استفاده از مواد مخدر گشتاسبی توسط بازیگران یک تئاتر +عکس
رکنا: فلاحت پیشه گفت: متأسفانه در تئاتر به سمتی رفتهایم که برخی گروهها به معنای واقعی کاسبی میکنند. تئاتر را قبضه کردهاند و به هر قیمتی هر کاری میکنند تا فروش داشته باشند.
آرش فلاحتپیشه بازیگر سینما و تئاتر که در فیلم سینمایی «محمد رسول الله (ص)» در نقش ابرهه برای مخاطبان شناخته شده بود این روزها در تئاتر فعال است.
او که فعالیت خود در بازیگری را در تئاتر آغاز کرد این روزها در این عرصه در نقش کلاه به سر در نمایش «سفر به نهایت دور» ایفای نقش میکند.
آرش فلاحت پیشه جز بازیگرانی است که هنوز در فضای تصویر جایگاه واقعی خود را علی رقم تواناییهایش پیدا نکرده است در آثاری که همواره بازی کرده توانسته حضور مثبت و تاثیر گذاری را حتی در یک نمایش با کیفیت پایین داشته باشد. «سفر به نهایت دور» نمایش متفاوتی است که برای جذب مخاطب دست به دامان رفتارهای غیر فرهنگی برای جذب مخاطب نشده است و در یک مسیر سالم برای بقاء خود و جذب مخاطب با سایر آثار و در شرایط ناخوشایند تئاتر رقابت میکند. به همین روی با آرش فلاحت پیشه بازیگر این نمایش مصاحبهای داشتیم که در پی میخوانید.
-این روزها نمایشهایی به روی صحنه میرود که به لحاظ کیفی در سطح قابل قبولی نیستند و برای رسیدن به فروش مناسب دست به اقداماتی میزنند که از شأنیت تئاتر به دور است، اما به نظر میرسد گروه اجرایی نمایش «سفر به نهایت دور» در فضای سالم و تنها در جهت هدف و حرفی که به دنبالش بوده برای بقای خود سالم تلاش میکند.
فلاحتپیشه: در خصوص جهانی که نمایش «سفر به نهایت دور» دارد و به آن میپردازد باید بگویم نسبت به اتفاقهای تئاترهایی که شاهد هستیم، مخصوصاً در سالهای اخیر نمایش بسیار متفاوتی است. محمد میرعلیاکبری به عنوان نویسنده و کارگردان جهان ذهنی متفاوتی نسبت به اطرافیان خود دارد. تخیل و فضای ذهنی این نویسنده و کارگردان به او این اجازه را میدهد تا به همه چیز شک کند. بدین ترتیب او میتواند ارتباطهای سیاسی، اجتماعی و حتی کائنات را در هم بیامیزد و از درون آن یک ارتباط جدیدی خلق کند. قطعاً اجرای این ذهنیات به صورت یک اثر نمایشی کار نه تنها آسانی نیست؛ بلکه بسیار سخت است، اما در کنار این سختی جذابیتهایی نیز میتواند به وجود بیاید.
- به نظرم این نکته جزو نقاط قوت این گروه به حساب میآید که در شرایط کنونی که برخی به هر قیمت به دنبال جذب مخاطب میروند، شاهد نمایشی هستیم که با هر درجه کیفی تنها به دنبال رساندن مفهوم مورد نظرش است.
فلاحتپیشه: توجه داشته باشید که همه در فضای تئاتر دارند همرنگ هم میشوند، همه ما در صفحات فضای مجازی شاهد تبلیغهای گوناگونی هستیم مانند اینکه مثلاً فردا شب فلان نمایش با حضور فلان فرد به روی صحنه میرود. نکته جالب این است که افرادی دست به دامن این نوع تبلیغات میشوند که آدمهای شناخته شدهای هستند ببینید شرایط تئاتر ما به کجا رسیده است که این دوستان برای دیده شدن اثرشان به این سمت آمدهاند. مثلاً تیتر میزنند که امشب و هر شب با حضور چهرههای مطرح فلان نمایش را ببینید. برای همه هنرمند ان پیشکسوت احترام قائلیم، چرا باید شرایط به گونهای باشد که حتی بزرگان تئاتر و اساتید ما برای فروش اثر نمایشی خود راهکارهایی را انتخاب کنند خارج از اثر نمایشی است؟! به هر قیمت فلان فرد را میآورند تا تنها نمایش دیده شود و بفروشد.
- تماشاگر در سالن هنگام دیدن نمایش «سفر به نهایت دور»، با شخصیتی آشنا میشود به نام «کلاه به سر» که شما آن را ایفا میکنید. به نظر میرسد یکی از دلایلی که در مخاطب ایجاد کشش و جاذبه برای دیدن نمایش در یک بازه زمانی قابل توجه را به وجود میآورد ایفای این نقش است. کمی در مورد این شخصیت و جایگاهاش در نمایش بگویید.
فلاحتپیشه: اتفاقاً در اولین روز که این نمایشنامه را خواندم، به سایر دوستان نیز گفتم که این کاراکتر ویژهترین نقش این نمایشنامه است. حتی بازیگران خانم نیز میگفتند ما هم دوست داریم این نقش را بازی کنیم. به نظرم بخشی از جذابیت که مخاطب شاهد آن است، در درون متن نمایش وجود داشته و به کاراکتر کلاه به سر توسط نویسنده به خوبی پرداخت شده است. شخصاً برای پرداخت یک نقش آنچنان که یاد گرفتهام چیزی را از پیش تعیین نمیکنم، در مواجه با نقش با تمرین و همچنین صحبت با کارگردان و سایر دوستان کم کم نقش را میشناسم و او تکمیل میشود. به دلیل نیازهایی که در نمایش و این کاراکتر حس میشد، ترجیح دادیم کمی به سمت یک بازی فانتزی برویم. مطمئناً با توجه به شخصیتی که برای کلاه به سر در نظر گرفته شده بود، امکان رشد در یک شرایط فانتزی نیز برایش بیشتر بود. چرا که باید توجه داشته باشیم جهان نمایش را کلاه به سر میسازد. روابط بین آدمها را او به وجود میآورد.
معرفی مخدری جدید به نام گََشتاسبی
- به نظرم تخیل نویسنده و نوع نگاهی که به جهان به طور کلی داشته جذابیت دارد اما پرداختن به مواردی که در ذهن نویسنده وجود داشت و همچنین پیوست جهانهایی که مد نظر دارد در متن نمایش کمی از هم گسیخته است که در جمعبندی نهای مخاطب را با سردرگمی مواجه میکند که شاید او نتواند به نتیجه متقن و درستی که مد نظر خود نمایشنامهنویس بوده برسد.
فلاحتپیشه: به نظرم این نکته از ذهن بیمار نویسنده بیرون میآید، تعبیر ذهن بیمار را به این معنی به کار میبرم که شخصاً بیانگر یک شیوه نگاه و نگارش است که من آن را دوست دارم. این نوع نگرش اجازه میدهد که تمام مناسبات را در هم بیامیزیم. محمد میرعلیاکبری نویسنده در دل متن خود سه جهان موازی را کنار هم میگذارد. شیوه تغییر مناسبات و کنار هم قرار گرفتن جهانهایی که مد نظر بوده باعث شده که شما اینطور برداشت کنید. به هر حال ما در زندگی معمولی هم وقتی به رؤیاپردازی میرسیم، تمام روابطمان و اطرافیان را به گونهای دیگر تعریف میکنیم و همه چیز دستخوش تغییرات مد نظر خودمان میشود. مواد مخدر ی که برایش یک نام جدید انتخاب کردیم نیز در پیشبرد یک جهان دیگر به نمایش کمک میکند اما برای اینکه به مواد مخدر ویژهای اشاره نکنیم نام جدید و حتی وسیله جدیدی خلق کردیم که در نوع خود جالب توجه بوده است. مخدری به نام گشتاسبی یکی از پاشنههای اصلی این نمایش است که آن را پیش میبرد.
- البته خلق جذاب یک مخدر خیالی و استفاده نکردن از کلمات رایج که شاید زننده نیز است از اتفاقات خوب این نمایش به حساب میآید. به نظر خودت دستاورد نمایش «سفر به نهایت دور» برای مخاطب چیست و او هنگام خروج از سالن نمایش با چه اندیشهای آنجا را ترک میکند؟
فلاحت پیشه: در بازخوردهایی که از مخاطبان گرفتیم نتایج مختلفی را شاهد بودیم برخی بیشتر به بُعد روابط انسانها فکر کردند، برخی دیگر به جهانهایی غیر از آنچه که از آن مطلع هستند و عدهای نیز نکته اصلی نمایش را در تأثیرات مواد مخدر در جامعه میدانستند. حتی افرادی بودند که نمایش را تحلیلی بر موقعیتهای سیاسی و اجتماعی جهان پیرامون مان دیده بودند. آنچه که مشخص است ما جدا از اتفاقات پیرامون خودمان نیستیم. به هر حال ما باید باور کنیم در شرایط بیمارگونهای که اطرافمان وجود دارد در حال زندگی هستیم. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر