بر اساس نامۀ ساواک در انتخابات مجلس رد صلاحیت شدم! / چرا باید نیروهای اصیل کشور در خانه بنشینند

بخش هایی از گفت و گوی حجت الاسلام و المسلمین هادی غفاری با جماران را بخوانید:

نماینده پیشین ادوار مجلس افزود : در نامه  ساواک در سال ۵۴ آمده است که «آقای هادی غفاری آدمی است که به هیچ وجه کنار نمی‌آید، به هیچ وجه دست از اعتقادات خود برنمی‌دارد و در مخالفت با سلطنت قطعاً مصمم است به هر قیمت». بر اساس اینکه به قول خودشان آدم لجباز و یک دنده‌ای هستم، من را رد صلاحیت کردند. یعنی رد صلاحیت من بر اساس اسناد ساواک انجام شده است و مستند شورای محترم نگهبان این بوده است.

وی در ادامه اظهار کرد :  نامه ساواک در رد بنده، مستند رد شورای نگهبان شد که در مغزم جا نمی‌گیرد! این حرف برای من به قدری سنگین بود که همان روز از خدا طلب مرگ کردم.

این‌ها به نامه ساواک استناد کردند، اما به ۱۶۰۰ صفحه بازجویی ساواک از من استناد نکردند که یک نفر از انقلابیون را لو ندادم، حتی کتک خوردم و شکنجه شدم؛ اما نام یک نفر از کسانی که با ما مرتبط بودند و حتی علیه شاه فعالیت مسلحانه انجام داده بودند را نیاوردم. الان که با شما مصاحبه می‌کنم، به دلیل ضربات متعدد کابل، پاهایم می‌سوزد و اخیراً از استراحت برخاسته‌ام.

من نمی‌خواهم دعوای سیاسی راه بیندازم اما مشکل ما ساختاری است. چهل و چند سال قبل قانون اساسی نوشتیم و بعد آن را اصلاح و بالا و پایین کردیم، این قانون اساسی اشکالاتی دارد که به مرور زمان خود را نشان داده است.

بنابراین، مشکل کشور در این اصطلاحاتی است که حق رأی و حضور ملی مردم را به صورت «قانونی» سلب کرده است. یادتان باشد که هیچ قانونی وحی مُنزل نیست. فقهای ما حتی درباره قوانین الهی، اصل زمان، مکان و شرائط را اعمال می‌کنند. از مرحوم آیت الله صانعی شنیدم که ایشان در بیان فتوایی گفتند: «اگر سند و همه چیز روایتی درست باشد اما غیر عقلی است و با عقل تزاحم دارد، من آن را قبول نمی‌کنم و برخلاف آن نظر می‌دهم . »

عدالت محور اصلی است که امروزه متأسفانه خدشه‌دار شده است. چرا باید نیروهای اصیل کشور در خانه بنشینند و کشور از آن‌ها محروم باشد؟ بحث من اصلا نیست و من طلبه کوچکی هستم. بنابراین عدالت در جامعه باید محور باشد. اگر مصاحبه نبود دلم را باز می‌کردم که بگویم شورای محترم نگهبان در همه ادوار به شدت باندی و شخصی عمل کرده است؛ حتی دوره‌ای نزدیک بود آراء مجلس را ابطال کنند و اگر امام نبود و موضع نمی‌گرفت قصد داشتند انتخابات را باطل کنند، چرا؟ چون دل‌خواهان آقایان رأی نیاورده بودند!

من جایی به صراحت گفتم که اگر برخی افراد ویژگی‌های خاصی دارند، من دو سه ویژگی دارم که امیدوارم ‌این‌ها را به سلامت به محضر خدا ببرم. اول اینکه من هیچ‌گاه به بیگانه منسوب نبودم. بعد از انقلاب تا امروز یک مصاحبه با بی بی سی و رسانه‌های بیگانه از من سراغ ندارید؛ صدها بار زنگ زده‌اند اما من گفته‌ام: «تعارف ندارم، شما دشمن هستید و من جواب نمی‌دهم.» اگر در طول این سال‌ها یک مصاحبه از من با بی بی سی یا رسانه‌های بیگانه پیدا کردید، همه حرف‌هایم را پس می‌گیرم. هیچ‌گاه انگ جاسوسی و وابستگی به بیگانه به من نخورده است. مگر من به حرف بیگانه گوش می‌دهم؟ مگر عقل ندارم؟ کسی که در زندان‌های ستمشاهی زیر شلاق‌های شدید مقاومت کرده، چرا متهم می‌شود که حرف دشمن را می‌زند؟ دشمن کدام است؟ ما حرف دوست را می‌زنیم.

هادی غفاری در ادامه گفت : من متأسفم این جمله را می‌گویم، اولاً امروز دیر شده است و باید این‌ها را بیست سال پیش منتشر می‌کردند. ثانیاً،چه اتفاقی افتاده که باورهای بسیاری از مردم ریخته است. امروز که بعضا در خیابان عمامه می‌پرانند را مقایسه کنید با گذشته که اگر یک آخوند به اتوبوس سوار می‌شد و جا نبود، ده نفر به احترام او بلند می‌شدند اما امروز به روحانی چپ چپ نگاه می‌کنند.

البته اسناد روشنگر است، در تاریخ می‌ماند و مفتضح می‌کند کسانی را که برخلاف نظر امام به گونه‌ای رفتار کردند که امروز، حرمت و حیثیت امام زیر سؤال رفته است.

منبع : جماران