مسئولیت مدیران در فسادهای اقتصادی
رکنا: چند سال پیش زمانی که هنوز حتی اختلاس 3000 میلیارد تومانی افشا نشده بود طی یادداشتی در یکی از روزنامههای اصلاحطلب نوشتم؛ «فساد اقتصادی» و توچه میدانی که فساد اقتصادی چیست؟ فساد اقتصادی طاعون کشور است و...
اکنون پس سالها تازه میفهمیم که ترس و آگاهیمان راجع به فساد اقتصادی کم هم بوده است و شاید هنوز هم متوجه نشده باشیم که فراگیری فساد اقتصادی از اپیدمی طاعون بدتر و خسارتبارتر است و همه چیز را سست و درون تهی میکند.
امروز با نگاهی به سخنان شخصیتها و صاحبنظران و سیاسیون از جناحها و گرایشات مختلف این معنا مستولی شده است که خطری که از درون و برون انقلاب و کشور و جامعه را به صورت همزمان تهدید میکند فساد اقتصادی است و به جرأت میتوان اعلام کرد که این خطر از هجوم نظامی بیگانگان، از تحریمهای همه جانبه تمام دنیا علیه ایران بیشتر است و امکان دارد بر اثر ادامه اختلاسهای کلان و رانتخواریها و سوءاستفادههای گسترده جامعه ایرانی سرمایههای اجتماعی خود را از دست بدهد و چسبندگیهای عمومی از بین بروند و روزی چشم باز کنیم و ببینیم که چیزی برای کیان ایرانیان باقی نمانده است. معنای فساد اقتصادی را میتوان در آن داستان مشهور مولای رومی بخوبی دید، آنجا که میگوید:
ما درین انبار گندم میکنیم /گندم جمع آمده گم میکنیم/مینیندیشیم آخر ما بهوش/کین خلل در گندمست از مکر موش /موش تا انبار ما حفره زدست /و از فنش انبار ما ویران شدست /اول ای جان دفع شر موش کن /وانگهان در جمع گندم جوش کن...
شاید اگر آن حکیم نیک نظر هماکنون زنده بود در این مثالش اغراق میکرد و از حفر انبار کشور توسط هزاران موش یا گرگ یا اژدهای هزارسر خبر میداد. مگر ندیدیم که طی چند روز دزدان و نابکاران پس از اعلام تکنرخی شدن ارز چگونه به جان بیتالمال کشور افتادند و دلار 4200 تومانی گرفتند، یا خوردند، یا کالا خریدند و با نرخ 10 هزارتومانی فروختند یا بردند و هرگز برنگرداندند. ارزش آن خسارت آن هم در آغاز تحریمهای جدید امریکا را بالغ بر 20 میلیارد دلار برآورد کردهاند! آری درست در زمانی که تهیه هردلار برای کشور پس از گذر ازهفت خان رستم میسر است بسیارند که راههای به یغما بردن آسان آن را بلدند و تلاش سه قوه برای جلوگیری از سوءاستفادهها را بعضاً با بنبست روبهرو میکنند. به نظر میرسد نه تنها جلوگیری از فساد اقتصادی با شعارهای پرطمطراق میسر نیست بلکه با بگیروببندها هم ره به جایی نمیبرد. باید یک اجماع ملی فراهم شود وهمه به غایت احساس خطر کنند و هیچکس از هیچ سوءاستفادهای حتی اگر به نظرش مصلحتی در آن است یا فرزندی و دوست و آشنایی در آن دخیل باشد درنگذرد. اینکه معاون اول رئیس جمهور در بیانی صادقانه به این مهم اشاره میکند و صریحاً اعلام میکند که هر مسئولی اگر از فسادی مطلع شود و تعلل کند در آن فساد شریک است باید سازوکار اجرایی هم پیدا کند. وقتی فسادی در هر حوزهای رخ دهد و منجر به استیضاح بالاترین مقام مربوطه شود احتمالاً حساسیت مدیران را بالا خواهد برد و در سلامت دستگاههای مختلف دولتی و حکومتی مؤثر خواهد افتاد. چرا پی بردن به فساد در دستگاهها باید از طرق تفتیشهای بیرونی میسر شود؟ مگر یکی از اصلیترین مأموریت مدیران و مسئولان، نظارت دقیق بر عملکرد مالی زیر مجموعه خود نیست؟ مگر ایشان اهرمها و بازوان قدرتمندی در این زمینهها ندارند؟ چرا از آنها استفاده نکردهاند؟ اگر ضعف مدیریتی منجر به بروز یک فساد شده که فوراً باید استعفا دهند و از مردم عذر بخواهند، اگر بویی به مشامشان رسیده است و از برخورد استنکاف کردهاند به قول آقای جهانگیری شریک هستند و باید محاکمه شوند. زمانی امکان موفقیت در برابر فسادهای اقتصادی وجود دارد که حس ملی مبارزه با آن همهگیر شود و هیچکس در هیچ سطحی از گزند نظارتهای درون سازمانی، اداری، رسانهای، بین قوهای و ملی مصون نباشد. به محض اینکه جایی ومرکزی و دستگاهی و ارگانی شأن خود را بالاتر از نظارت دانست و توانست از زیر بارش شانه خالی کند باید مطمئن شویم که مبارزه با فساد اقتصادی ابتر و بدون نتیجه مؤثر رها خواهد شد. یا فساد از سوی همه کس محکوم است و مبارزه با آن موفق میشود یا استثنا میخورد و خواهیم دانست که در این زمینه ره به ترکستان میبریم! اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید
جعفر گلابی
ارسال نظر