روحالله حجازی:
نظامی در رئالیسم جادویی پیشتاز مارکز است/ برای ساخت فصل دوم «نوبت لیلی» به نتیجه نرسیدهایم/ مرگ دغدغهی همیشگیام است
رکنا: روحالله حجازی با اشاره به اینکه تلفیق کهنالگوهای ایرانی با فضای مدرن اتفاقی چالشبرانگیز در ساخت «نوبت لیلی» بود، خاطرنشان کرد: رئالیسم جادویی را در «هفتپیکر» نظامی هم میتوان دید.
به گزارش رکنا، به تازگی پخش سریال «نوبت لیلی» به کارگردانی روحالله حجازی به پایان رسیده است. این سریال روایتگر قصهای پر رمز و راز بود و جهانهای موازی موضوع محوری آن به حساب میآمد و بازیگرانی چون پردیس احمدیه، لادن مستوفی، مهران غفوریان، حمید فرخنژاد، مریلا زارعی، گوهر خیراندیش، نادر فلاح و... در آن ایفای نقش کردهاند.
روحالله حجازی که پیشتر ساخت فیلمهایی چون «زندگی خصوصی آقا و خانم میم»، «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو»، «مرگ ماهی» و «روشن» را در کارنامه خود دارد، با ساخت «نوبت لیلی» فضایی کاملاً متفاوت با دیگر آثارش را تجربه کرده است. با این کارگردان درباره سریال «نوبت لیلی» گفتگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
سریال «نوبت لیلی» قصهای پیچیده دارد که برای فهم آن باید مخاطب به جزئیات اثر توجه داشته باشد. با توجه به اینکه در شبکه نمایش خانگی تا امروز اکثر آثار تولید شده فاقد این ویژگی بودند و میتوان گفت که مخاطب را برای دنبال کردن اینگونه آثار تنبل بار آوردهاند، پیش از ساخت «نوبت لیلی» چه استقبالی برای این اثر پیشبینی میکردید و استقبال صورت گرفته در چه حدی بود؟
آنچه که من از میزان استقبال مخاطب از قسمت اول سریال «نوبت لیلی» شنیدم، به نظر کمنظیر بود چون برای اولین بار بود که در عرصه شبکه نمایش خانگی ما پایلوت داشتیم. قسمت اول این سریال 105 دقیقه بود و شروع پخش با پایلوت روندی است که در عرصه سریالسازی دنیا نیز مرسوم است. پس از این سریال چند سریال ایرانی پخش خود را با پایلوت آغاز کردند اما «نوبت لیلی» اولین سریال ایرانی بود که پایلوت داشت و خوشبختانه استقبال خوبی هم از این قسمت شد.
اما در ادامه به دلیل ساختار متفاوتی که سریال دارد، «نوبت لیلی» مخاطب خاصتری پیدا کرد اما به نظرم اگر مخاطبان بسیاری که قسمت اول را دیدند، صبوری میکردند و با اثر همراه میشدند الآن استقبال چشمگیرتری شاهد بودیم. البته من همچنان به افزایش مخاطب «نوبت لیلی» خوشبین هستم چراکه بسیاری از بینندگان صبر میکنند تا پخش سریال به پایان برسد و بعد به تماشای آن بنشینند. اگر این افراد صبر به خرج دهند و با اثر همراه شوند، در قسمتهای پایانی قطعاً پاسخ پرسشهایی که مطرح شده را دریافت میکنند.
این سریال مخاطبانی داشت که شاید معمولاً سریالهای ایرانی را دنبال نمیکنند و آثار خارجی بیشتر مورد پسند آنها بود. ما بازخودهایی داشتیم که ساخته شدن چنین سریالی در ایران را جالب میدانستند، سریالی که رازآلود است، نیاز به رمزگشایی دارد و ساختارش مبتنی بر جزئیات بسیار است. به دلیل همین ویژگیها ساخت «نوبت لیلی» ریسک بالایی داشت و تجربه متفاوتی برای ما و همچنین شبکه نمایش خانگی بود چرا که اکثر سریالهای ما در دو گونه کمدی یا اجتماعی قرار میگیرند.
سریال «نوبت لیلی» ساختاری دارد که مخاطب آشنا به سریالهای خارجی با آن ارتباط بهتری برقرار میکند اما دنبال کردن کهنالگوهای ایرانی در ساختاری مدرن به چه شکل صورت گرفت تا سنخیتی بین فضا و ساختار ایجاد شود و آیا مطرح کردن جهان موازی هم برای شما برآمده از همان کهنالگوهای ایرانی بود؟
سریال «نوبت لیلی» توسط یک گروه نویسندگان سه نفره نوشته شده که آقای شیرزاد و چیتساز برای آن زحمات بسیاری کشیدند و من هم در کنار آنها حضور داشتم. در این اثر نوعی جاهطلبی وجود دارد که اگر مخاطب در دنبال کردن اثر صبوری کند، پاسخ سوالاتش را دریافت خواهد کرد.
با دنبال کردن ایده جهانهای موازی سعی داشتیم به نوعی به کهنالگوهای ایرانی نیز بپردازیم و از طرفی به روز باشیم. بارها درباره رئالیسم جادویی گابریل گارسیا مارکز شنیدهایم که منتقدان ادبی ایرانی هم به تحسین آن پرداختهاند، سریالهای زیادی هم در دنیا ساخته شدهاند که از ساختار ادبی رئالیسم جادویی الگو گرفتهاند اما ما نویسندگانی چون نظامی داریم که سالها پیش از مارکز آثارشان را خلق کردهاند و در درون آثار آنها میتوان نوعی رئالیسم جادویی را به وضوح دید و «هفت پیکر» یکی از این آثار است.
«هفت پیکر» اثر وزینی است که فکر میکنم نسبت به آثار حافظ، شاهنامه و... کمتر مورد توجه قرار گرفته است. ما از جهان «هفت پیکر» در روایت قصهمان بهره بردیم و نگاه خود را هم با آن تلفیق کردیم که جهان «نوبت لیلی» را شکل دادند. تمام تلاش ما این بود که در این سریال جهان تازهای خلق کنیم و همانطور که میدانید جلمه "جهان خودت را بساز" شعار سریال است و منظور از آن هم جهانهای موازی بود که هنرمند خلق میکند.
فصل دوم سریال «نوبت لیلی» هم ساخته میشود؟
سریال در نقطهای تمام شد که بسیاری از مخاطبان از ما درباره ساخت فصل دوم آن سوال میپرسند. بخشی از گرهگشاییها مربوط به فصل دوم است.
امیدوارم شرایطی فراهم شود که فصل دوم هم ساخته شود و همانطور که میدانید این اتفاق با همکاری و همراهی مخاطب رخ میدهد. در همه جای دنیا وقتی مخاطب از سریال استقبال کند تولید آن ادامه دارد. بارها شاهد بودیم سریالی بیگ پروداکشن با کیفیت بالا ساخته شده اما مورد پسند مخاطب عام نبوده و تولید آن هم متوقف شده است. هر چقدر نگاه مخاطب تازهتر شود، تغییر کند و با ریسک سازندهها و پلتفرم همراهی کند امکان ساخت آثار متفاوت هم به راحتی میسر میشود. فعلاً مشخص نیست که فصل دوم «نوبت لیلی» ساخته میشود یا خیر.
در نقدهای بسیاری به این نکته اشاره شده که «نوبت لیلی» از سریال «دارک» الگو گرفته است.
ما اصلاً سریال «دارک» را ندیدهایم. زمانیکه درگیر یک قصه میشوم هیچ فیلم یا سریالی نمیبینم و در پروسه نوشتن سعی میکنم نهایتاً وقتم را با مطالعه سپری کنم. ما مشغول نگارش فیلمنامه «نوبت لیلی» بودیم که زمان زیادی تا کلید زدن سریال باقی نمانده بود و یکی از دوستان پیشنهاد داد سریال «دارک» را ببینیم. ما هم چند قسمت اول این سریال را دیدیم و متوجه شدیم که شباهتی بین این دو اثر وجود ندارد.
دلیل مقایسه «نوبت لیلی» با «دارک» قسمتهای اول آن بود وگرنه با پخش قسمتهای بعدی دیگر کسی به این شباهت اعتقاد نداشت و در سایتها و رسانهها هم دیگر اشارهای به آن نشد. فارغ از این بحث وقتی از جهان موازی صحبت میکنیم، فیلمها و سریالهای بسیاری با این موضوع ساخته شدهاند که قطعاً شباهتهایی بین آنها وجود دارد.
پیشتر گفته بودید که «مرگ ماهی» شخصیترین اثر سینمایی است که ساختهاید، فیلمی که به نوعی از مرگ میگفت و ترسِ از دست دادن عزیزان را در مخاطبش به چالش میکشید. این محتوا در «نوبت لیلی» به شکلی دیگر جریان دارد، آیا میتوان در این مورد ارتباط مضمونی بین «نوبت لیلی» و «مرگ ماهی» پیدا کرد؟
به این نکته فکر نکردم اما طبیعتاً ارتباطی بین آثاری که کارگردان آنها بودهام وجود دارد. البته «مرگ ماهی» را به تنهایی نوشتم و «نوبت لیلی» توسط یک تیم نویسندگان نوشته شده است و به همین دلیل نمیتوان این ارتباط را حتی اگر وجود دارد، تنها حاصل دغدغه من دانست.
مسئله مرگ یا فقدان را در آثارم میتوان پیدا کرد، شاید در برخی موارد بیشتر بتوان فقدان را پر رنگ دانست و در «نوبت لیلی» هم این مسئله قطعاً وجود دارد و در زمان نگارش فیلمنامه با دیگر نویسندگان به این نکته اشاره کردم که فقدان برای من در این قصه اهمیت دارد. فقدان به هر شکل که اتفاق بیفتد، از مرگ گرفته تا از دست رفتن یک عشق پدیدهای عجیب و غیر قابل انکار در زندگی هر فرد است و به نظر من هم میتواند تلخ باشد و هم شاید در برخی مواقع طعم شیرینی داشته باشد. از این حیث میتوان شباهتی بین «نوبت لیلی» و «مرگ ماهی» و حتی دیگر آثار من پیدا کرد.
بازی در سریال «نوبت لیلی» به شکلی که برخی از بازیگران نقش سه کاراکتر متفاوت را ایفا میکنند، برای آنها میتواند تجربهای جدید و چالشی بزرگ باشد چرا که تفاوت کاراکترها نسبت به یکدیگر در برخی موارد بسیار زیاد است. این چالش که بازیگر بتواند در یک اثر نمایشی چند نقش کاملاً متفاوت با هم را بازی کند با چه تمهیداتی پشت سر گذاشتید تا علیرغم فیزیک و ظاهر یکسان شخصیتها، تفاوت بین آنها کاملاً مشخص باشد و بازیگر هم بتواند از پس نقش بربیاید؟
تمایز شخصیتها برای بازیگران قطعاً چالش بسیار سختی بود و به طور کل ساخت این سریال با چنین پروداکشنی در ایران کار دشواری بود. علاوه بر تنوع کاراکتر، ما شاهد تنوع لباس، لوکیشن، نور و... هستیم. عوامل سریال واقعاً تلاش کردند تا «نوبت لیلی» از استانداردهای بینالمللی چیزی کم نداشته باشد.
عوامل تولید این سریال جزو بهترینهای ایران بودند و خوشبختانه با وجود تنوع لوکیشنها، نور، صدا، طراحی صحنه و... دقتی در کار وجود دارد که فکر میکنم کیفیت بالایی به اثر داده است. دوستی در نتفلیکس ترکیه قسمت اول «نوبت لیلی» را دیده بود و واکنش شگفتانگیزی به این سریال نشان داده بود و به موضوع، کیفیت و فضای متفاوت آن اشاره کرده بود.
در این سریال سه جهان به صورت موازی روایت میشوند که هر کدام فضای متفاوتی دارند، متأسفانه ما این امکان را نداشتیم که هر جهان را به صورت جداگانه فیلمبرداری کنیم و در واقع کل جهانهای سریال را به صورت موازی ضبط کردیم. اگر ما این امکان را داشتیم که به صورت جداگانه فیلمبرداری کنیم یا زمان بیشتری برای نگارش فیلمنامه و ساخت داشتیم قطعاً کیفیت بالاتری شاهد بودیم. حتی در ویژوال افکت که یکی از کارهای سخت در تولید این سریال بود فرصت زیادی نداشتیم.
به دلیل محدودیتهای فضای مجازی فرصت نشد که فیلمی از پشت صحنه «نوبت لیلی» پخش کنیم اما به زودی ویدئوی پشت صحنه این سریال پخش خواهد شد تا مخاطبان ببینند که این سریال در چه شرایط سخت و پیچیدهای ساخته شده است. در هر صورت ما سعی کردیم اثری با کیفیت ارائه دهیم که به چشم، گوش و عقل مخاطب احترام بگذاریم.
نشانههایی در «نوبت لیلی» وجود دارد که ممکن بود توسط نهاد ناظر بر محتوا خرافات تعبیر شود یا خشونت آن را هم مورد سانسور قرار دهند. با توجه به اینکه جزئیات در این سریال اهمیت بالایی دارد، این ریسک را پذیرفتید و به نظر میرسد که نهاد ناظر بر محتوا هم با شما همکاری داشته، چطور به این همکاری رسیدید که به سریال لطمهای وارد نشود؟
در ابتدا مجموعه ساترا با ما همکاری کرد، قسمت اول سریال پخش شد، بازخوردهای خوبی گرفتیم اما در برخی موارد مخاطبان مطالبی را مطرح کردند که سریال با مشکلاتی مواجه شد ولی خوشبختانه در جلساتی با مسئولان مربوطه توضیحاتی ارائه دادیم که سوءتفاهمها برطرف شد.
ساترا به هر حال در پروسه نگارش فیلمنامه بود و ما در صحبتی که با آنها داشتیم، توضیح دادیم که در ادامه سریال شبهات مطرح شده حل میشود و خوشبختانه این صحبتها نتیجهبخش بود و تعامل لازم صورت گرفت و سوءتفاهمها برطرف شد، در نهایت سریال با کمترین جرح و تعدیل به پخش رسید. اگر این تعامل وجود نداشت شاید پخش سریال به طور کل کنار گذاشته میشد.
من پیشتر به سانسور هایی که صورت گرفته اعتراض کردهام، حتی به حذفیات تلهفیلمی که ساخته بودم، شدیداً اعتراض کردم یا در ماجرای فیلم «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» نامهای بلند بالا به وزیر نوشتم و به برخوردی که با فیلمم صورت گرفته، اعتراض کردم اما در این مورد باید بگویم که خوشبختانه ساترا با ما همکاری کرد و پس از اینکه سریال در ابتدای راه به مشکل برخورد با گفتوگو مسئله حل شد و سریال به پخش رسید.
تجربه «نوبت لیلی» در این مورد بسیار مفید بود، اگر تعامل لازم بین سازنده و نهاد ناظر وجود داشته باشد میتوان بسیاری از مشکلات و سوءتفاهمها را حل کرد. در مورد فیلم «روشن» هم این اتفاق رخ داد، ما با مسئولان مربوطه جلسه گذاشتیم و درباره مسائل مطرح شده صحبت کردیم. اگر فیلمساز و مسئولان مربوط به نهاد ناظر با هم در موضعی برابر به گفتگو بنشینند قطعاً خیلی از مسائل حل خواهد شد و چالشی ایجاد نمیشود. پس از صحبتهایی که داشتیم در قسمتهای بعدی این مشکل به وجود نیامد و حذفیات بسیار اندک بود که لطمهای به مجموعه نزد. فیلم «روشن» هم با کمترین حذفی پروانه نمایش گرفت ولی در حال حاضر شرایط برای اکران مساعد نیست.
منبع: ایلنا
ارسال نظر