جرمهای سیاه مجازی
رکـنا: عادت داشت وقتی از خواب بیدار میشد، پیش از هر کاری پیامهایی را که شب گذشته برایش ارسال شده بود مرور کند. با چشمانی که هنوز خواب و بیدار بود یکی یکی پیغامها را چک کرد، اما در یک لحظه از جا بلند شد و ایستاد.
نمیتوانست چیزی را که میدید باور کند؛ دوباره نگاه کرد. عکس خودش بود که بدون حجاب انداخته بود، نگاه کرد؛ فرستنده آن را دوباره نگاه کرد. عکس از یک ناشناس در یک گروهی که بیش از 200 نفر عضو داشت، آمده بود. نمیتوانست چیزی را که میدید، بپذیرد. جواب پدرش را چه میداد، به مادرش چه میگفت. احساس میکرد همه خانه دور سرش میچرخد.
ماجرای پخش عکسهای افراد در شبکههای اجتماعی از مدتها قبل توسط افراد بیمار دردسرساز شده است. این ماجرا از عکسهای خصوصی بازیگران سینما شروع شد و داستان در مورد افراد عادی ادامه پیدا کرد. البته بخش عظیمی از این عکسها و فیلمها به منظور انتقامجویی از دیگران صورت میگیرد. در بسیاری از پروندههایی که در این زمینه تشکیل میشود فرد به منظور انتقامجویی از طرف مقابل اقدام به پخش عکسها و فیلمهای خصوصی افراد میکند تا با این کار آبروی طرف مقابل را ببرد و با این کار ضربه سختی به وی بزند.
این انتقامجوییها در هر زمینه و حوزه میتواند اتفاق بیفتد. بیشتر این انتقامجوییها توسط پسر یا دختر مورد علاقه اتفاق میافتد و در مواردی هم اختلاف بین زن و شوهر یکی از دو طرف دعوا را به فکر انتقام مجازی میاندازد. این انتقامها در بین همکاران و دوستان نیز رخ میدهد که یکی از طرفین برای آنکه به خواستههایش نرسیده است دست به این کار میزند.
دکتر امانا... قراییمقدم، جامعهشناس، میگوید: انتقامجویی یک پدیده شخصیتی است و باید برای آنکه علت انتقامجویی در یک نفر را بررسی کنیم سه منشأ فردی، شرایط خانوادگی و اجتماعی افراد را مورد توجه قرار دهیم و بررسی هر یک از این سه خصیصه بدون توجه به موردهای دیگر بیفایده است. همه میدانند که افراد عادی دست به چنین انتقامگیریهای کثیفی نمیزنند و حتما در شخصیت یک فرد خللی وجود دارد که اقدام به این کار میکند، اما این اختلال شخصیتی انگ روانی بودن به کسی نمیزند و نباید گفت افرادی که چنین کارهایی انجام میدهند روانی هستند، بلکه اینطور باید نتیجه گرفت که این افراد شخصیتهای پرخاشگری هستند که قدرت تحمل پایینی داشته و تحمل نه شنیدن را ندارند، به همین دلیل با کوچکترین نافرمانی یا شکستی از سوی دوست، همسر یا همکار خود سعی میکنند به طریقی از وی انتقام بگیرند و از سوی دیگر از آنجا که شبکههای مجازی فراگیر شدهاند و بیشتر افراد به آن دسترسی دارند بهترین گزینه برای این کار است، زیرا فکر میکنند شاید بدون آنکه کسی آنها را شناسایی کند دست به انتقامجویی بزنند. این افراد بر اساس هیجان و احساس خود تصمیم میگیرند و تصمیمات آنها بر اساس تعقل و منطق نیز نخواهد بود.
این جامعهشناس در ادامه میگوید: بررسی خانوادگی این افراد نشان میدهد آنها عموما در خانوادههای پرتنش و پردعوایی بزرگ شدهاند و پدر و مادر مدام در حال لجبازی با یکدیگر بودهاند و در واقع در محیط خانواده مقابله به مثل را یاد گرفتهاند و مدام سعی میکنند در هر بحث و مناظرهای خود را ثابت کنند و حرف خود را به کرسی بنشانند، در صورتی که این اتفاق برایشان رخ ندهد، دست به انتقامجویی میزنند. از طرف دیگر هر چه محیط جامعه پرتنشتر باشد و رفتارهای خشن و تند گسترش پیدا کند طبیعتا تکتک افراد نیز از این محیط تاثیر میپذیرند، نکته مهم این است بسیاری از افراد ممکن است در طول زندگی خود بارها دچار خشم شوند، اما باید بتوانند آن را مهار و از اعمال انتقامجویانه پرهیز کنند. کنترل درونی مهمترین عاملی است که در این مواقع تأثیرگذار میشود و در واقع میتوان گفت کنترل خشم میتواند مانع از بروز انتقامجویی در افراد شود.
در گذشته اگر کسی قصد انتقامجویی از کسی را داشت باید مدتها نقشه میکشید تا بتواند فرد مورد نظر خود را آزار دهد. امروزه دسترسی آسان به شبکههای مجازی این کار را راحت کرده است، بنابراین فرد برای اجرای نقشه خود نه نیاز به نقشه دارد و نه ابزاری که بعدها گریبانش را بگیرد. فقط کافی است چند عکس داشته باشد و یک گوشی موبایل که قابلیت وصل شدن به اینترنت را داشته باشد و با همان میتواند انتقامی خصمانه از فرد مورد نظر خود بگیرد. قراییمقدم در ادامه میگوید: انتقامگیری در فضایی مجازی از نظر قانونی نیز مشکلات کمتری دارد. اگر کسی در انتقامجویی فردی را با چاقو زخمی کند یا اینکه اقدام به اسیدپاشی کند قطعا مجازات سختتری را با خود خواهد داشت، اما مساله اینجاست که انتقامجوییهایی از این دست میتواند علاوه بر آنکه طرف مورد انتقام آنها را بیآبرو میکند، فرد را از مجازاتهای سنگینی مانند اعدام و قصاص فراری دهد با این حال مجازاتهایی هم برای این افراد در نظر گرفته شده است که به فراخور آن افراد مورد مجازات قرار میگیرند.
این جامعهشناس در ادامه میگوید: هدف از تشکیل این شبکههای مجازی این بوده که اطلاعات با سرعت بالاتری جابهجا شود. در واقع میتوان از این شبکهها استفاده مفید داشت و با ارسال عکسها و تیترهای خبری از همه اخبار موجود در اطرافمان باخبر شویم. ذات این شبکههای خبری به خودی خود بد نیستند و این ما هستیم که با استفاده ناصحیح این شبکهها را ناایمن میکنیم. در نهایت میتوان گفت درست است که شبکههای اجتماعی امکان ارتکاب جرم را مهیا، شرایط را تسهیل و هزینهها را کم کردهاند، اما هیچیک از این اتفاقات توجیه کننده عمل مجرمانه و رفتار انتقامجویانه نیست. مشکل زمانی شدت مییابد که با ایجاد امکانی تازه، فرهنگ استفاده از آن ایجاد نمیشود. متأسفانه همیشه بحث بر سر ضرورت انجام کارهای فرهنگی در حد شعار باقی میماند و کمتر اقدام عملی موثر انجام میشود. باید گفت میتوان با فرهنگسازی از اثرات مخرب این شبکهها کاست.
ارسال نظر