به گزارش رکنا، بر اساس آمارها، در کشورمان حدود ۳ میلیون معلول شدید و متوسط زندگی می‌کنند که این تعداد با احتساب معلولیت‌های خفیف به حدود ۱۰ میلیون نفر نیز می‌رسد؛ آماری که تنها شمار معلولان را نشان می‌دهد نه جمعیت آن‌هایی که به واسطه نسبت خانوادگی با معلولان، مستقیما با معلولیت دست به گریبانند و در مصائب ایشان شریک به حساب می‌آیند.

ناگفته پیداست که معلولان و خانواده ایشان با مصائب و مشکلات بیشتری مواجهند و از این رو، هزینه‌های جاری زندگی شان بیشتر است. هزینه‌هایی که تامین شان گاه ایشان را از دستیابی به نیاز‌های اولیه زندگی محروم می‌سازد و بر سختی هایشان می‌افزاید. مثل نیاز به مسکن که با در نظر گرفتن الزامات مورد نیاز مسکن معلولان و گزاف بودن قیمتش، بسیار بزرگ جلوه می‌کند.

مشکلی که جمع بزرگی از خانواده‌های دارای عضو معلول با آن مواجهند، به ویژه اگر بیش از یک عضو معلول در آن خانواده باشد. وضعیتی که بر اساس آمارها، حدود ۱۴ هزار خانواده به آن مبتلا هستند. ۱۴ هزار خانواده‌ای که بیش از یک عضو معلول دارند و از نعمت داشتن خانه بی بهره اند. خانواده‌هایی که گاه مصائب چسبیده به معلولیت و بی توجهی نهاد‌های مسئول آنقدر تحت فشارشان گذاشته که توان ساخت خانه در روستایشان را هم ندارند.

وضعیتی که از سال‌ها پیش مورد توجه نهاد‌های حمایتی قرار گرفت و در نتیجه همراهی بنیاد مستضعفان و به ویژه، بنیاد علوی که در زیرمجموعه این نهاد قرار دارد و محرومیت زدایی از اهداف کلیدی آن است، به شکل گیری طرحی منجر شد که از اواخر سال ۱۳۹۳ کلید خورد. طرحی با همراهی چند نهاد دیگر برای تامین خانه برای خانواده‌های دارای دو یا چند عضو معلول. هدفی که اگر محقق شود، آن زمان می‌توان برای بسط خدمات آن به خانواده‌های دارای یک عضو معلول و محروم از مسکن، برنامه ریزی کرد.

دورنمایی که برای نیل به آن لازم بود ابتدا ۱۴ هزار خانواده دارای بیش از یک عضو معلول که از نعمت مسکن یا مسکن مناسب بی بهره هستند، اقداماتی صورت پذیرد. سلسله اقداماتی که تاکنون منجر به تامین مسکن برای ۳۲۱۵ خانواده‌ای شده که بیش از یک عضو معلول دارند و ۱۷۶۱ خانواده شهری و ۱۴۵۴ خانواده روستایی را شامل می‌شود. پروژه‌ای که با قدرت رو به پیشرفت است و امید می‌رود طی یکی دو سال آینده به رفع مشکل تمامی این خانواده‌ها منجر شود.

اقدامی انقلابی که به نوعی مدیریت بحران خانواده‌های معلولان به حساب می‌آید. هر چند معلولیت خود بحران نیست، بلکه تبعات و پیامد‌های این نقض عضو است که این هموطنانمان را به وضعیت بحرانی سوق می‌دهد و ایشان را نیازمند حمایت‌های ویژه می‌سازد. حمایتی که می‌توان آن را ذیل سیاستگذاری‌های توانبخشی معلولان تعریف کرد، به نحوی که بتوانند زندگی کنند و از ظرفیت‌های دیگر خود بهره بگیرند. ظرفیت‌هایی که بار‌ها در موفقیت‌های رقم خورده توسط معلولان متجلی شده و خودنمایی کرده است.