دودی که به چشم خاک هوا و جنگل میرود
حوادث رکنا:با گذشت سه سال از تصویب قانون هوای پاک همچنان زمینهای زراعی توسط کشاورزان آتش زده میشود تا دود آن به چشم خاک و جنگلهای کشور برود.
به گزارش رکنا،بر اساس ماده 20 این قانون و ماده 688 قانون مجازات اسلامی، آتش زدن کاه و کلش ممنوع است اما اجرا نشدن این قانون باعث شده تا آتش زدن زمینهای زراعی به یکی از علل جدی وقوع و گسترش آتشسوزیها در رویشگاههای جنگلی تبدیل شود. «حسین اسدی» استاد دانشگاه تهران و عضو انجمن علوم خاک ایران یکی از دلایل آتش زدن بقایای محصول توسط کشاورزان را آمادهسازی زمین وتقویت آن برای سال بعد عنوان میکند والبته متذکر می شود، این کشاورزان نمیدانند با این آتشسوزی، زمین کلوخی و سفت میشود و سال آینده باید «آب» بیشتری صرف کشت محصولات خود کنند و بهطور طبیعی هزینه تولید محصول بیشتر بپردازند. اسدی، آتش زدن زمین توسط کشاورزان را سادهترین راه عنوان میکند که مضرات بسیار بدی برای خاک، هوا و پوشش گیاهی دارد. آتشسوزی زمینهای کشاورزی ابتدا زهر را بهکام خاک میریزد و اجازه نمیدهد که بقایای «مواد آلی» در چرخه طبیعی به زمین برگردد و قوت و توان خاک حفظ شود. به گفته اسدی با آتشی که بهجان زمینهای زراعی میافتد خاک دچار فقر مواد آلی میشود. کشاورزان نمیدانند همین آتش یکی از دلایلی است که میزان برداشت محصول را هر سال کاهش میدهد. این آتش زدنها فقط به خاک زخم نمیزنند دمای هوا را هم زیاد و راه نفس کشیدن را برای زیستمندان آن سخت می کنند. چند هفته پیش بود که یک کشاورز در منطقه شوش بقایای زمین کشاورزی اش را به آتش سپرد. این آتش دامن درختهای جنگلی خوزستان را گرفت و آنقدر ادامه پیدا کرد که دید رانندگان مسیر ترانزیتی اهواز و شوش را هم بست. نتیجه آن یک تصادف زنجیرهای بود که به بسیاری از خودروها خسارت وارد کرد و باعث زخمی شدن چند نفر شد. اسدی این روش کشاورزان را یکی از علل گرم شدن زمین و ایجاد گازهای گلخانهای میداند. او میگوید: «وقتی زمین زراعی میسوزد، مواد عالی ذخیره شده در خاک تبدیل به co2 میشوند، به اتمسفر برمیگردد و باعث ایجاد گازهای گلخانهای میشوند.» تلخی ماجرا بههمین جا ختم نمیشود. دود این آتشسوزیها گاهی به چشم جنگلهای زاگرسی و هیرکانی میرود تا سرزمین خشک و نیمه خشک ایران بیشتر شکننده شود. او یکی از معضلات بزرگ زیست محیطی را آتشسوزی شالیزارها در گیلان و مازندران میداند. البته «هادی شفیعی» کارشناس سازمان جنگلها اعتقاد دارد از وقتی کمباینها به کمک کشاورزی آمده دیگر زارعان گیلانی شالیزارها را آتش نمیزنند. او به «ایران»میگوید: «کمباین ساقه برنج را از کف میبرد اما قبلاً کشاورزان با داس ساقه را از کمرکش میبریدند. حدود نیم متر از کاه و کلش باقی میماند که باعث تولید «کرم ساق خوار» میشد. کشاورزان راه رهایی از این کرم را آتش زدن میدانستند.»
اقدام به آتش زدن زمین زراعی
اسدی عضو انجمن خاک ایران میگوید: «قانون مجازاتی برای کشاورزانی که اقدام به آتش زدن زمین زراعی میکنند مصوب کرده اما متأسفانه اجرا نمیشود.» او اعتقاد دارد که جهاد کشاورزی باید کشاورزان را بهسمت استفاده از تجهیزات و ادوات «خاک ورزی» ببرد. او گام مؤثر در این ماجرا را، رفتن کشاورزان بهسمت «کشاورزی حفاظتی» یا کشاورزی بدون شخم میداند. به گفته او جهاد کشاورزی باید بهسمت آموزش کشاورزان برای استقبال از این روش برود. او اعتقاد دارد که کشاورزی حفاظتی در دراز مدت بهنفع کشاورزان است: «این روش در سه سال اول شاید بازدهی خوبی نداشته باشد چون زمین فرصتی میخواهد تا مواد آلی از دست داده در آتشسوزیها را به دست بیاورد اما در درازمدت به افزایش تولید محصولات منجر میشود.» به گفته او کشاورزان بهدنبال نتایج کوتاه مدت هستند و برای رفتن بهسمت روشهای به روزتر مقاومت میکنند. این مقاومت باعث شده تا پای کشاورزان بهعنوان یکی از متهمان اصلی آتشسوزیهای جنگلهای کشور همچنان در میان باشد. بر اساس آمارهای رسمی تنها در گلستان بهعنوان یکی از استانهای مساعد کشاورزی، ۶۸۰۰ کیلومتر مرز مشترک بین جنگلها با زمینهای زراعی وجود دارد که آتش زدن کاه و کلش مزارع، مخصوصاً گندم و جو در بسیاری از مواقع حریق را به جان این رویشگاه میاندازد. این مرز مشترک در استانهای دیگر کشاورزی ایران نیز وجود دارد و «زاگرس» و «جنگلهای هیرکانی» را بشدت تهدید میکند. گاهی اوقات کشاورزان اقدام به کشت زیر اشکوب میکنند که آتش را زیر چتر درختان میبرد. محمد درویش معاون سابق سازمان حفاظت محیط زیست هم به «ایران» میگوید: «برخی از کشاورزان هنوز عادت دارند تا باقیمانده اراضی کشاورزی را آتش بزنند. فکر میکنند با این روش میتوانند آفات را از بین ببرند.» بهگفته درویش بعضی از دامداران هم فکر میکنند اگر درختها را قطع کنند آفتاب بیشتری به زمین میخورد و علف بیشتری برای دامشان تولید میشود آنها نمیدانند اگر درختها از بین بروند و تابآوری زمین کم و آفتاب بیشتر شود خسارت بزرگتری در صنعت کشاورزی و دامپروری در پی دارد.
راهکار چیست؟
«رضا بزانه» کارشناس ارشد کشاورزی هم میگوید:«خرد کردن بقایای کشاورزی، توزیع در سطح مزرعه، رعایت تناوب در کشت و انجام آیش، چراندن دامها و کمپوست کردن بقایا میتواند راهکار اولیه، آسان و کوتاه مدتی برای جلوگیری از سوزاندن بقایای گیاهی باشد.» او در کانال تلگرامی خود به کشاورزان توصیه میکند با مشاوره مراکز خدمات جهاد کشاورزی و کارشناسان و مروجان کشاورزی، ضمن افزایش اطلاعات و آگاهی خود از مزایای حفظ کاه، کلش و باقیماندههای محصولات کشاورزی در خاک و معایب سوزاندن بقایای گیاهی روی تولید، خاک زراعی و محیط زیست، نسبت به بکارگیری راهکارهای جایگزین اقدام نمایند. او احیای فناوری و مدیریت بقایای گیاهی را بهعنوان یکی از راهکارهای مهم برای حفظ پایداری اکولوژیک مزارع ضروری می داند ومی گوید:«مزرعه یک اکوسیستم طبیعی است و وجود موجودات زنده ذره بینی مانند قارچها و کرمها و... که باعث تولید مواد مغذی برای خاک کشاورزی میشوند، برای حفظ پایداری اکولوژیک زمین ضروری است و این در حالی است که آتش زدن بقایای محصولات موجب نابودی این میکروارگانیسمها و کاهش مواد مغذی خاک میشود.»
حمایت از پروژههای تبدیلی مانند کارخانههای تولید کاغذ و صنایع سلولزی از کاه و همچنین تولید سوخت و کود آلی از بقایای کشاورزی، بخشی از خدمات ارزش افزوده است که میتوان بهعنوان یکی از راهکارهای تأثیرگذار و مفید در جلوگیری از سوزاندن کاه و کلش، به آن اشاره کرد. اما این سؤال هم پیش میآید که چرا پس از گذشت ۳ سال از تصویب «قانون ممنوعیت سوزاندن بقایای کشاورزی» هنوز برخورد جدی با آن صورت نمیگیرد.
همچنین چرا با وجود اینکه در ادامه ماده ۲۰ قانون هوای پاک، وزارتخانه جهاد کشاورزی مکلف است مفاد این ماده را به طرق مختلف به اطلاع بهره برداران بخش کشاورزی، عشایری و منابع طبیعی برساند؛ تاکنون فعالیتهای اطلاعرسانی و آموزشی مؤثر در این حوزه انجام نشده است؟ تماس خبرنگار «ایران» با مدیرکل دفتر ترویج سازمان جنگلها به ارتباط و پاسخی دهی او به این سؤال منجر نشد.
زهرا کشوری
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر