مسیر اینترنت ایران؛ از ورود به کشور تا مصرف‌کننده‌ی نهایی

وظیفه هر کدام از بخش‌های حاکمیتی و خصوصی در توزیع و انتقال پهنای باند اینترنت چیست و ساختار سرانه ترافیک هر شهروند چگونه است؟ این‌ها پرسش‌هایی است که برای درک بهتر چارچوب زیرساخت اینترنت ایران با امیر ناظمی، رییس سابق سازمان فناوری اطلاعات در میان گذاشته‌ایم. نسخه‌ی کامل این مصاحبه را می‌توانید در پرونده‌ی اینترنت ایران مطالعه کنید.

اینترنت از زمان ورود پهنای باند به ایران تا رسیدن به دست مصرف کننده چه مسیری را طی می‌کند؟

درگاه‌های اینترنت (گیت‌وی‌ها) را می‌توان اولین نقطه‌ی ورود اینترنت به کشور به حساب آورد. بیش از ۶۰ لینک ورودی از مسیر‌های مختلف داریم که اغلب لینک‌های G 100 هستند. پس از این مرحله یعنی خرید تجمعی اینترنت توسط یک شرکت واحد (شرکت زیرساخت)، ترافیک ورودی به شبکه گیت‌وی‌ها از طریق ارتباطات اپراتورها (اپراتورهای سیار و ارتباطات ثابت) به کاربران نهایی تحویل داده می‌شود.

2

چالش اول زیرساخت ایران برای تامین و توزیع اینترنت را چه می‌دانید؟

کیفیت اینترنت کاربر نهایی در ایران به کیفیت اینترنت تامین شده از خارج و کیفیت تجهیزات و شبکه داخلی برای توزیع اینترنت ارتباط دارد. تعدد و تنوع لینک‌های ورودی اینترنت از نواحی جغرافیایی مختلف (کشورهای همسایه) باعث می‌شود پایداری و پابرجایی شبکه تا حد زیادی افزایش پیدا کند.

آیا شرکت زیرساخت کنترلی بر محتوای رد و بدل شده در پهنای باند انجام می‌دهد؟

 مدیریت ارتباطات اینترنتی پس از ورود به کشور به سه طریق انجام می‌شود:

۱-مدیریت ارتباط بر اساس محتوا: در این نوع مدیریت، کیفیت ارتباط را نوع محتوای تبادلی مشخص می‌کند. مثلا به واسطه‌ی سیاست‌های مدیریتی، از لحاظ فنی امکان دستکاری در پهنای باند یک خدمت وجود دارد و این مسلما بر کیفیت ارتباطی دریافت شده توسط کاربر تاثیر می‌گذارد. مدیریت لایه محتوا به اپراتورها داده شده است.

۲-مدیریت ارتباط بر حسب مسائل فنی: در این نوع مدیریت، بر حسب اینکه درخواست ارتباطی صادر شده مربوط به چه آدرسی باشد و هاست آن کجا باشد، تامین آن به روش متفاوتی انجام می‌شود. مثلا برای ایجاد ارتباطاتی که داخلی هستند، داده به یک سرور یا دیتاسنتر خارجی متصل نمی‌شود تا از آنجا دوباره به داخل برگردد. بلکه از طریق ارتباطات داخلی و مراکز تبادل ترافیک داخلی آن را به نقطه مورد نظر می‌رسانند و این هزینه ارتباطی را کاهش می‌دهد.

۳-مدیریت ارتباط بر اساس موقعیت و کاربرد مورد نظر هر کاربر: در این روش بسته به اینکه کاربر در کدام شهر قرار دارد و یا کاربرد مدنظرش چیست، ارتباط درخواستی به یک لینک ورودی خاص که پتانسیل بهتری برای تامین این درخواست دارد فرستاده می‌شود. مدیریت ترافیک بر اساس موقعیت کاربر توسط اپراتورها انجام می‌شود.

نقش IXPها در شبکه ارتباطی کشور چیست؟

نقش IXPها به طور کل و IXP تهران به طور خاص در تبادل ترافیک ایران بسیار کلیدی است و نقش به‌سزایی در افزایش کیفیت دسترسی مردم به محتوا و خدمات داخلی داشته است. در عین حال توانسته پاسخگوی دغدغه‌های امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و… باشد و همین امر آن را به موجودیت بسیار مهمی در زیرساخت‌های ارتباطی کشور تبدیل می‌کند. در حال حاضر تمام اپراتورها، فراهم کنندگان محتوا و خدمات و مراکز داده به IXPتهران متصل بوده و ترافیک با مبدا و مقصد داخلی از طریق این IXP مبادله می‌شود. کشورهای دیگر نیز برای تبادل ترافیک داده از همین نهاد IXP‌ استفاده می‌کنند. با این تفاوت که IXP ممکن است توسط یک شرکت خصوصی یا کنسرسیومی از شرکت‌های خصوصی و یا اپراتورها ارائه شود. توزیع‌کنندگان ارتباطی کشورها در همکاری با یکدیگر مراکز IXP را راه‌اندازی می‌کنند تا بتوانند مطلوبیت اقتصادی بیشتری در مدیریت ارتباطی ایجاد کنند. نوع دیگر IXP‌ها ممکن است کسب‌وکار یا انجمنی باشد که بعضی از اپراتورها هم در آن شرکت کنند و به نوعی برای رد و بدل کردن ترافیک بین خودشان با یکدیگر به توافق برسند. مدل سوم IXP ها، IXP‌های دولتی و یا حاکمیتی است که در برخی از کشورها از جمله ایران از این مدل استفاده می‌شود.

ساختار سرانه‌‌ی ترافیک هر شهروند شامل چه مواردی است؟

بخش‌های مختلف سرانه‌ی ترافیک کاربر عبارتند از:

  1. ترافیک بین الملل
  2. ترافیک داخلی؛ که رد و بدل ترافیک آن در IXP انجام می‌شود
  3. ترافیک ذخیره‌شده (یا همان ترافیک کش) و ترافیک ارائه‌شده توسط دیتاسنتر خود FCP یا اپراتور
  4. ترافیک بین اپراتورها

آیا می‌توان گفت توسعه شبکه محلی موجب فراهم شدن بستری برای قطع اینترنت جهانی خواهد شد؟

طی سال‌های اخیر، انتقادات زیادی نسبت به زیرساخت‌های ارتباطی ایجاد شده خصوصا دیتاسنترها مطرح شده است. تصور عموم مردم آن است که ایجاد این بسترها، آماده کردن زمینه برای قطع ارتباطات جهانی و محدود کردن کاربران به ارتباطات داخلی است. باوجود امکان سواستفاده‌های اقتدارگرایانه از این زیرساخت‌ها، دو موضوع در فهم بهتر این شرایط کلیدی است. اول آن‌که مراکز داده زیرساخت شکل‌گیری اقتصاد دیجیتال است. بدون این مراکز داده‌ی داخلی و میزبانی داخلی امکان ارائه بسیاری از خدمات مانند VOD یا … اساسا امکان‌پذیر نیست. در حقیقت رشد این مراکز داده به دلیل فراهم کردن امکانی است که کاربران در دورافتاده‌ترین نقاط کشور نیز امکان ارتباط به اینترنت را داشته باشند. دوم آن که علت اصلی ایجاد این بسترها، علاوه بر بهبود کیفیت، کاهش هزینه‌های ارتباطی شهروندان است. هزینه‌های دلاری برای شهروند ایرانی بسیار فراتر از توان اقتصادی‌اش است.

در لهستان راه آهن درست کردند. سپس زمانی که آلمان به لهستان حمله کرد، از این راه آهن استفاده کرد و توانست خسارات سنگینی به لهستان وارد کند. اما آیا ساخت راه آهن به دلیل سواستفاده‌ای که ممکن است از آن اتفاق بیفتد محکوم است؟ قطعا نه. به عبارت دیگر بر اساس استدلال کسانی که آن را زیرساخت قطع اینترنت می‌دانند، می‌توان گفت اگر اصلا توسعه ندهیم، امکان قطع را هم از بین برده‌ایم! هرچیزی کارکردی دارد و احتمال سواستفاده از یک چیز، دلیل بر رد فواید و کارکردهای اصلی آن چیز نیست.

متن کامل این مصاحبه را می‌توانید در پرونده‌ی اینترنت ایران مطالعه کنید.