بررسی تاثیر مرگ والدین بر کودکان
کودکان عزادار / نحوه صحیح برخورد با غم کودکان عزادار
رکنا: کرونا با تحمیل خود به جامعه جهانی، آسیب هایی را هم به همراه داشت. در کنار بر هم زدن ساختار زندگی انسان ها ، مرگ افراد را نیز رقم زد. مرگ هایی که سوگواری برای آنها نیز ممنوع بود و باید در تنهایی و خفا صورت می گرفت تا مرگ های دیگر رقم نخورد و اما مرگ نزدیکان چه تاثیر بر کودکان دارد و برای مراقبت از روان کودکان در چنین شرایطی چه باید کرد . روانشناس بالینی کودک و نوجوان پاسخ داد.
کودکان عزادار / به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی رکنا، مرگ عزیزان همواره یکی از عوامل ایجاد استرس و فشارهای روحی و روانی بوده و ضربه روحی شدیدی را به انسان وارد میکند. کنار آمدن با مساله فوت و غم و اندوهی که در نتیجه از دست دادن و فقدان اطرافیان بهویژه پدر و مادر بروز میکند به اندازهای تلخ و دردناک است که شاید قابل تصور نباشد.
عزداری کودکان را بشناسید
کودکان قربانیان اصلی مرگ والدین خود هستند. آنها نیز همانند بزرگسالان در اثر از دست دادن عزیزانشان غمگین میشوند و نمیتوانند خودشان را با شرایط جدید تطبیق دهند. شاید بارها با چنین بچههای برخورد کرده باشید، آنها گاه چنان در اثر مرگ پدر و مادرشان ساکت و مبهوت میشوند که غم از دست دادن پدر و مادر تا مدتها در دلشان مانده و سرانجام این زخم زمانی دهان باز میکند که غم و افسردگی تمام وجود کودک را فرامیگیرد و او دیگر خودش را تنهای تنها مییابد. اینجاست که آنها بهطور ناخودآگاه دست به رفتارهایی میزنند که هر کسی با انواع برچسبها شخصیت او را نشانه میگیرد و بدون اینکه از در همدلی وارد شود کودک را مورد هجمه قرار میدهند.
آنها پس از مرگ والدینشان دیگر همانند گذشته محبت اطرافیان را دریافت نمیکنند؛ اگر زمانی جلوی در مدرسه باید منتظر میشدند تا پدر یا مادرشان سراغشان رفته و تا خانه همراهیشان کنند دیگر بعد از فوتشان این انتظار فایدهای ندارد، اگر هنگام انجام تکالیف مادرشان باید الفبا را یادشان میداد و پدر در محاسبات ریاضی به یاریاش میشتافت دیگر بعد از مرگ آنها خبری از محبت مادرانه و فداکاری پدرانه نیست. او باید در سن پایین مساله مرگ را باور کند و بتواند با آن کنار بیاید.
کودکان عزادار قربانیان انواع اختلالات روانی
کودکانی که در اثر بیماری، تصادف و بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله یا عوامل دیگر والدینشان را از دست میدهند قربانیان انواع اختلالات روانی و آسیب های اجتماعی هستند، حال اگر در این میان کسی بالای سر او نباشد تا جای خالی آغوش گرم مادر و دستان فداکار و پر مهر پدر را برایش پر کند بهراستی آنان چه سرنوشتی در آینده خواهند داشت و تقدیر برایشان چگونه رقم خواهد خورد؟
دکتر شیرین زینالی روانشناس بالینی کودک و نوجوان درباره تاثیر مرگ والدین در رفتار کودکان و نوجوانان میگوید: از دیدگاه روانشناسی باید در گام نخست علت فوت والدین را بررسی کرد. آیا والدین بر اثر کرونا فوت کردهاند یا اینکه ناگهانی فوت شدهاند یا بدون هیچگونه بیماری قبلی فوت کردهاند.هر یک از این وقایع تلخ و ناگوار روح و روان کودک را نشانه میگیرد زیرا مرگ و مساله فقدان از قبل برنامهریزی نشده و ذهن کودک آماده آن نیست و کودک آمادگی روانی برای پذیرش این مساله را ندارد، در نتیجه شوک روانی شدیدی به بچهها وارد شده و بچه دچار اختلال روانی شدیدی میشود. در چنین شرایطی کودک نمیتواند غیبت والدینش را درک کند و از آنجا که کودکان در سنین پایینتر قابلیت پردازش این مساله را ندارند ممکن است علت فوت والدین را به خودشان نسبت دهند و همیشه یک احساس گناه را با خود همراه داشته باشند. از طرفی والدینی که بر اثر بیماری فوت میکنند کودک به تدریج میپذیرد والدین او دیگر وجود نخواهند داشت و به همین خاطر بهتدریج خود را آماده پذیرش شرایط جدیدی میکند. آنها با استرس دوران بیماری والدین و مراجعهشان به پزشک و دیدن رنجهای والدین آشنا شده و این مساله او را آزار میدهد و بچه را رنجورتر میکند.
مرگ عزیزان و اضطرابی که به جان کودکان می افتد
این روانشناس بالینی ادامه میدهد: مساله مهم سازگاری کودک پس از فوت والدین است. برخی کودکان ممکن است وارد یک خانواده جدیدی مثل خاله، عمو و دایی شوند که مشخص است پذیرفتن شرایط جدید زندگی برای آنها سخت است و ممکن است با این شرایط سازگار نباشند. گاهی برخی از بچههایی که در نتیجه از دست دادن پدر و مادر بیسرپرست میشوند به پرورشگاه سپرده میشوند که در چنین حالتی بخاطر اینکه منبع دلبستگی مبنایی برای بچهها وجود ندارد، آسیبهای روانی شدیدی متحمل کودک میشود. چون کودکی که قبلا تجربه کودک خانواده را دارد و الان هیچ نظمی در زندگیاش وجود ندارد ممکن است دچار آسیبهای روانی شدیدی مثل اضطراب جدایی، افسردگی، خستگی روانی و اختلالات شخصیتی در آینده شود.
پناه بردن به تنهایی
در پایان باید گفت: این گروه از کودکان با دیدن کودکان دیگری که والدین دارند و از آنها مراقبت میکنند ممکن است همیشه این عقده را در ذهن خود داشته باشند و از روشهای مقابلهای و نامناسب مانند گرایش به دوستان ناباب و رفتارهای ضداجتماعی استفاده کنند. بعضی از کودکان هم ممکن است به تنهایی خود پناه ببرند و در اغما و رکود ناراحتی خود را سپری کنند، بنابراین پس از فوت والدین خانوادهای که کودک را میپذیرد باید سعی کند شرایط زندگی را تقریبا مشابه با شرایط زندگی پیشین او کند. باید شرایط زندگی والدین جدید مشابه والدین قبلی کودک باشد تا بچه در کنار والدین جدید استرس زیادی نداشته باشد و در واقع استرس دیگری هم متحمل زندگی او نشود. در چنین شرایطی شیوههای تربیتی این گروه از بچهها عوض شده و با شیوههای تربیتی متفاوت از والدین خود روبهرو میشوند، در نتیجه به رفتارهای مقابلهای، نافرمانی و بیادبی دست میزنند، از طرفی وقتی فرزندان در دوران نوجوانی والدین خود را از دست میدهند یعنی زمانی که نیاز به یک راهنما دارند تا در کنارشان باشد و زندگی درستی را نشانش بدهد، در اثر فقدان راهنما نوجوان به رفتارهای نامناسبی دست میزند و گاه به رفتارهای خلاف اجتماعی روی میآورد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر