ارتباط طلاق های عاطفی با رشد رفتارهای خشونت آمیز در جامعه

عالیه شکربیگی در گفت وگو در خصوص طلاق عاطفی با بیان اینکه یک زوج به راحتی به مرحله طلاق عاطفی نمی رسند و این کار مرحله به مرحله رخ می دهد، گفت: به عنوان مثال وقتی میان زوجین تفاوت فرهنگی وجود دارد و تعریف مناسبات و تعاملات میان زوجین متفاوت است طبیعی است که اختلاف میان خانواده ها رخ می دهد غافل از آنکه در نهاد خانواده من ها باید تبدیل به ما شود .

وی با اشاره به اینکه طلاق عاطفی باز می گردد به فقدان مهارت هایی که یک فرد باید در ورود به زندگی زناشویی آنها را بلد باشد، ادامه داد:بسیار مهم است که قبل از ورود دختران و پسران به زندگی مشترک به آنها یاد بدهیم که مساله ای به نام حقوق شهروندی خانوادگی وجود دارد ، یعنی طرفین باید به حقوق و اندیشه یکدیگر در خانواده احترام بگذارند.

مدیرگروه علمی زنان و مناسبات خانواده انجمن جامعه  شناسی ایران، اظهار کرد: حقیقت آن است  که هر فردی براساس رسوم و تربیت خود وارد زندگی مشترک می شود و اگر نتواند سخن طرف مقابل را بپذیرد این موضوع به دلیل منیت طلبی انسان به ویژه انسان ایرانی در زندگی خانوادگی است، موضوعی که ناشی از استبدادی موجود درون ما ایرانیان است، حال وقتی این کنش استبدادی را به درون خانواده می بریم به طور طبیعی زور و خشونت، تعامل را عقب می زند.

ماندن در طلاق عاطفی به صلاح خانواده نیست

وی خاطرنشان کرد: وقتی زور و خشونت وجود دارد و طرفین حرف یکدیگر را نمی فهمند، وقتی مهارتی به نام گفت وگو در نهاد خانواده به فرزندان آموزش نداده ایم تا با گفت وگو طرفین زبان یکدیگر را بفهمند و به فهم مشترک برسند، قطعا اوقات زوجین در گیرو دار جدل های ناهنجاری سر می شود که نهایتا به طلاق عاطفی منجر می شود.

شکربیگی با اشاره به اینکه هنگامی که زوجین حرف هم را نمی فهمند و هر کس راه خود را می رود طلاق عاطفی رخ می دهد و طرفین به این نتیجه می رسند که سکوت کنند، افزود: از آنجاییکه زمان شکل گیری ازدواج، افکار عمومی مانند خویشان و دوستان دربیشتر مراحل آن حضور دارند، زوجین ترجیح می دهند در این زندگی بمانند اما با یکدیگر صحبت نکنند و به زندگی خود ادامه دهند تا اینکه طلاق بگیرند و به دیگران پاسخ دهند، غافل از اینکه اگر در این فرایند فرزندان شاهد سکوت خشنی به نام طلاق عاطفی باشند مهارت های زمان بحران را فرا نمی گیرند.

وی تصریح کرد: اگر طلاق عاطفی درخانواده باشد به فرزندان منتقل شده و نسل ها هم آن را پیش می برند، زیرا مهارتی به نام طلاق عاطفی را آموخته اند، همچنین اگر خشونت و جدالی هم باشد که فرزندان شاهد آن باشند این خشونت به نسل های بعد نیز منتقل می شود، لذا وقتی زوجین به رغم تمام مشکلاتی که باهم دارند در کنار یکدیگر می مانند حلقه گم شده ای به نام مهارت گفت وگو براساس مفاهمه در خانواده وجود دارد. در این خانواده ها زوجین و افراد خانواده با هم صحبت نمی کنند و تنها زبان زور تعامل میان خانواده را رقم می زند.

این جامعه شناس با بیان اینکه اساسا در خانواده ایرانی تغییر و تحولاتی در نگرش ها به وقوع پیوسته است، عنوان کرد: طلاق عاطفی در خانواده هایی رخ می دهد که اساسا سنتی یا درحال گذار هستند، یعنی خانواده هایی که هنوز برای چگونگی تعاملات خودشان نتوانسته اند مهارتی را تعریف کنند، چنین زوج هایی به خاطر فرزندانی که در صورت فروپاشیدن خانواده معلوم نیست چه برسرشان خواهد آمد ترجیح می دهند در کنار یکدیگر بمانند،این درحالی است که فرزندان، همین طلاق عاطفی را به عنوان یک مهارت می آموزند، موضوعی که نسل های آینده را نیز تباه کرده و خانواده آرام آرام از درون دچار فرپاشی می شوند.

وی خاطرنشان کرد: خانواده در طلاق عاطفی نمی ماند، بلکه از آن گذر کرده و به طلاق رسمی می رسد لذا در طلاق عاطفی یا زندگی های خاموشی که درآن عشق و تعامل -که نهاد خانواده برای آن تعریف می شود -وجود ندارد، رسوم و آئین خانواده دچار آسیب شده و خانواده تبدیل می شود به یک پوسته ظاهری که از درون خالی است.

مدیرگروه علمی زنان و مناسبات خانواده انجمن جامعه  شناسی ایران، با تاکید براینکه راهکار اصلی که می تواند به خانواده های درگیر طلاق عاطفی کمک کند، حضور مشاوران و مددکاران اجتماعی است، بیان کرد:این متخصصان به خانواده ها کمک می کنند که با یکدیگر گفت وگو کنند و مهارت هایی که بعضا ممکن است زوجین با آنها آشنا نباشند را آموزش داده وعملیاتی کنند.

وی تصریح کرد: اگر زوجین مرحله کسب مهارت گفت وگو را نیز پشت سر گذاشتند اما به مرحله رضایت از زندگی مشترک نرسیدند و همچنان با طلاق عاطفی روزگار گذراندند،باید بیشتر تفکر کنند، زیرا ایستادن در مرحله ای از زندگی به نام طلاق عاطفی جز اینکه وجود انسان را تحلیل ببرد و فرزندانی خشن را پرورش دهد فایده دیگری ندارد.

شکربیگی اضافه کرد: ایستادن در طلاق عاطفی نمی تواند به صلاح زندگی باشد، زیرا فرزندان این خانواده ها دچار آسیب روحی و روانی و اجتماعی شده و مهارت های لازم برای زندگی را در زندگی توام با طلاق عاطفی والدین کسب نمی کنند و این موضوع باعث نابودی نسل ها و خانواده های آینده می شود.

اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید