همکاری 10 هزار کشاورز برای احیای تالاب های حوضه دریاچه ارومیه
رکنا: طرح تالابهای ایران یک پروژه مشترک بین UNDP (برﻧﺎﻣﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ) و دولت ایران است. این طرح از سال 2005 شروع شد.
بخشی از منابع مالی پروژه هم از طریق UNDP تأمین میشد. سالهای ابتدایی این اعتبار از سوی جف(تسهیلات جهانی محیط زیست) تأمین میشد، اما از سال 2014 بخشی از منابع مالی از سوی دولت ژاپن تأمین و از طریق UNDP در دریاچه ارومیه خرج میشود. کمک دولت ژاپن نتیجه قول «شینزو آبه» نخستوزیر ژاپن به «حسن روحانی» رئیس جمهوری برای کمک به دریاچه ارومیه بود. «ابوالفضل آبشت» مدیر طرح بینالمللی حفاظت از تالابهای کشور میگوید این طرح در 5 ساله گذشته بیشترین تمرکز را روی احیای تالابهای حوضه آبی دریاچه ارومیه داشتهاند. با او به مناسبت روز جهانی تالابها گفتوگو کردیم.
در تالابهای حوضه دریاچه ارومیه چه فعالیتهایی انجام میدهید؟
ما در این حوزه بیشتر روی بحث کشاورزی پایدار متمرکز هستیم. از سال اول کار را با 41 روستای پایلوت شروع کردیم. در5 سال متوالی پروژه هرسال اعتباری معادل یک میلیون دلار هزینه شد. در حال حاضر 130 روستا در حوضه آبریز حاشیه دریاچه ارومیه را تحت پوشش داریم. بیش از 10 هزار کشاورز هماکنون با طرح همکاری میکنند. اعتقاد داریم برای حفظ و احیای تالابها لازم است دستگاهها و نهادهای مختلف در کنار جامعه محلی به میدان بیایند. با هم برنامهریزی کنند و با هم اجرا. چون اعتقاد داریم یکی از مشکلات و چالشها در حوضههای آبریز تالابی کشور، همین بخشی نگری است. یعنی هر مجموعه و دستگاهی اولویت خودش را دارد. ما کشوری در حال توسعه هستیم، شاید محیط زیست خیلی دیده نمیشود ولی همه امروز میدانند که توسعه پایدار سه محور دارد. یکی از محورهایش توسعه اقتصادی است، دو محور دیگرش توسعه محیط زیستی و اجتماعی است. اگر ما توسعه اقتصادی را فربه و چاق ببینیم اما به توسعه محیط زیست توجهی نکنیم، راه را اشتباه رفتهایم.
همکاری 10هزار کشاورز چه تأثیری روی تالابها داشته است؟
ما در حوضه آبریز کشور به طور متوسط بیش از 80 درصد آب را در بخش کشاورزی مصرف میکنیم که راندمان پایینی دارد.
البته این عدد منتقدان جدی دارد. آنها اعتقاد دارند که مصرف بخش کشاورزی کمتر از عدد اعلام شده است!
اصلاً حرف ما درصد نیست اما همه میدانیم بخش عمدهای از منابع آبی بویژه در حوضهای مثل دریاچه ارومیه توی بخش کشاورزی مصرف میشود. از دانشگاه تربیت مدرس بهعنوان تیم پایش مستقل پروژه استفاده کردیم تا کار را رصد کند و مشخص شود که ما چقدر در اراضی کشاورزی این 130 روستا آب صرفهجویی کردیم. نتیجه مشخص کرد که در بعضی از مزارع بالای 60 -70 درصد کاهش مصرف آب داشتیم. با تکنیکهای بسیار ساده این اتفاق افتاد. بار مالی هم به کشاورز تحمیل نشد. کشور ما یک کشور خرده مالکی است. زمینهای کشاورزی در کشور ما قطعات کوچکی دارند. این اراضی عموماً تسطیح نشدهاند و در آن آبیاری غرقآبی انجام میشود. وقتی زمین مسطح نیست یک بخش از زمین دریاچه شده و یک بخش آن خشک است. کشاورزآنقدر به این زمین آب میدهد تا همتراز شود. در نتیجه سه برابر نیاز واقعی را از حوضه آب برداشت میکند. بنابراین یکی از تکنیکهایی که ما داریم تأکید میکنیم تا همه مزرعه سیرآب شود، تسطیح کردن زمینها است. پستی و بلندیها از بین میرود و مصرف آب کاهش یابد. یکی دیگر از کارهایی که باعث کاهش مصرف آب میشود، کاهش قطعات زمینهاست است. خیلیها میگویند که باید برویم الگوی کشت را تغییر دهیم، دنبال فناوری نوین باشیم اما من میگویم بایک بیل میشود تا 20 درصد کاهش مصرف آب داشت. 20 درصد در کاهش مصرف آب، عدد بسیار بالایی است. چون مصرف ما در بخش شهری سه چهار درصد است در بخش صنعت 7 درصد است.
روی کشت جایگزین چغندر که میتواند سهم بیشتری از آب را به تالابهای حوضه دریاچه ارومیه برساند، کار کردهاید؟
ببینید تکنیکهای مختلفی برای کاهش مصرف آب اجرا میشود. ما نمیتوانیم در تهران بنشینیم به کشاورز آذربایجانی بگوییم چغندر نکار، گندم بکار. شما نمیتوانید این کار را بکنید. چون متوسط مالکیت زمین در آنجا یک و نیم تا دو هکتار است. ما با کشاورز مینشینیم مشورت میکنیم به این نتیجه میرسیم که چی بکاریم. زور نمیگوییم!
نگفتم زور بگویید. میپرسم آیا کارهای ترویجی شما، کشاورزی را به این نقطه رسانده که به جای چغندر چیز دیگری بکارد؟
آماری نداریم ولی قطعاً اتفاق افتاده است. ما فقط آمار کاهش متوسط مصرف آب و نهادههای شیمیایی را داریم. در فاز اول و دوم برنامه به طور متوسط 20 درصد کاهش مصرف داشتهایم. قطعاً در فاز سوم و چهارم که در دست بررسی است این کاهش بیشتر شده. کاهش مصرف نهادههای شیمیایی خیلی بیشترو موضوع آن خیلی مهم است. چون مصرف بالای آن باعث آلوده شدن آبهای زیر زمینی میشود. زه آب کشاورزی به نیترات و فسفات آلوده میشود. مهمترین مشکل تالاب «کانی برازان» که اولین سایت پرنده نگری کشور است، همین آلودگی شیمیایی است. این تالاب مشکل آب ندارد بلکه نیترات و فسفاتی که وارد شده، باعث رشد بیش از حد جلبک شده است. در نتیجه عمق تالاب کم و تبخیر آن زیاد میشود. در نهایت ما در آینده در کانی برازان مشکل آب هم خواهیم داشت.
تالاب کانی برازان از جمله تالابهای اقماری دریاچه ارومیه است که بهصورت مردمی احیا شد.
بله «ان جی او»های آنجا بسیار فعال هستند و ما همکاری خوبی با آنها داریم. الان با شرکتهای فنی و مهندسی روی موضوع کاهش مصرف نهادههای شیمیایی توسط کشاورزان و پرداخت خدمات اکوسیستم کار میکنیم. یک ایده اقتصادی زیست محیطی که در دنیا تجربه خیلی خوبی دارد. الان داریم این ایده را در تالاب کانی برازان پایلوت (آزمایش) میکنیم تا بتوانیم در دیگر تالابهای کشور هم اجرا کنیم. آنجا 47 کشاورز را در حاشیه کانال آبرسانی شناسایی کردیم که اتفاقاً بیشترشان چغندر میکارند و نهادههای شیمیایی بیش از حدی مصرف میکند. برای آنها مشاغلی در خدمات گردشگری تالاب ایجاد میشود، تا بخشی از درآمدی که از کاشت چغندر به دست میآورند را از این طریق کسب کنند، بعد مثلاً به جای چغندر، گندم بکارند. الان کشاورزان آنجا براساس علایقی که دارند، دستهبندی شدند. با آنها قراردادهایی بسته میشود که یک بخشی از درآمدشان از طریق خدمات تالابی به دست بیاید. مثلاً ما به آنها مجوز ورود دام سنگین(گاومیش) را به تالاب دادیم. نیزارها براثر آلودگی زیاد توسعه یافتهاند. ورود گاو میشها باعث میشود تا این نیزارها هرس طبیعی بشوند. بنابراین هم برای تالاب خوب است، هم برای معیشت جامعه محلی حاشیه تالاب. این کشاورزان براساس قرارداد در زمینهای خود در حاشیه کانال آب به جای چغندر یک محصول دیگر میکارند.
نظارت روی اجرای قرارداد وجود دارد؟
بله ما آنجا یک ناظر محلی، ناظر متخصص و یک اکولوژ را برای انجام تعهدات داریم. یعنی سازمان محیط زیست باید به تعهداتش به کشاورزان عمل کند و کشاورزان هم به تعهدشان نسبت به محیط زیست تا با کاهش مصرف آب و آلایندهها، نتیجه آن به نفع تالاب شود. خروجی این فعالیتها این است که هم تالاب سالم است هم معیشت مردم به راه. نه کشاورزی را تعطیل کردیم نه محیطبان و تفنگ داریم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
هستی بختیاری
ارسال نظر