عضو هیأت مدیره اتحادیه کشوری کسب و کارهای مجازی :
اینترنت در کشور ما امنیتی شده است/ سرمایهگذار نمیتواند ریسکهای عجیب و غریب کند
رکنا سیاسی : عضو هیأت مدیره اتحادیه کشوری کسب و کارهای مجازی با اشاره به اینکه این کسب و کار در طول یک سال اخیر تلاطم زیادی را به خودش دیده، گفت: اینترنت در کشور ما ابزاری است که هم امنیتی شده و هم در شرایط مختلف از آن یک سری استفادهها شده و این وسط کسب و کار هم باید هزینه بدهد و اینها خیلی کار را سخت میکند.
بخشی از گفت و گو جماران با رضا الفت نسب را می خوانید :
رضا الفت نسب افزود : کسب و کار حداقل در طول یک سال اخیر تلاطم زیادی را به خودش دیده و اختلالات اینترنت ، محدودیتها و شرایط اقتصادی روی کسب و کار تأثیر گذاشته و بعضا فروش آنها را کاهش داده است و از طرفی هم ابتدای هر سال شاهد افزایش حقوقها بودهایم. از سوی دیگر هرچه نیروهای متخصص مهاجرت کنند تعداد آنها کم میشود و این هم هزینه را افزایش میدهد.
وی در ادامه اظهار کرد : یعنی این طور است که مثلا یک نیروی متخصص برنامهنویس یا حتی مارکتینگ عددهای زیادی را طلب میکند و وقتی جویا میشویم میگوید همین کشور امارات، که میتواند آخر هفته پرواز بگیرد و به خانه بیاید، عدد بیشتری پرداخت میکند. این یک طیف آدمها هستند و البته نیروی با تخصص کم آنجا جایی ندارد و اصلا این طور نیست که فکر کنیم امارات یا حتی هند ویزای استارتاپی را به همه میدهد. شاید بعضیها به طور کامل بیان نکنند که افراد ماهر و متخصص به آنجا میروند.
ضمن اینکه واقعا پتانسیل مهاجرت در این حوزه زیاد است؛ به خاطر اینکه موضوع این فعالیت در دنیا قدمت آنچنانی ندارد. مثلا موضوع مهاجرت پزشکان سالها بوده و یک زمانی ما خودمان پزشک میآوردیم و الآن میفرستیم. اما کسب و کارهای آنلاین موضوعی است که بخشهای مختلف آن امروز در دنیا جذابیت دارد. موضوع هوش مصنوعی و متخصصین آن در خیلی جاهای دنیا خواهان دارد و حقوقهای خوبی به آنها میدهند.
بخش دیگری که من شنیدهام این است که در مواردی کل کسب و کار از ایران رفتهاند و این موضوع خیلی ترسناکتر است.
اینترنت در کشور ما امنیتی شده است
الفت نسب گفت : من به جد اعتقاد دارم برخی از کسب و کارهای بزرگ ما به راحتی میتوانند در منطقه خاورمیانه سرویس ارائه بدهند، اما الآن در بازار محدودی دارند دست و پا میزنند؛ با وجود مشکلات فراوان همین بازار چهار درصدی مثل رگولاتوری و موضوعات مختلفی که آنها را دچار چالش میکند و در شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی همیشه اینها وسط هستند. چون اینترنت در کشور ما ابزاری است که هم امنیتی شده و هم در شرایط مختلف از آن یک سری استفادهها شده و این وسط کسب و کار هم باید هزینه بدهد و اینها خیلی کار را سخت میکند.
باید حاکمیت کمک کند تا این فضا را به مردم بشناسانیم
ما دنبال رویدادی هستیم که این فضا را به مردم بشناسانیم. اینجا هم اگر حاکمیت بتواند کمکی داشته باشد و شرایط را تسهیل کند، خیلی خوب است. موضوعاتی مثل مالیات میتواند مشوقهایی باشد و حتی کمک کند که کسب و کارهای آفلاین هم به این حوزه بیایند. حتی میخواهم بگویم بازار آفلاین را کم کم به سمت آنلاین شدن بکشانیم؛ این نیاز دارد که مارکت بزرگ شود و اگر مارکت را بزرگ کنیم این اتفاق میافتد و خود دولت هم میتواند مشکلات و مسائلش را کاهش بدهد. اما به نظرم کمی منسجمتر مسائل و نیازهای خودش را بیان کند تا کسب و کارها و استارتاپها بتوانند برای آنها راه حلهایی در قالب کسب و کار پیدا کنند.
سرمایهگذار نمیتواند ریسکهای عجیب و غریب کند
ما با دو دسته مهاجرت مواجه هستیم؛ یکی اینکه فرد از کشور خارج میشود و دوم اینکه کل کسب و کار یا شرکت مهاجرت میکند . یعنی هفت تا 10 نفر میشوند و یک دفعه کل کسب و کار از کشور خارج میشود و مثلا به کانادا میرود و من یک مورد را دیدم که اتفاقا آنجا توانسته جذب سرمایه کند. اینها هم مشکلات مختلفی دارند که مجبور به رفتن میشوند. از جمله همین بحثهایی که در مورد محدودیتها و وضعیت اقتصادی گفتم. دوم اینکه به شدت جذب سرمایه الآن کار سختی شده است. سرمایهگذار واقعا امروز نمیتواند ریسکهای عجیب و غریب این طوری کند.
در صورتی که main capital (سرمایههای اصلی) در استارتاپها سرمایهگذاری میکنند. اصلا سرمایهگذار خطرپذیر است اما خطرپذیری سرمایهگذاری در ایران دو تا سه برابر است؛ یعنی یک چیز خطرناک است. یعنی میگوید خود استارتاپها یک عدم قطعیتی دارند و از 10 تا هشت مورد آن ناموفق میشود و 2 مورد بالا میآید؛ اینجا را قبول میکند، اما نمیتواند قبول کند که یک دفعه مثلا اینترنت اختلال دارد و یا بابت کنکور قطع میکنند.
اینها در کدامیک از مناسبات سرمایهگذاری میگنجد؟! مگر چقدر بازار خردهفروشی استارتاپها در ایران بزرگ است؟ چند سال است که بین 2.5 تا چهار درصد است. مردم تشنه هستند، اما چرا این بازار نمیتواند بزرگ شود؟ در ترکیه نزدیک 10 درصد است. سرمایهگذار جرأت نمیکند و بعد میبیند جلوی او بسته است و نمیتواند سرویسهایی که آماده کرده را به کشورهای دیگر ارائه بدهد و موضوع تحریمها مطرح میشود.
این باعث میشود که کسب و کار تصمیم میگیرد به کشور دیگر برود و میگوید شاید بازار ایران را از دست بدهم، که از دست هم نمیدهد و اگر بتواند سرویسی ارائه میدهد که ایرانیها هم بتوانند استفاده کنند، اما با کل دنیا ارتباطم را برقرار میکنم. مثلا اگر میخواستم اینجا هزار تومان درآمد داشته باشم، به فضایی میروم که البته رقابتم هست و دنبال 100 هزار تومان هستم و دیگر دنبال هزار تومان نیستم.
ارسال نظر