سوسن عروس گریان بخاطر بی آبرویی پدر! + جزییات یک کلاهبرداری!

مردی که سرمایه زندگی اش را از دست داده بود به پلیس پناه برد.

به گزارش رکنا، مرد میان سال که برای شکایت از گردانندگان شیاد یک کانال تلگرامی وارد کلانتری قاسم آباد مشهد شده بود، با بیان این که با از دست دادن سرمایه ام شرمنده دخترم شده ام، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: زمانی که از دانشگاه دانش آموخته شدم به اصرار خانواده ام با یکی از بستگان مادرم ازدواج کردم اما با آن که مهندس بودم شغلی پیدا نمی کردم و دچار مشکلات مالی شدیدی شده بودم. به همین دلیل تصمیم گرفتم در موبایل فروشی یکی از دوستانم فروشندگی کنم. آرام آرام با بازار خرید و فروش تلفن همراه آشنا شدم و چگونگی تجارت در این حرفه را آموختم. این بود که به فکر خرید و فروش گوشی های کارکرده و دست دوم افتادم چرا که این کار درآمد بهتری داشت. خیلی زود اوضاع اقتصادی ام بهتر شد. منزلی برای خودم خریدم و زندگی ام سر و سامان گرفت. آن قدر در تجارت گوشی های تلفن سرگرم بودم که چک های بسیاری را صادر کردم اما زمانی به خودم آمدم که ورشکست شده بودم و چک هایم یکی پس از دیگری برگشت می خورد.

کلاهبرداری حرفه ای در مشهد

من قاعده بازی در بازار را بلد نبودم و به همین دلیل همه اموالم را از دست دادم تا رضایت شاکیانم را جلب کنم. خلاصه در همین شرایط بود که خواستگاری برای دختر بزرگم آمد و من مراسم عقدکنان آن ها را برگزار کردم ولی پولی برای تهیه جهیزیه نداشتم. سه سال از دوران نامزدی دخترم می گذشت و من نتوانسته بودم جهیزیه کامل او را تهیه کنم تا این که روزی در فضای مجازی با گردانندگان کانالی آشنا شدم که مدعی بودند برای تامین جهیزیه نوعروسان کمک مالی می کنند. از شدت خوشحالی با آن ها تماس گرفتم و با صدایی لرزان واقعیت زندگی ام را برای آن ها بازگو کردم و ادامه دادم مبالغی را در حساب بانکی ام پس‌انداز کرده ام اما فقط برای خرید یک سوم جهیزیه کفایت می کند. فردی که با او تماس گرفته بودم در حالی که با طمأنینه سخن می گفت و گردانندگان کانال را از خیران معتبر معرفی می کرد، مدارکی مانند کارت ملی، شناسنامه و سند ازدواج دخترم را خواست تا تصویر آن ها را برایشان ارسال کنم. چند روز بعد فردی با خوشحالی تماس گرفت و با بیان این که تامین جهیزیه برای دخترم تایید شده است، مشخصات کارت بانکی و رمز آن را از من گرفت. من هم که با شنیدن این جمله سر از پا نمی شناختم و به آن ها اعتماد کرده بودم، هر آن چه را می خواستند در اختیارشان گذاشتم. قرار بود تا سه روز دیگر پول خرید جهیزیه را به حساب بانکی ام واریز کنند و من فاکتور خرید را برایشان بفرستم. سه روز بعد زمانی که برای اطلاع از موجودی حسابم به عابربانک مراجعه کردم تازه فهمیدم نه تنها پولی به حسابم واریز نشده بلکه همه موجودی حساب بانکی ام نیز برداشت شده است. در حالی که هیچ پیامکی درباره برداشت پول از حساب بانکی به تلفن همراهم ارسال نشده بود.

زمانی که برای پیگیری موضوع به بانک رفتم، متوجه شدم آن ها با مدارکی که در اختیارشان گذاشته ام شماره تلفن دیگری را در بانک جایگزین شماره تلفن من کرده اند و پیامک بانکی به آن شماره ارسال شده است. از آن روز به بعد هر چه با آن شماره تلفن تماس گرفته ام خاموش بود و آن کانال تلگرامی هم قفل شد.

دخترم سوسن عروسی است که با چشمان گریان منتظر رفتن به خانه بخت است و من بی آبرو می شوم!

شایان ذکر است، به دستور سرهنگ معطری (رئیس کلانتری قاسم آباد مشهد) تحقیقات پلیس با دستورات ویژه قضایی برای شناسایی و دستگیری کلاهبرداران فضای مجازی آغاز شد تا نوعروسان دیگری گریان نشوند.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضویآخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.