قهوه خانه داران از مشکلات صنفی می‌گویند / میراث فرهنگی یا پاتوق مجرمان؟

رزق و روزی‌شان از همین راه به دست آمده؛ قهوه خانه‌داری. شغلی که معمولاً آبا و اجدادی است. از پدر به پسر می‌رسد. آنها که قهوه‌خانه دارند، می‌دانند دل به هیاهوی آدم‌ها و پای درد دل‌شان نشستن یعنی چه. نقل‌ها می‌شنوی در قهوه‌خانه و پای همین میزهای به ظاهر آرام، نقال‌ها می‌آیند و پرده می‌خوانند، گرچه این روزها دیگر بازارشان داغ که هیچ، به کل از بین رفته.

حالا خیلی‌ها هستند که برای باز شدن پلمب قهوه خانه‌شان به اداره اماکن می‌روند، خبری از چای و بخار سماور و نقل‌های شنیدنی نیست. آنها تنها یک خواسته دارند؛ می‌خواهند سر کارشان برگردند و کارگرها دوباره مشغول به کار شوند. هر روز عده‌ای از هم‌صنفان‌شان در صف انتظار باز شدن تنها منبع روزی خود و کارگران‌شان می‌نشینند.

امیرهوشنگ یکی از آنهاست. سابقه چند ساله در این حرفه دارد و چند روزی است که قهوه‌خانه‌اش پلمب شده. می‌گوید: «دو مأمور به قهوه‌خانه‌ام آمدند و از مشتریان خواستند آستین‌شان را بالا بزنند. در بین آنها دو جوان، خالکوبی داشتند. مأمور همان را گزارش کرد و الان 3 روز است که قهوه‌خانه‌ام بسته است. 4 نفر کارگر و خودم که با برادر و پدرم شریک هستیم، جمعاً 7 خانواده از نان خوردن افتاده‌ایم. این چه قانونی است که به خاطر خلاف دیگران، ما باید جورش را بکشیم؟! گناه ما چیست؟ باید روی دست مشتری‌ را چک کنیم که خالکوبی نداشته باشد؟!»

اسماعیل هم یکی دیگر از کسانی است که قهوه‌خانه‌اش را بسته‌اند. دستی به سرش می‌کشد و دانه‌های عرق را از پیشانی پاک می‌کند و می‌گوید: «من از ورود هر کسی که روی دستش خالکوبی باشد، به قهوه‌خانه جلوگیری می‌کنم. ولی آن روز مأموری آمد و از همه مشتری‌ها خواست هر جای بدنشان که خالکوبی دارد نشان بدهند. در واقع بازرسی بدنی کردند. یک جوانک روی ساق پا و زیر پاچه شلوارش خالکوبی داشت. حالا به این جرم Crime ناکرده 5 روز است قهوه‌خانه‌ام پلمب شده. 3 روز است اینجا می‌آیم تا مشکلم را حل کنم. هربار باید برای فک پلمب 120هزارتومان فیش به حساب اتحادیه و 60 هزار تومان هم به حساب اتاق اصناف بریزم. علاوه بر آن، این 10 روزی که مغازه بسته می‌شود، ضرر سنگینی متحمل می‌شوم. به خاطر همین پلمب شدن‌ها مجبور شده‌ام نصف کارگرهایم را بیرون کنم. من که نمی‌توانم تا مشتری وارد شد، بازرسی بدنی‌اش کنم یا با آنها درگیر شوم. تمام هم‌صنفی‌ها همین مشکل را دارند. از یک طرف باید مشتری‌مدار باشیم و از طرف دیگر نگران پلمب شدن.»

ابوالفضل هم به جمع گفت‌وگو کنندگان اضافه می‌شود و از تجربه خودش می‌گوید: «در سفره‌خانه‌ام یک خانم فقط کمی روسری‌اش عقب رفته بود و به همین جرم، من و مغازه‌ام را به خاک سیاه نشاندند. این چند روزی که بسته شدیم، بیشتر مشتری‌هایم را از دست داده‌ام. جواب زن و بچه و کارگرها را چه بدهم؟ من که جرمی مرتکب نشده‌ام. این همه خانم بدحجاب تو خیابان‌ها هست. من که مجری قانون Law حجاب یا مسئول بدحجابی نیستم. به قول خودشان قهوه‌خانه جایگاه و نماد بومی و فرهنگی کشورمان است، پس چرا با ما این طور رفتار می‌کنند؟»

محسن نظری، رئیس اتحادیه صنف قهوه‌خانه‌داران تهران در این‌باره در گفت‌وگو با «ایران» چنین می‌گوید: «طبق ماده 28 آیین‌نامه اجرایی قانون نظام صنفی، واحد صنفی در موارد اشتغال به شغل دیگر، تعطیلی محل کسب بدون دلیل موجه، عدم پرداخت حق عضویت، عدم اجرای تکالیف واحدهای صنفی به‌موجب قانون نظام صنفی و عدم اجرای مصوبات و دستورات قانونی هیأت عالی و کمیسیون نظارت که ابلاغ می‌شود، مشمول پلمب خواهد شد. مشکلات پلمب قهوه‌خانه داران به علت خالکوبی یا بدحجابی که بیان کرده‌اند برمی‌گردد به مصوبات و دستورات قانونی هیأت عالی و کمیسیون نظارت که طبق ضوابط نیروی انتظامی، هم به اتحادیه و هم به قهوه‌خانه‌داران ابلاغ شده است. قهوه‌خانه‌داران بعضاً نمی‌توانند این ضوابط را اجرا کنند. ماهم تابع قانون هستیم و خلاف آن نمی‌توانیم عمل کنیم.»

او همچنین درباره نحوه دریافت پروانه کسب برای قهوه‌خانه‌ها و سفره‌خانه‌های سنتی می‌گوید: «طبق ماده ۱۲ قانون نظام صنفی برای دریافت پروانه کسب از اتحادیه‌ها شرایط مختلفی در نظر گرفته شده که این شرایط به طور روشن از طرف اتحادیه ما اعلام شده است. در اتحادیه قهوه‌خانه‌داران و سفره‌خانه‌های سنتی تهران هم لیست مدارکی که برای صدور جواز کسب لازم است، مشخص است و برهمین اساس افراد می‌توانند اقدامات لازم را انجام دهند.»

بسیاری از شاغلان در این صنف اما عطای قهوه خانه‌داری را به لقایش بخشیده و سراغ کار دیگری رفته‌اند. اینکه پیشینه قهوه‌خانه‌داری به قدیم برمی‌گردد و قهوه‌خانه‌ها نمادی از ایران قدیم بوده‌اند، یک بحث است و اینکه به عنوان مکانی جرم خیز محسوب شوند، یک بحث دیگر.

گفته می‌شود شاه عباس صفوی برخی میهمانان مهم خود را به قهوه‌خانه‌ها می‌برده و در آنجا پذیرایی می‌کرده است. او با لباس مبدل ساعاتی از شبانه روز را با حضور در قهوه‌خانه‌ها به کسب اطلاعات دقیق از وضع معیشت و مشکلات مردم و ارزیابی از مأموران حکومتی می‌پرداخته است. در واقع قهوه‌خانه به صورت مردمی و عمومی‌اش در ایران در دوره صفوی شکل گرفت و برخی از سیاحتگران اروپایی که در این دوره به ایران آمده‌اند هم در سفرنامه‌های خود از قهوه‌خانه و چایخانه صحبت کرده‌اند. جالب است بدانید قبل از اینکه چای در ایران شناخته شود، قهوه شناخته شده بود. مصرف قهوه در میان کشورهای عرب، مرسوم بود و نحوه ورود آن هم به ایران به این شکل بود که ایرانیانی که برای زیارت به مکه و اماکن مقدس و همچنین ترکیه عثمانی مسافرت می‌کردند، با قهوه آشنا شدند و آن را به ایران آوردند. در ابتدا قهوه نوشی در ایران عمومیت نداشت و جز در میان درباریان، استفاده خاصی از آن نمی‌شد. پس از آن کم کم مصرف قهوه میان برخی از اقشار بویژه روشنفکران و اعیان مرسوم شد. به همین دلیل هم به مکان‌هایی که آنجا قهوه درست می‌کردند، قهوه‌خانه گفتند.

قهوه‌خانه‌ها جز اینکه در ابتدا محل تجمع روشنفکران و اعیان بودند، بعدها و در مواقعی به عنوان پاتوق صنفی مورد استفاده قرار می‌گرفته‌اند، طوری که افراد از صنف‌های مختلف در گردهمایی‌هایشان در قهوه‌خانه، مسائل صنفی و شغلی را در میان می‌گذاشتند و به کاریابی و کارگشایی می‌پرداختند.

در نهاد قهوه‌خانه دو مکتب مهم از هنرهای کلامی و تجسمی، یعنی نقالی و نقاشی رشد و بالندگی یافت و در هریک از این هنرها هنرمندان بزرگی تربیت شدند. نقالان و نقاشان قهوه‌خانه‌ها نقش بزرگ و مهمی در آشنا کردن مردم با میراث فرهنگی و ادبی ایران از دوره‌های باستانی و اسلامی داشتند.

حسن محب‌علی، یکی از کارشناسان عالی سازمان میراث فرهنگی در این ‌باره می‌گوید: «اگر قرار است که قهوه‌خانه‌ها با همان فضای سنتی و اجتماعی احیا شود باید مورد حمایت، توجه و همچنین مراقبت قرار گیرد و بی توجهی به آن می‌تواند باعث از بین رفتن این میراث فرهنگی شود.»

با این احوال باید این طور نتیجه گرفت که برای حفظ کارکرد سنتی قهوه‌خانه‌ها باید فکری اساسی کرد، طوری که نه قهوه‌خانه داران، نه برقرارکنندگان نظم عمومی و نه کارشناسان میراث فرهنگی گلایه‌ای از کارکرد یا تعطیلی آنها نداشته باشند.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

مرضیه جعفری

وبگردی