دادگاه درخواست قاتل عراقی را رد کرد

به گزارش خبرنگار ما، سوران 45ساله هفدم دیماه سال 92 به بهانه هدیه دادن به همسرش چشم‌ها و دستان اکرم 32 ساله را بست و سپس این زن را در خانه اش در خیابان مهرآباد جنوبی با طناب خفه کرد و جنازه کارتن پیچ او را به حاشیه نهر فیروز بهرام برد و دفن کرد. این مرد که از صحنه های جنایت و کارتن پیچ کردن جسد فیلم گرفته بود با کشف گوشی موبایلش و به دست آمدن فیلم های جنایت، لب به اعتراف گشود.

مرد عراقی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و گفت: زنم را کشتم چون به رابطه او با دوست صمیمی ام فرمان پی برده بودم. همسرم مستحق مرگ بود و باید فرمان را هم می کشتم. در پایان ان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به مدرک های موجود در پرونده و اعتقاد متهم به مهدورالدم بودن قربانی، او را از حکم قصاص معاف و به 10 سال زندان و پرداخت دیه محکوم کرد.حکم صادره در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد اما سوران از زندان درخواست اعصار را مطرح کرد.این مرد در نامه ای برای قضات دادگاه کیفری استان نوشت که توان پرداخت دیه را ندارد و خواست تا انها با درخواست تقسیط دیه موافقت کنند.

بدین ترتیب: ترتیب سوران دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی امین مقدم زهرا و با حضور دو قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد. این مرد در تشریح جزییات آشنایی با همسرش گفت: سال 70 برای کار به ایران آمدم و به عنوان نظافتچی در خانه‌های مردم کار می‌کردم. درآمد بدی نداشتم تا اینکه دوستم فرمان اکرم را به من معرفی کرد. او می گفت اکرم دختر خوبی است.من هم پیشنهاد فرمان را پذیرفتم ولی چون شناسنامه نداشتم نتوانستم ازدواجم را با اکرم ثبت کنم، فقط او را عقد دائم در آوردم.

اما دو روز بعد از ازدواجمان فهمیدم که فرمان پنج سال با اکرم دوست بوده است.می خواستم او را طلاق بدهم اما چون التماس کرد دلم برایش سوخت. وی ادامه داد: یکسال و نیم با اکرم زندگی کردم و ما زندگی خوبی داشتیم تا اینکه دوباره متوجه رابطه پنهانی فرمان و زنم شدم.من به کلانتری رفتم و از آنها شکایت کردم. فرمان به یک ماه زندان و 99 ضربه شلاق محکوم شد اما باز هم دست از سر همسرم برنداشت. چون همسرم پرستار یک پیرزن بود ، سه روز در هفته را به خانه نمی آمد. آخرین بار وقتی با پیرزنی که اکرم در خانه اش کار می کرد تماس گرفتم و شنیدم هشت ماه است که همسرم به خانه او نرفته است، تصمیم به قتل زنم گرفتم.به اکرم گفتم برای تولدش یک هدیه خریده ام و باید اجازه دهد چشم و دست‌هایش را ببندم تا هدیه را به او بدهم. او هم قبول کرد. وقتی چشمان اکرم را بستم طناب را دور گردنش انداختم و او را خفه کردم. بعد جنازه را داخل کارتن گذاشتم و با وانتم به حوالی نهر فیروز بهرام بردم و دفن کردم.

وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود ادامه داد: من از صحنه های قتل

فیلم گرفتم تا بعدها آن را تماشا کنم و شاید به خاطر خیانتی که اکرم و دوستم به من کرده بودند آرام شوم.

وی گفت: من از قتل همسرم پشیمان نیستم اما فکر پرداخت دیه لحظه ای رهایم نمی کند. من توان پرداخت دیه را هم ندارم. تقاضا دارم تا قضات درخواست اعصارم را بپذیرند و با پرداخت قسطی دیه به اولیای دم موافقت کنند.

در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد اما درخواست اعصار این مرد را نپذیرفت.