سردارعلی ولیپور گودرزی رییس پلیس آگاهی تهران تشریح کرد
رونمایی دزدان 17 ثانیه ای گاوصندوق ها از شگرد عجیب شان ! / پیچ گوشتی قرمز رنگ شاه کلید دزدان سریالی + فیلم گفتگو
حوادث رکنا: در سال 1392، چهار سارق حرفهای در کرج با هدف سرقت از مشاورین املاک، اقدام به اجرای سرقتهای سریالی کردند. این افراد با شگردهای خاص و استفاده از موتورسیکلت، در زمانهایی که مغازهها خالی از مشتری بودند، به راحتی وارد مغازهها میشدند و اموال باارزش را به سرقت میبردند. پس از سالها تحقیق و پیگیری، این متهمان شناسایی و دستگیر شدند، تا پرونده سرقتهای سریالی در کرج به سرانجام برسد.
به گزارش خبرنگار رکنا، در سال 1392، چهار سارق از کرج تصمیم به انجام سرقتهای سریالی گرفتند. این افراد با شناسایی مشاغل مختلف به این نتیجه رسیدند که بهترین راه برای به دست آوردن پول، سرقت از مشاوران املاک است. آنها متوجه شدند که مشاوران املاک معمولاً در زمان استراحت مغازههایشان را ترک کرده و به خانههای خود میروند. بنابراین، این سارقان که با دو موتورسیکلت دست به سرقت میزدند، با شناسایی اولین مشاور املاک در کرج، سرقتهایشان را آغاز کردند. یکی از متهمان در این باره گفته بود که اولین بار 200 هزار تومان درآمد روزانه کسب کردند و این باعث شد که به سرقتهای بیشتری دست بزنند.
در ابتدا، تحقیقات نشان میداد که این متهمان فراری شدهاند و پرونده در حال مختومه شدن بود، اما با دستور سردار گودرزی، تعدادی از پروندههای راکد دوباره بررسی شدند. پس از مدتی، این متهمان شناسایی و بازداشت شدند.
یکی از شاکیان این پرونده میگوید که در شب قبل از سرقت، معاملهای خوب انجام داده بود و به خواست مالک، مبلغی را در گاوصندوق مغازهاش گذاشته بود تا صبح روز بعد، مالک بیاید و پولش را بردارد. اما سارقان در همان شب وارد مغازه او شده و با استفاده از یک پیچگوشتی قرمز رنگ، در مغازه را باز کرده و گاوصندوق را خالی کرده بودند. این سرقت در کمتر از 17 ثانیه انجام شده بود. این مرد جوان میگوید که از آن زمان تا پیش از بازداشت سارقان، از ترس خواب به چشم نمیآمد و مغازهاش را مجهز کرده و صندوق امانات در بانک گرفته بود.
شاکی دیگری نیز توضیح داد که در زمان ناهار که به خانه رفته بود، سارقان به راحتی قفل کتابی مغازه را باز کرده و وارد شده بودند. آنها هر چه پول نقد، طلا و دلار و اسناد موجود را برده بودند.
سردارعلی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی پایتخت در خصوص این پرونده گفت: با توجه به پیگیری پروندههای قدیمی، کارآگاهان اداره ۱۷ پروندههای سرقت از مشاوران املاک را مورد بررسی قرار دادند و موفق به شناسایی متهمان شدند.
وی افزود: تحقیقات نشان داد که یکی از اعضای باند در سال ۹۸ کشته شده و فرد دیگری به افغانستان فرار کرده است. دو متهم اصلی دستگیر شدند و به بیش از ۱۰ فقره سرقت از گاوصندوقهای املاکیها اعتراف کردند.
رئیس پلیس آگاهی تهران در پایان گفت: بارها توصیه کردهایم که خانه و مغازه مکان امنی برای نگهداری اموال ارزشمند نیست و استفاده از گاوصندوقهای رمزدار و نصب دوربین و دزدگیر در مغازهها ضروری است.
سرقتهای 17 ثانیهای: اعترافات متهمان درباره انگیزه هایشان برای سرقت
متهم اول
چند سال دارید؟
28 سال
به چه جرمی بازداشت شدهاید؟
سرقت
تاریخ اولین سرقتی که انجام دادهاید را به یاد دارید؟
بله، اولین سرقت را در سال 1392 انجام دادم.
از انگیزهتان برای شروع سرقتها تعریف کنید؟
من تکفرزند خانواده بودم و برای تامین مخارج زندگی، با وجود اینکه معدلم 19 بود، تحصیل را ترک کردم و به بنایی روی آوردم. اما هزینههای زندگی آنقدر بالا بود که به پیشنهاد دوستم که در قهوهخانه بود، تصمیم به سرقت گرفتم. از آنجا به تهران آمدیم و باز هم از مغازه های مشاور املاک سرقت کردیم تا اینکه متوجه شدیم پلیس به دنبال ماست.در اولین روز سرقت، 200 هزار تومان درآمد داشتم و این باعث شد که به خودم بگویم چرا باید برای روزی 30 هزار تومان خودم را محتاج کسی کنم. بنابراین، سرقتها را شروع کردم. وقتی متوجه شدیم پلیس پیگیر ماست، به تبریز فرار کردیم، اما در آنجا شناسایی شدیم و بازداشت شدیم. من 4 سال حبس کشیدم و در سال 1400 آزاد شدم. قصد ازدواج داشتم که پلیس من را به جرم همان سرقتهای سال 97 و پروندههایی که مسکوت مانده بود، بازداشت کرد. حالا باید دوباره به زندان بروم و زندگیام از هم پاشیده است.
از همدستانتان خبر دارید؟
یکی از آنها که حالا با من بازداشت شده، یکی دیگر از همدستانم سال 98 در درگیری خیابانی به قتل رسیده و دیگری که افغانستانی بود به کشورش فرار کرده است. حالا من ماندهام و این دوستم.
الان که نامزدتان متوجه شده دوباره باید به زندان بروید، چه احساسی دارید؟
دلم میخواهد خودم را بکشم و راحت شوم. واقعاً پشیمانم و اگر زمان به عقب برمیگشت، به خاطر نامزدم دست به سرقت نمیزدم.
متهم دوم
چند سال دارید؟
35 سال
نقش شما در این سرقتها چه بود؟
من همیشه همراه آنها بودم و با موتورسیکلت آنها را همراهی میکردم.
شگرد همدستانتان برای ورود به مغازهها چه بود؟
آنها با پیچگوشتی در مغازهها را باز میکردند و سریع گاوصندوقها را خالی میکردند. بعضی مواقع با ماسک و کلاه میرفتند تا شناسایی نشوند.
متاهل هستید؟
نه، در حال حاضر خیر.
یعنی قبلاً ازدواج کرده بودید؟
بله، اما به خاطر خلافهایم همسرم از من طلاق گرفت.
سابقه دارید؟
بله، به جرم سرقت 10 سال حبس کشیدم.
این داستان، روند یکی از سرقتهای سریالی است که در آن متهمان با استفاده از روشهای پیچیده و سریع وارد مغازهها میشدند و داراییهای گرانبها را سرقت میکردند.
ارسال نظر