فریادهایی "دزد دزد" شب عیدی دست همه را رو کرد / دزد دنبال دزد کرده بود!

مرد همسایه داخل خانه‌اش در حال استراحت بود که متوجه شد سر و صدایی مرموز از آپارتمان طبقه بالا که همگی عید نوروز به مسافرت رفته‌اند شنیده می‌شود، وی که مطمئن بود کسی طبقه بالا نیست از خانه بیرون زد و آرام آرام از پله‌ها بالا رفت و با تعجب دید که در خانه همسایه باز است و 2 مرد ناشناس در حال سرقت هستند.

مرد همسایه که احساس می‌کرد توان مقابله با دزدان را ندارد با پلیس 110 تماس گرفت و ماجرا را گزارش داد، دقایقی بعد که تیمی از پلیس برای دستگیری دزدان به مقابل خانه آمد، دزدان به صورت اتفاقی از پنجره پلیس‌ها را دیدند و با دستپاچگی سعی در فرار داشتند.

با مراجعه ماموران به داخل ساختمان ناگهان 2 دزد از داخل آپارتمان بیرون دویدند و در حالی که یکی از آنها فریاد می‌کشید «دزد، دزد» به سوی پشت‌بام فرار کردند. ماموران با دیدن این صحنه به تعقیب آنها پرداخته و در پشت‌بام موفق به دستگیری جوانی شدند که مدام فریاد می‌کشید «دزد، دزد!»

تلاش پلیس برای دستگیر کردن مرد دیگر نتیجه‌ای نداد و وی با استفاده از پله اضطراری یکی از ساختمان‌های کناری موفق به فرار شد.

جوان دیگر که دستبند به دستش خورده بود با حالتی عصبانی مدام به پلیس می‌گفت که در تعقیب دزد بوده و بی‌گناه است.

وی در بازجویی‌ها ادعا داشت یکی از بستگان صاحبخانه است و زمانی که وارد آپارتمان شده بود متوجه حضور دزد شده و قصد دستگیری وی را داشته که به اشتباه دستگیر شده است. مرد همسایه که از اظهارات مرد ناشناس متعجب شده بود به پلیس گفت: همسایه بالایی ما از اقوام دور همسرم است و همه بستگان آنها را می‌شناسم و این جوان با دروغ‌پردازی می‌خواهد از چنگال قانون فرار کند.

بنابراین مشخص شد جوان مدعی برای گمراه کردن ماموران به آنها دروغ گفته و بررسی سوابق وی نشان می‌دهد این جوان که «داریوش» نام دارد چندین بار به اتهام سرقت خانه دستگیر شده است.

با به دست آمدن این سرنخ و یافته‌های دیگر پلیس، داریوش که راهی برای کتمان حقیقت نمی‌دید در اعترافات خود گفت: همراه دوستم به نام «سیامک» از چندین خودرو دزدی می‌کردیم تا اینکه وی به من گفت دختردایی‌اش همراه خانواده‌اش عید در مسافرت هستند و با توجه به وضع مالی خوبی که دارند خواست از آن خانه دزدی کنیم.

وی در ادامه افزود: امروز همراه وی وارد ساختمان شدیم و در حال جست‌وجوی پول و طلاها بودیم که سیامک با چکش بزرگی که از داخل بالکن آورده بود چندین ضربه به گاوصندوق زد تا بتواند آن را باز کند و همین مساله باعث دستگیری ما شد.

تبهکار جوان با اشاره به شب ‌دزدی گفت: وقتی پلیس سر رسید خیلی ترسیده بودیم و نمی‌داشتیم چکار کنیم، بنابراین به سیامک گفتم به سوی پشت‌بام بدود و من نیز با فریادهای «دزد‌، دزد» به دنبالش بدوم تا با این شگرد فرار کنیم که از شانس بد من دستگیر شدم و همدستم نیز فرار کرد. با اعترافات داریوش، تیم پلیس با راهنمایی وی موفق به شناسایی پاتوق سیامک در یک قهوه‌خانه‌ شدند و در یک عملیات ضربتی وی را در آنجا دستگیر کردند که در بازرسی بدنی از وی نیز چندین کارت سوخت متعلق به طعمه‌هایش به‌دست آمد.

سیامک که فکر نمی‌کرد در کمتر از چندین روز دستگیر شود هنگامی که متوجه شد همدستش راز دزدی از خانه فامیلشان را فاش کرده است لب به حقیقت گشود و گفت: شوهر دختردایی‌ام وضع مالی بسیار خوبی دارد و قرار بود برای مسافرت به شمال کشور بروند، بنابراین تصمیم گرفتم با داریوش از خانه‌شان دزدی کنیم که از شانس بد همسایه طبقه پایین متوجه حضورمان شد و پلیس را باخبر کرد.

بنابر این گزارش، با توجه به دزدی‌های 2 جوان تبهکار تیم پلیس همچنان در حال بررسی سایر فعالیت‌های مجرمانه آنان است.