سفیدی های گمشده

اعتیاد معضل و چالشی است که اگر سال‌ها هم در مورد آن نوشته و تحقیق شود باز هم جا برای تحقیق و بررسی دارد. البته بیشتر کارشناسانی که در این زمینه فعالیت کرده‌اند به این نتیجه رسیده‌اند که اعتیاد به سه فاکتور بستگی دارد؛ نخست شرایط فیزیولوژیکی فرد، دوم شرایط خانواده و در نهایت محیط فرهنگی و اجتماعی که فرد در آن قرار دارد.

دکتر رسول فریدون‌زاده، آسیب‌شناس اجتماعی، می‌گوید: البته خیلی‌ها اعتقاد دارند که زمینه ایجاد اعتیاد در 7 سال اول زندگی در فرد شکل می‌گیرد و شخصی که قرار است در آینده به مواد‌مخدر رو بیاورد اگر در این دوران زمینه‌هایش از بین برود هیچگاه معتاد نخواهد شد.

وی در ادامه می‌گوید: عوامل فردی در اعتیاد فرد بسیار اهمیت دارند، اصولا افرادی به سمت مواد‌مخدر کشیده می‌شوند که از نظر شخصیتی در رده پایینی قرار دارند. این افراد اعتماد به نفس کمی دارند و نمی‌توانند به دیگران «نه» بگویند و همین مساله باعث می‌شود در برابر اصرار دیگران در مورد مصرف مواد‌مخدر توان مقابله نداشته باشند. البته عوامل مختلفی باعث بروز این رفتار در فرد می‌شود. یکی از این مسائل نوع برخورد در دوران کودکی با این قبیل افراد است، اما گاهی اوقات افرادی به دام اعتیاد گرفتار می‌شوند که خود‌درمانی می‌کنند و به طور مثال در آستانه افسردگی قرار دارند و به جای مراجعه به پزشک خودشان دست به کار می‌شوند و قرص‌ها و مواد اعتیاد‌آور را جایگزین رفتن نزد پزشک می‌کنند. البته این خصوصیت در افراد مسن هم دیده می‌شود که گاهی برخی به آنها توصیه می‌کنند به جای رفتن نزد پزشک و درمان برای کاهش درد از مواد‌مخدر استفاده کنند.

این متخصص علوم رفتاری در ادامه می‌گوید: متاسفانه در حال حاضر مصرف ماده مخدر در میان نوجوانان گسترش یافته است و عوامل مختلفی که گروه همسالان مهم‌ترین دلیل آن به حساب می‌آید، در این میان دخیل هستند. نوجوان می‌خواهد خودش را ثابت کند و به دیگران نشان دهد از دنیای کودکی فاصله گرفته است و به همین دلیل مصرف سیگار یا مواد‌مخدر را نشانه بزرگ شدن قلمداد می‌کند و متأسفانه به سمت این مواد افیونی می‌رود. از سوی دیگر نوجوانی دورانی است که اصولا تضاد میان نوجوان و پدر و مادر زیاد می‌شود و در این شرایط وقتی فرد مدام با مخالفت‌های پدر و مادر و گاهی خشونت پدر روبه‌رو می‌شود، برای تسکین خودش به سمت مواد تمایل پیدا می‌کند. در این میان وضعیت تحصیلی نیز نقش خوبی ایفا می‌کند و اگر دانش‌آموزی نتواند خود را در جمع همکلاسی‌های خود بالا بیاورد، سعی می‌کند با مصرف مواد بی‌خیال درس و مدرسه بشود و به قول خودش شرایط بهتری برای خودش مهیا کند.

دکتر فریدون‌زاده در ادامه می‌گوید: در واقع نوجوانی بدترین سن برای تمایل به مواد‌مخدر است. البته در سنین بالاتر هم احتمال گرایش به مواد‌مخدر وجود دارد، اما بیشتر تمایل برای مصرف مواد در این سن به وجود می‌آید، زیرا نوجوانانی وجود دارند که نظارت کافی بر اعمال و رفتارشان از سوی خانواده وجود ندارد و همین مساله زمینه را برای آنها فراهم می‌آورد که این افراد به مواد گرایش پیدا کنند. وی در ادامه می‌گوید از بحث نوجوان که بگذریم گاهی کانون‌هایی که جوانان در آنها جمع می‌شوند زمینه این مواد افیونی را برای آنها فراهم می‌کند. میهمانی‌هایی که گاهی تنها با هدف مصرف مواد تشکیل می‌شود جوانان را از گفتن نه به همپاتوق‌های خود برحذر می‌دارد و با اولین‌بار مصرف فرد برای همیشه زندگی‌اش را به چالش و تباهی می‌کشاند. البته از نقش واحد‌های نظارتی نمی‌توان به سادگی گذشت، زیرا در دسترس بودن این مواد باعث شده متأسفانه آمار زیادی از جوانان گرفتار این معضل شوند و مشکلات و هزینه‌های زیادی را نیز به دوش جامعه قرار دهند. وی در ادامه می‌گوید: البته هر کدام از عواملی که گفته شد به تنهایی یا مجموع چند عامل در کنار هم باعث می‌شود فرد به مصرف مواد گرایش پیدا کند و برای حل این مسائل باید قدم به قدم عوامل ایجاد را از بین برد. کارشناسان معتقد هستند که اگر عوامل ایجاد اعتیاد در کودکی از بین برود، در بزرگسالی کمتر شاهد مصرف مواد‌مخدر هستیم، زیرا حس وابستگی و اعتیاد در فرد معتاد نوعی نیاز همراه با هیجان ایجاد می‌کند و سپس مصرف مواد لذتی در فرد ایجاد می‌کند که باعث می‌شود فرد دوباره این تجربه را تکرار کند.

این آسیب‌شناس در ادامه می‌گوید: متخصصان روان‌شناسی می‌گویند دلیل بروز اعتیاد یک نوع خاص از ویژگی‌های شخصیتی نیست. ممکن است اینطور تصور شود که افراد برون‌گرا و ماجراجو بیشتر در معرض اعتیاد هستند، ولی حقیقت این است که افراد درون‌گرا و گوشه‌گیر نیز در معرض انواع دیگری از اعتیاد هستند.

اما چطور می‌توان آسیب این معضل را کاهش داد و از ضربات و آسیب‌های آن کم کرد؟ می‌توان گفت یکی از مهم‌ترین عواملی که می‌تواند نقش بسیار موثری در کاهش آسیب اعتیاد ایفا کند، خانواده است. رفتار اصولی با کودک و نوجوان در دوران حساس شکل‌گیری شخصیت می‌تواند وی را از ورطه نابودی دور کند، زیرا ایجاد اعتماد به نفس در فرد می‌تواند وی را از وابستگی‌های افراطی به دوستان و موادمخدر دور کند و قدرت «نه» گفتن را در آنها افزایش دهد. این موضوعی است که شاید در ابتدا بسیار پیش پا افتاده به نظر بیاید، اما در واقع آینده یک فرد را رقم می‌زند. این را باید بدانیم که مصرف موادمخدر آسیب‌های جبران‌ناپذیری بر روح و روان و شرایط اجتماعی و اقتصادی فرد مصرف‌کننده دارد و می‌توان گفت اعتیاد یک فرد تنها به یک نفر محدود نمی‌شود و خانواده فرد و در نهایت جامعه را با خود درگیر می‌کند، پس تمام اجزای جامعه برای حل این معضل باید دست در دست هم دهند تا اجازه ندهند فردی به سمت مواد گرایش پیدا کند و مصرف‌کننده شود. به همین دلیل مهارت‌های فردی و اجتماعی باید در جامعه آموزش داده شود و در کنار آن مهارت‌های اجتماعی بازآموزی شود. از سوی دیگر باید افرادی که در معرض این مواد قرار دارند، شناسایی شوند و اجازه داده نشود که مصرف در این افراد مداوم شود.