزینه داشت و این دو ـ یاحقی و کیهانیزاده ـ برای تهیه آن از خودروی شخصیشان استفاده میکردند زیرا که سازمان رادیو ایران در تهران فقط دو استیشن واگن در اختیار داشت و آن هم برای رساندن گویندگان اخبار به محل کار و خبرگزاری پارس (ایرنا) دو جیپ (برای بردن و آوردن خبرنگار و عکاس). سپهبد پرویز خسروانی (در آن زمان سرتیپ) فرمانده ژاندارمری مرکز که یک روز از کار افتادن و هُل دادن اتومبیل یاحقی را پس از تهیه یک مطلب در یک پاسگاه ژاندارمری به چشم دیده بود، از آن پس اتومبیل خود را در اختیار تهیه کنندگان این برنامه گذارد.
در این برنامه کیهانیزاده با تماس تلفنی با پلیس و ژاندارمری و بیمارستانها، حوادث مورد نظر (جالب و آموزنده) را مییافت و با یاحقی به محل میرفت و پس از اطلاع کامل از چگونگی و جزئیات پرونده، پرسشها را مینوشت و بهدست یاحقی میداد تا بپرسد و سپس درباره آن، نظر حقوقدان، روانشناس، جامعه شناس و پلیس (افسر مربوط) سؤال میشد. آنگاه نوارهای ضبط شده در خبرگزاری یا رادیو، ادیت میشد و پس از قراردادن موزیک فاصله میان مطالب به پخش داده میشد.
در مورد انتخاب سوژهها نیز باید گفت مواردی مانند حوادث رانندگی خاص بهعنوان مثال تصادفی که علت آن روشن کردن سیگار از سوی راننده در حال رانندگی بود انتخاب میشد تا از سوی دیگران تکرار نشود. مورد دیگر، اختلافهای زن و شوهری بود که هر روز دهها مورد آن اتفاق میافتاد، ولی آن موردی انتخاب میشد که جالبتر و آموزنده بود؛ مثلاً ازدواج نامتناسب یک جوان 22 ساله با یک زن 40 ساله و تداوم مشاجرات.
پس از تعطیلی این برنامه سازمان رادیو ـ تلویزیون (پس از ادغام رادیوها و تلویزیونها در یک سازمان در سال 1350) چند بار تلاش به تجدید حیات آن برنامه کرد ولی موفق نشد. سایر کشورها همچنین تلاشی را به عمل آوردهاند ولی موفقیت نداشتهاند. هم اکنون در امریکا دو کانال تلویزیونی دو برنامه تحت عنوان «دادگاه» دارند ولی این برنامهها استودیویی هستند ـ نه تهیه و ضبط شده در صحنه و از واقعیتها با همان افراد (اصحاب دعوا) و به کسانی که حاضر شوند بروند و حرفهایی را که احتمالاً در دهانشان میگذارند مقابل دوربین و قاضی استودیویی (عامل ایفای نقش) تکرار کنند دستمزد قابل ملاحظه پرداخت میشود.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر