رهایی پسرک تیزهوش از اسارتگاه گروگانگیران
رکنا: تیزهوشی پسر 12 ساله که در دام یک گروگانگیری کینهجویانه افتاده بود، پلیس را به پشت در اسارتگاه کشاند. دعوای کودکانه در مدرسه باعث شد پسری برای هواخواهی از برادر کوچکترش آدمربا اجیر کند.
پیامک هولناک
ظهر 15 آذرماه امسال پدر جوان وقتی صدای زنگ پیامک گوشی موبایلش را شنید تصور نمیکرد متن هولناکی را خواهد خواند. این مرد با دیدن نوشته عجیبی از سوی پسر 12 سالهاش شوکه شد و همه بدنش به لرزه افتاد و نمیخواست باور کند پسرش گرفتار سرنوشت شومی شده است.
پسر خانواده در این پیامک نوشته بود که از سوی 2 گروگانگیر ربوده شده و اگر به خواستههایشان توجهی نشود، وی را از بین خواهند برد.
سرنخ
پدر جوان هنوز در شوک این نوشته بود تا اینکه لحظاتی بعد پسرش در تماس تلفنی و در حالی که مشخص بود آدمرباها اطلاعی از این تماس ندارند، با صدایی آرام آدرس محلی را که 2 جوان وی را ربوده بودند، به پدرش داد.
همین کافی بود تا پدر با مراجعه به پلیس کلانتری غرب تهران و با در دست داشتن آدرس مخفیگاه آدمرباها از مأموران درخواست کمک کند.
محاصره اسارتگاه
با توجه به حساسیت ماجرا و در خطر بودن جان پسر دانشآموز خیلی زود تیمی از مأموران پلیس آگاهی تهران برای دستگیری عاملان این آدمربایی وارد عمل شدند و به دستور بازپرس سیفی از شعبه چهارم دادسرای ناحیه 27 با تحتنظر قرار دادن مخفیگاه 2 جوان آدمربا که اسارتگاه گروگان نیز بود، عملیات دستگیری و رهایی پسر نوجوان را کلید زدند.
2 جوان آدمربا که 22 سال دارند، وقتی خود را در محاصره مأموران دیدند راهی جز تسلیم ندیدند و خیلی زود «آرش» که با تیزهوشی نقشه گروگانگیران را لو داده بود، آزاد شد و به آغوش گرم پدر و مادر نگرانش بازگشت.
آرش با دیدن مأموران گفت: در حال بازگشت از مدرسه به خانهمان بودم که این 2 جوان سوار موتور به سمتم آمدند. آنها ابتدا صدایم زدند. اسمم را میدانستند و همین باعث شد به آنها اعتماد کنم، اما وقتی نزدشان رفتم ناگهان یکی از آنها با تهدید چاقو مرا سوار موتور کرد و با سرعت به راه افتاد.
وی افزود: در مسیر چشمهایم باز بودند و من سعی کردم خیابانها را بشناسم تا اینکه وارد این خانه شدند.
وی افزود: خیلی زود موبایلم را روی حالت بیصدا گذاشتم و داخل جورابم پنهان کردم و به انتظار فرصت بودم که یکی از آنها به سرویس بهداشتی رفت و دیگری در آشپزخانه سرگرم صحبت با تلفن شد که در این لحظه ابتدا به پدرم پیامک دادم و سپس زنگ زدم و او را در جریان قرار دادم و توانستم آدرس خانه آدمرباها را به پدرم بدهم.
گروگانگیری کینهجویانه
2 جوان آدمربا پس از دستگیری ابتدا ادعا کردند که برای بازی پلیاستیشن آرش را به خانهشان برده بودند و هیچ تهدیدی در کار نبود، اما وقتی در برابر ادعاهای آرش قرار گرفتند دیگر راهی جز افشاگری پیش روی خود ندیدند.
بدین ترتیب کارآگاهان پی بردند که 2 جوان آدمربا از سوی جوان دیگری به نام «سعید» اجیر شدهاند تا با دریافت یک میلیون تومان آرش را ربوده و پس از شکنجه وی را رها کنند و در این اقدام انگیزه گروگانگیران مالی نبوده، بلکه کینهجویی بوده است.
«احمد» در اعترافاتش به مأموران گفت: همگی بچهمحل هستیم و از سعید شنیدیم که برادرش در مدرسه هدف کتککاریهای آرش قرار گرفته است و او برای انتقامگیری خواست با دریافت یک میلیون تومان اقدام به ربودن آرش کنیم.
بدین ترتیب تیمی از مأموران پلیس آگاهی تهران با دستور بازپرس پرونده برای دستگیری جوان کینهجو وارد عمل شدند که خیلی زود پی بردند سعید با اطلاع از دستگیری همدستانش فراری شده است. بنابر این گزارش، بازپرس سیفی از شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران با توجه به فراری بودن طراح اصلی این گروگانگیری کودکانه دستور داد تا تیمی از مأموران پلیس آگاهی تهران برای دستگیری جوان انتقامگیر وارد عمل شوند و تحقیقات تکمیلی از 2 جوان اجیر شده نیز ادامه دارد.
ارسال نظر