وقتی فهمیدم دخترم با چند پسر سر و سر شیطانی دارد، خشکم زد / شاهین زنم را هم از من گرفت

4  سال قبل در مراسم عروسی خواهرزاده‌ام با فردی به نام «شاهین» آشنا شدم. او مردی خوش‌تیپ و با‌کلاس بود.

ما تازه فامیل شده بودیم و برای همدیگر تعارف تیکه و پاره می‌کردیم. در مدت کوتاهی رفت و آمدهای خانوادگی‌مان شروع شد.

همسرم مجبورم کرد خیلی از وسایل خانه را با قسط و قرض عوض کنم. نمی‌خواستیم جلوی شاهین کم بیاوریم. یک دستگاه ماهواره هم خریدیم  و کنار خانه گذاشتیم.

آرایش زنم و دخترم آغاز انحراف بود

متاسفانه در مدت کوتاهی نحوه پوشش و آرایش همسرم و دختر جوانم تغییر کرد. شاهین و خانواده‌اش عقاید عجیب و غریبی داشتند. در مورد مسائل اعتقادی حرف‌های انحراف‌کننده‌ای می‌زدند و همه‌چیز را زیر سوال می‌بردند. پسرم تحت‌تاثیر این حرف‌های چرت و پرت و برنامه‌های منحرف‌کننده یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای یاغی و سرکش شده است.  او به همه ارزش‌ها و اعتقاداتش پشت پا زده

 و ادا و اطوارش قلبم را به درد می‌آورد.

جرات ندارم یک کلمه حرف بزنم. همسرم از بچه‌ها حمایت می‌کند و بعد از چند سال زندگی مشترک حرف از آزادی‌هایی می‌زند

 که هیچ مبنا و توجیهی ندارد. این مشکلات باعث شده از خانواده‌ام فاصله عاطفی بگیرم. نمی‌خواهم ریخت آنها را ببینم. از همه اینها بدتر وضعیت دخترم است. از چندی قبل متوجه شده‌ام «شیرین» با پسر شاهین و چند پسر دیگر رابطه دارد. او به نوشیدنی‌های الکلی و مواد‌مخدر آلوده شده است. دارم دیوانه می‌شوم. خیلی نگران آینده هستم. ای کاش هیچ‌وقت با شاهین آشنا نشده بودم. ای کاش حرمت و احترام خانه‌ام را حفظ می‌کردم و آدم‌های لاقید و بی‌نماز را به زندگی‌ام راه نمی‌دادم. ای کاش...

پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد

در اعتقادات دینی ما سمبل اخلاقیات که بی‌نهایت اخلاقی هستند، فرشتگان درگاه خداوندی است. آنها یعنی فرشتگان آنقدر منزه هستند که شایسته پیام‌رسانی به انبیا شدند. خداوند سبحان می‌دانست که فرشتگان او آیات را بی‌هیچ کم و کاستی به پیامبرش خواهند رساند.
با این وجود خداوند به فرشتگان دستور داد به انسان تعظیم کنند، چرا‌که خداوند سبحان می‌داند که انسان قرار است خودش را از موجودی کاملا مطیع غریزه به کمک عقل که هر روز گسترش می‌یابد و بر تاریکی‌های زندگی چیره می‌شود به یک موجود اخلاقی عالی و از آنجا به خدا برساند.
امید به چنین رشد و تکاملی این نوید را به مردم می‌دهد که جامعه بشری نیز روزی عاری از جرم و جنایت خواهد شد. این امر با رشد اخلاقیات و اصلاح تربیت بچه‌ها که نقطه آغاز آن خانواده است، ممکن خواهد شد.
با توجه به سخنان و بحث بالا در نتیجه‌گیری موضوع نزاع و درگیری می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- داشتن جوی از رفاه متوسط و برخورداری نسبی از تامین اجتماعی و سطح مطلوب آموزش موجب کاهش درگیری می‌شود و بالعکس آن، یعنی عدم‌توانایی و تمکن مالی، بهره نبردن از سطح مطلوب آموزش و رفاه نسبی تعداد دفعات شروع نزاع و درگیری را بالا می‌برد.
2- در خصوص رابطه بین سطح سواد و تحصیلات با شروع نزاع و درگیری رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. نزاع و درگیری بین افراد دارای سطح سواد و تحصیلات بالا در سطح پایین‌تری نسبت به افرادی که تحصیلات آنچنانی ندارند، شیوع دارد.
3- همچنین در خصوص رابطه بین دوران نوجوانی و جوانی و شروع نزاع و درگیری می‌توان گفت که بین جوان بودن سن افراد و شروع نزاع و درگیری یک رابطه مستقیم وجود دارد، یعنی تعداد و دفعات شروع نزاع و درگیری در این سنین بیشتر است و آن ناشی از غرور جوانی و ناپختگی و به کار نبردن عقل به جای احساس است.
در خصوص عوامل موثر بر شیوع نزاع و درگیری نیز می‌توان موارد زیر را برشمرد:
1- شرایط عصبی و روانی
2- مسائل ناشی از عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی و تصادفات
3- بدهکاری
4- اختلاف مالی و اختلافات حقوقی
5- عدم رعایت حقوق دیگران
6- مسائل همسایگی و آپارتمانی
7- خشونت و خصومت قبلی
8- مزاحمت خیابانی
9- اختلافات خانوادگی
10- اختلافات ملکی
11- زورگیری
پیشنهادات
در خصوص ارائه راهکارهایی برای کاهش این پدیده در سطح جامعه پیشنهادات زیر ارائه می‌شود:
1- کارهای فرهنگی و فرهنگسازی و تهیه بنر، بروشور و تراکت در این رابطه و توزیع بین شهروندان
2- توجه به مقوله‌های آموزشی و عنوان کردن مطالب مرتبط با این موضوع در آموزش‌های همگانی
3- فعال کردن تشکل‌های مردم‌نهاد و آگاهی‌رسانی در رابطه با این موضوع
4- استفاده از نظریات کارشناسان بومی علوم رفتاری و اجتماعی در این زمینه
5- مورد توجه قرار دادن حاشیه‌های شهر که اکثر این نزاع‌ها در این مکان‌ها اتفاق می‌افتد.
6- گسترش عدالت اجتماعی و فقر‌زدایی
7- تقویت بنیه معنوی و آموزه‌های دینی
8- اجرای دقیق حدود الهی.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید