کارشناس طیور: منتظر مرغ ۲۵ هزار تومانی باشید
رکنا: چهارآیین، کارشناس صنعت طیور کشور آینده بازار نهادهها را تیره و تار میبیند و معتقد است اگر با همین وضعیت پیش برویم در نیمه دوم سال صد درصد با کمبود مرغ و به تبع آن افزایش قیمت مرغ مواجه خواهیم شد. به طوری که مردم باید یک کیلوگرم مرغ را با قیمتی بیش از ۲۵ هزار تومان خریداری کنند.
بازار نهادههای کشور در ملتهبترین شرایط قرار دارد و با هر فعال و متخصصی که همکلام میشوی و جویای علل آن میگردی، سریعا بحث عدم تخصیص ارز توسط بانک مرکزی را پیش میکشد و چیزی بیش از این ارائه نمیدهد. در نهایت بر آن شدیم تا این موضوع اساسی را از نگاه جامع «برومند چهارآیین مدرس دانشگاه، رئیس هیات مدیره شرکت تعاونی مادر تخصصی توسعه صنعت طیور کشور و رئیس هیات مدیره انجمن صنفی مرغداران گوشتی استان کرمانشاه» بررسی کنیم. آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگوی ما با وی است.
به عنوان سوال اول توضیح بدهید که در ۶ ماه گذشته چه بر بازار نهادهها گذشته است؟
ما برای تولید گوشت مرغ و تخممرغ روزانه به ۲۰ هزار تن نهاده نیاز داریم که شامل حدود ۷ هزار تن سویا و ۱۳ هزار تن ذرت است؛ در واقع چون مصرف سرانه تخممرغ و گوشت مرغ هر دو در کشور بالا است قاعدتا حجم نهاده مورد نیاز نیز بالا است.
در سنوات قبل نهاده نامبرده به اندازه کافی از مجاری مختلفی همچون مرز شمال و به طور عمده از بندر امام وارد و تامین میشد. با این وجود آنچه که الان به طور روزانه در بازار تزریق میشود بسیار کمتر از این است؛ یعنی روزانه ۸ هزار تن نهاده در بازار توزیع میشود که حدود ۲ هزار تن سویا و مابقی آن هم ذرت است. به این ترتیب تنها حدود ۴۰ درصد نهاده مورد نظر در بازار توزیع میشود که این کمبود نهاده بازار را به آتش کشیده است و سبب ایجاد التهاب وحشتناکی در بازار شده است. به طوری که درحالحاضر قیمت ذرت به ۳۶۰۰ تومان رسیده و در آستانه ۴ هزار تومان است و سویا نیز ۱۲ هزار تومان شده است.
برای تولید گوشت مرغ و تخممرغ روزانه به ۲۰ هزار تن نهاده نیاز داریم که شامل حدود ۷ هزار تن سویا و ۱۳ هزار تن ذرت است اما امروز تنها ۴۰ درصد از این میزان در بازار توزیع میشود
قصه این کمبود ۶۰ درصدی نهاده چیست؟
کمبود ۶۰ درصدی به عدم انتقال ارز به دلیل تحریمهای مالی بر علیه کشور برمی گردد. در واقع ما ارز داریم منتها به دلیل تحریمها نمیتوانیم به فروشندگانی که نهادهها را تامین کنند منتقل کنیم و نهاده خریداری کنیم و چون نمیتوانیم خریداری کنیم دچار کمبود ورود نهاده به کشور هستیم.
مسئله بعدی این است که درحالحاضر بیش از ۳ میلیون تن نهاده(جو، ذرت و سویا) آمده و در بنادر رسوب کرده است که حدود ۱۵۰۰ تن آن ذرت است.
به این ترتیب در بحث کمبود ۶۰ درصدی نهاده در بازار، امروز دو مشکل دخیل است؛ یکی اینکه نمیتوانیم نهاده وارد کنیم و مشکل دوم این است که آنچه که وارد شده است را نمیتوانیم ترخیص کنیم. به عبارت دیگر دولت به واردکننده میگوید ما تعهد شما را نمیخواهیم فقط بار نهاده را ترخیص کن. از آن طرف نیز واردکننده میگوید تا ارز ندهی این کالا را در کشور توزیع نمیکنم!
خب پشت این موضوع چه چیزی پنهان است که واردکنندگان از توزیع نهاده در بازار امتناع میکنند؟
تولیدکنندگان معتقدند دو ماه دیگر دولت ارز ۴۲۰۰ تومانی را بر میدارد و ارز نیمایی تخصیص میدهد به این ترتیب نهادهای که امروز وارد کردهاند به دلیل اینکه بارکد ندارد و قابل ردیابی نیست را به عنوان نهادهای که با ارز نیمایی وارد شده است به بازار عرضه میکنند. به این ترتیب واردکننده ذرت را با قیمت کیلویی ۵ تا ۶ هزار تومان و سویا را به قیمت ۱۲ تا ۱۳ تومان در بازار میفروشد و به اصطلاح سود بیحساب و کتابی به چنگ خواهد آورد!
بیش از ۳میلیون تن نهاده شامل جو، ذرت و سویا وارد شده و در بنادر رسوب کرده است که حدود ۱۵۰۰ تن آن ذرت است
از نظر شما احتمال حذف ارز چقدر است؟
دولت میگوید تا پایان سال ۹۹ قصد دارد این ارز دولتی را اختصاص بدهد اگرچه بنده شخصا مخالف تخصیص ارز دولتی هستم و مشخص نیست چرا وقتی نفع این ارز نه به تولیدکننده میرسد نه مصرف کننده، آزاد نمیشود!.
یعنی شما معتقدید یکسری افراد خاص در بازار نهادهها نفوذ دارند که برای تامین منافع خود اجازه آزاد شدن ارز را نمیدهند؟
در همین حد بگویم که ما سیستم نظارتی توانمندی که لجستیک کافی در اختیار داشته باشد، منابع انسانی و تجهیزات و انگیزه لازم برای نظارت بر این بازار را داشته باشد نداریم. هر جایی هم که بحث انتفاع مالی باشد فساد و مافیا هم شکل میگیرد و با کسی هم شوخی ندارد.
حالا از زاویه دیگری به بحث نهادهها نگاه کنیم؛ آیا برای سویا و ذرت نهادهها محصولی وجود دارد که قابلیت جایگزین کردن داشته باشد؟
در این خصوص دو موضوع وجود دارد؛ اول اینکه ما کار اقتصادی میکنیم بنابراین هر جایگزینی در درجه اول اگر اقتصادی باشد به آن فکر میکنیم. در درجه بعد باید ببینیم از نظر عملیاتی، شدنی است یا خیر.
به عنوان مثال اگر نخود را جایگزین سویا کنیم در حالی که قیمت آن در بازار ۱۳ هزار تومان است قطعا یک کار اقتصادی نیست. یا اگر بر فرض کنجاله کلزا را جایگزین سویا کردیم باید بررسی کنیم که آیا به رشد و وزن گیری طیور کمک میکند یا خیر؟
از سوی دیگر ما تنها بخشی از نهاده را میتوانیم جایگزین کنیم و تمام سویا را نمیتوان جایگزین کرد. این در شرایطی است که وقتی در جیره طیور ۶۰ درصد ذرت میزنیم و نهایتا میتوانیم ۷ درصد آن را با گندم جایگزین کنیم پس مابقی را چگونه پر کنیم!؟
حرف جایگزینی نهاده حرفهای خوب و شیکی است اما در عمل ما فاصله داریم؛ یعنی حتی در شرایطی که بخواهیم بخشی از نهادهها را با محصولات دیگر جایگزین کنیم همچنان به ذرت و سویا نیاز داریم.
وقتی در جیره طیور ۶۰ درصد ذرت میزنیم و نهایتا میتوانیم ۷ درصد آن را با گندم جایگزین کنیم پس مابقی را چگونه باید پر کنیم؟!
با این تفاسیر چرا در کشور تولید ذرت و سویا به اندازه کافی نداریم و تا به این حد وابسته به واردات هستیم؟
یک تفکر مسموم به غلط آمده و رایج شده مبنی بر اینکه کشت سویا و ذرت در داخل کشور به دلیل آب بر بودن ما را بیچاره میکند! این حالی است که ذرت را حذف کردند و به جای آن پیاز و هندوانه کاشتند! که آب بری این محصولات چند برابر ذرت و سویا است. این تفکر غلط باعث شد ما در توسعه کشت سویا و ذرت در کشور چندان جلو نرویم.
این تفکر به اصطلاح مسموم از چه زمانی وارد کشور شده است؟
این تفکر از گذشتهها بوده و شاید بتوان گفت از دهه اول انقلاب این تفکر آمد و اجازه کشت نداد. در غیر اینصورت ما الان در تولید ذرت خودکفا بودیم و هیچ مشکلی هم نداشتیم.
رواج یک تفکر مسموم مبنی بر این که کشت ذرت آب بر است باعث شد در تولید این محصول پیش نرویم در حالی که به جای آن هندوانه و پیاز کاشتند که آب بری بیشتری نسبت به ذرت دارد!
منتفعین این تفکر چه کسانی هستند؟
کسانی که پشت این تفکر هستند واردات محور فکر میکنند و معتقدند در کشور همه چیز را باید وارد کنیم و سود اساسی از این کار ببریم که در حقیقت منافع کثیری هم از این کار نصیب شان میشود.
چاره کار چیست؟
فقط کافی است بهرهوری آب را ۱۵ تا ۲۰ درصد از وضع موجود بالاتر ببریم ما امکان تولید ۱ میلیون تن سویا و حدود ۴ میلیون تن ذرت را در کشور داریم.
به این نکته مهم دقت کنید که در ایران به ازای هر متر مکعب آب در کشاورزی ما ۷۰۰ گرم ماده خشک (محصول) بهدست میآوریم. در حالی که پایینترین این میزان در دنیا دو برابر این است؛ یعنی ۱۴۰۰ گرم است.
این یعنی نگرش ما به استفاده و بهرهوری آب غلط است و سیستم ها، زیرساختها و روشهای استفاده از آب در کشور غلط است. ما فقط به بیان کردن حرفهای شیکی مبنی بر حفاظت از محیطزیست و کمبود آب و غیره بسنده کرده ایم!
ما امکان تولید ۱ میلیون تن سویا و حدود ۴ میلیون تن ذرت را در کشور داریم فقط کافی است بهرهوری آب را ۱۵ تا ۲۰ درصد بالا ببریم
در حالی که اگر بهرهوری آب بالا برود و شیوه تولید تغییر کند ما ۱ میلیون تن سویا و ۴ میلیون تن ذرت میتوانیم تولید کنیم.
به عبارت دیگر اگر همزمان با کشت انواع ذرت دیررس زود رس و غیره، بهرهوری آب را هم جلو میبردیم الان صادرکننده این محصول بود. یا حداقل اگر صادرکننده نبودیم کل نیاز مان را تامین میکردیم.
اما آن همه منابع و پول و درآمدهای نفتی هدر رفت و به سراغ تولید محصولات غیراساسی رفتیم و خودمان را اینگونه گرفتار کردیم.
سوال آخر، به عنوان یک تولیدکننده باسابقه، آینده را چگونه میبینید؟
آینده را تیره و تار میبینم و اگر با این اوضاع و احوال پیش برویم در نیمه دوم سال حتما با کمبود عرضه مرغ مواجه خواهیم شد و مردم باید منتظر مرغ با قیمت بیش از ۲۵ هزار تومان باشند!برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر