یادداشت
خبرنگاران ایران؛ عاشقانی زخمی اند در میان دیوارهای بلند ممنوعیت
آزاده مختاری- دبیر اجتماعی رکنا
خبرنگاری در ایران یعنی بغض را فرو خوردن، اشک را در چشمان خشک کردن، ترس را مهار کردن، فریاد را مدیریت کردن، درست شنیدن از آنچه مردم می خواهند. گفتن از آنچه مردم ندارند و
بعد از هر نوشتن و گفتن، ندانستن اینکه آیا فرصتی برای نوشتن بعدی هست یا نه!
خبرنگاری اینجا یعنی، هر صبح که از خانه، خارج میشوی باید با تمام خانه و خانواده یک خداحافظی کامل داشته باشی!
اینجا خبرنگار جناحی نبودن یعنی از بیرون و درون، از این سو و آن سو، هر روز، مشت خوردن و تمرین کردن اینکه با بدن و ذهن کبود از مشت های بدون توقف ، از توجه به آسیب ها، دردها، کمبودها و نیازهای گوشه به گوشه کشورت که میهن همه هموطنانت است، دور نماندن و گفتن، حتی اگر امید نداشته باشی که آنان که باید بهسازی کنند و ترمیم و درمان ،بخوانند و بشنوند ولی از گفتن و گفتن و ... خسته نشدن.
خبرنگاری اینجا یعنی مبارزه بدون انتها، با معضلاتی که چون توموری مرگبار، فقط بزرگ می شوند!
خبرنگاری اینجا یعنی نبرد با محدودیت و آموختن حرکت در میان دیوارهای ممنوعیت.
خبرنگاری اینجا یعنی، تماشای مبارزه همرزمان خبرنگار، در رسانه های دیگر و حتی پشت حصارها و لذت بردن از خسته نشدن آنها از تلاش برای بهبود ایران و حظ کردن از عشق آنان به وطنی به نام ایران.
اینجا صدای خبرنگاران از میان دیوارها باید عبور کند تا به مقصد برسد تا شاید قدمی برداشته شود. اینجا خبرنگاری یعنی تلاش برای گفتن از اشتباهات و ناامید نشدن از بیتوجهی به هشدارها، آنهم تنها فقط به عشق ایرانِ بهترداشتن و نه هیچ مقصود و مقصد دیگر.
خبرنگاری اینجا تمرین انسان ماندن است، در زمانهای که پشت هم، دام برای ،کشیدن خبرنگار به باتلاق خبرنویسی پولی و باندی پهن می شود!
اینجا قوانینی وجود دارد که به خبرنگاران محدودیتهایی را در انتشار اخبار و گزارشهای خود تحمیل میکند.خبرنگاران در ایران، ممکن است با تهدیدات و حملات فیزیکی و غیرفیزیکی مواجه شوند. اینجا خبرنگاری انگار دو برابر سختی که خبرنگاران جهان از آن سهم دارند، سخت تر است.
اینجاخبرنگاران سفید که خود را در هیچ حلقه جز حلقه گفتن از حرف مردم جا نمی دهد، با تمام سختی ها و محدودیت ها، هر روز این جمله را با خود تکرار می کنند:"مرا به بازی کوچک شکست خوردگی مکشان"
خبرنگاران ایران، عاشقانی زخمی، پر از بغض مخفی و اشک پنهان برای ذره به ذره ایراناند. عاشقانی که جان و زندگی میدهند تا تکه ای از ایران کم نشود اما هر روز آرزو می کنند که تکه ای از درد ایران کم شود.
آزاده مختاری
ارسال نظر