من بیست سال هست که کار می کنم. در زمان مجردی و زمانی که نوجوان بودم در مکانی کار می کردم که چندین جوان که چند سال از ما کوچکتر بودند به عنوان کارآموز بودند. در میان آنها پسری بود که همه را مسخره می کرد و کارهای عجیب انجام می داد و مرتب بعد از کارآموزی به دفتر رفت و آمد داشت. حال بعد از ده پانزده سال از آن زمان این پسر خودش دارای کار و کاسبی شده و پسرعموی شوهر من پیش او کار می کند و من احساس می کنم من را به پسرعموی شوهرم دختری سبک سر معرفی کرده در حالی که پسرعموی شوهرم چیزی به روی ما نمی آورد ولی از رفتارهای عمو و زن عموی شوهرم مشخص است که این پسر بدگویی من را کرده و حال می ترسم که با دروغگویی های خود و شوخی های زمان مجردی بخواهد زندگی من را خراب کند. حال نمی دانم چکار کنم. زندگی خودم را دوست دارم و دارای دو بچه هستم و شوهرم نیز بسیار غیرتی است می ترسم که این آقا با دروغگویی ها آبروی من را جلوی خانواده شوهرم ببرد. چکار کنم؟
ارسال نظر