بخشش مرد اعدامی در ایام شعبانیه

21 دی ماه، سال 89 ماموران پلیس شهریار در جریان یک درگیری مرگبار قرار گرفتند و خیلی زود تیم ویژه ای برای پایان دادن این سناریو وارد عمل شدند. ماموران با حضور در محل با جسد پسر 27 ساله ای که در مقابل خانه ای غرق خون روی زمین افتاده بود روبرو شدند و همین کافی بود تا تیم های جنایی و بازپرس ویژه قتل در صحنه حاضر شدند. ماموران در گام نخست زن افغان را که شاهد این درگیری مرگبار بود را هدف تحقیق قرار دادند و وی به ماموران گفت: داخل خانه بودم که صدای درگیری بین 2 مرد را شنیدم و به سرعت به سمت پنجره رفتم و دیدم مرد همسایه با پسر جوانی درگیری لفظی پیدا کرده که ناگهان از زیر لباسش چاقویی بیرون کشید و به پسر جوان ضربه ای زد. این زن ادامه داد: پسر جوان حتی زمانی برای دفاع از خود پیدا نکرد و غرق خون روی زمین افتاد و مرد همسایه با سرعت پا به فرار گذاشت.همین سرنخ کافی بود تا تحقیقات برای دستگیری مرد همسایه آغاز شود و ماموران با ردزنی خانه وی در یکی از ساختمان های محل جنایت موفق به بازداشت امیر شدند.
امیر که با مامورا روبرو شده بود در ادعایی عجیب گفت: قربانی جنایت برای خرید به سراغ جوان افغان رفته بود که جلوی در خانه اش به خاطر پول با هم درگیر شدند و مرد افغان پس از چاقو زدن به پسر جوان پا به فرار گذاشت و دراین ماجرا بی گناه هستم.امیر سعی داشت با داستانسرایی هایش خود را بی گناه معرفی کند اما وقتی در تناقض گویی ها و مدارک پلیسی گرفتار شد پرده از راز این درگیری مرگبار برداشت.
بدین ترتیب عامل جنایت برای صدور حکم نهایی در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران مورد تحقیق قرار گرفت و در اعترافتش گفت: در کار خرید و فروش مواد مخدر مشغول بودم و بارها پسر جوان برای خرید مواد به من مراجعه کرده بود و همدیگر را می شناختیم.
وی افزود: روز حادثه وقتی پسر جوان به در خانه ام آمد به او گفتم که توبه کردم و دیگر مواد نمی فروشم اما او اصرار داشت که برایش مواد تهیه کنم یا به او پولی بدهم تا برای تامین هزینه اعتیادش به سراغ مرد دیگری برود که سر همین موضوع با او درگیر شدم.امیر ادامه داد: پسر جوان دست بردار نبود و اصرارهایش باعث شده بود تا اهالی محل متوجه کارم شوم که برای ترساندنش چاقویی از جیب کاپشنم درآوردم.ابتدا قصد داشتم به دست یا کتفش ضربه ای بزنم که ساکت شود و از فرار کند اما نفهمیدم چه شد که چاقو با سینه اش برخورد کرد و او روی زمین افتاد.توبه کرده بودم و نمی خواستم دیگر کار خلافی بکنم و اصلا قصد کشتن پسر جوان را نداشتم و همه این اتفاقات در زمان کوتاهی رخ داد که هنوز باورش برایم سخت است.
رییس دادگاه و 4 قاضی مستشار پس از اظهارات متهم وارد شور شده و وی را به قصاص نفس- اعدام- محکوم کردند و این حکم نیز در شعبه 13 دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفت.پس از تایید این حکم پرونده به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران ارسال شد و امیر در یک قدمی چوبه دار قرار داشت که دراین مرحله واحد صلح و سازش اجرای احکام برای گرفتن بخشش وارد عمل شدند.
مادر قربانی جنایت که تنها اولیای دم این پرونده است پس از اینکه شیند قاتل پسرش در زندان توبه کرده و دیگر سمت خلاف نمی رود به خاطر خدا و ایام شعبانیه رضایت را اعلام کرد.
بنا به این گزارش، با رضایت این مادر میانسال، امیر از مجازات قصاص نجات پیدا کرد و پرونده برای جنبه عمومی جرم مورد بررسی قرار خواهد گرفت.